تاریخ انتشار: ۹ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۹:۴۶

عباس رافعی: وقتی در انتخابات ریاست جمهوری یکی از کاندیداها گفت کاری می‌کنم که چرخ زندگی مردم بچرخد خیلی خوشحال شدیم.

خوشحال شديم كه بالاخره فردي وارد ميدان شده كه قرار است با آمدنش اتفاق‌هاي جديدي رخ دهد و اقداماتي براي رفع فقر، معضل بيكاري و مشكلات اقتصادي گسترده‌اي كه در سطح جامعه مشاهده مي‌شود، صورت گيرد. حالا 3سال و اندي از آن روزها گذشته و متأسفانه آنچه عيان به‌نظر مي‌رسد خراب‌تر شدن اوضاع اقتصادي مملكت است.

همان چرخ‌هايي كه به‌زحمت فراوان و با بيم و اميد، در زندگي مردم مي‌چرخيد هم متوقف شده، درحالي‌كه قرار چيز ديگري بود. جلوه‌هاي فقر بيشتر از گذشته شده اما صدايي درنمي‌آيد. دلار جهش‌هاي عجيب و غريبي داشته و فاصله ميان نرخ رسمي و نرخ واقعي ارز روزبه‌روز بيشتر شده، ولي باز هم صدايي درنمي‌آيد. مردم به‌شدت در تنگناي اقتصادي به‌سر مي‌برند و نيازمندان صرفا در اين جلوه‌هاي آشكار فقر مثل گورخواب‌ها و كارتن‌خواب‌ها خلاصه نمي‌شوند.

متأسفانه طبقه متوسط در حال سقوط است و مردم زير فشار هستند؛ همان‌ها كه از آنها به‌عنوان مردم نجيب يادمي‌شود؛ مردمي كه با تمام سختي‌ها و مشكلات هميشه پاي سرزمين و اعتقاداتشان ايستاده‌اند و حالا جاي اينكه جلو بروند، متأسفانه فرومي‌روند. جاي حل كردن مشكل تنها شاهد تلاش براي پاك كردن صورت مسئله هستيم.

من فيلمساز اگر در فيلمم عده‌اي را نشان مي‌دادم كه در گور زندگي مي‌كردند قطعا متهم به سياه‌نمايي مي‌شدم. كاش اينها دروغ و تحريف و سياه‌نمايي بود، اما متأسفانه اين گزارش‌ها نه دروغ هستند و نه حاصل اغراق؛ اينها واقعيت‌هاي تلخ جامعه ما هستند؛ جامعه‌اي كه مديرانش به مسئوليت خود عمل نكرده‌اند و حالا چرخ زندگي مردم به‌خوبي نمي‌چرخد و با اين وضعيت معلوم نيست قرار است به كجا برسيم.

  • نويسنده و كارگردان سينما