ماجراي نيمروز برگرفته از واقعيتهاي تاريخي خرابكاري گروهكهاي تروريستي در سالهاي ابتدايي پيروزي انقلاب اسلامي و شيوه تقابل نيروهاي اطلاعات سپاه با آنهاست و در اين ميان تلاش نويسنده و كارگردان براي روايت تصويري بخشهاي كمتر ديدهشده تاريخ معاصر انقلاب، ازجمله شهادت آيتالله بهشتي و شهيدان محمدعلي رجايي و محمدجواد باهنر ستودني است.
كارگردان جوان با فيلم تازه خود بخشهاي مغفول و البته جذاب تاريخ انقلاب را با جسارت تصوير كرده است؛ بخشهايي كه شايد سينماي ايران خيلي زودتر از ماجراي نيمروز ميبايست به آنها ميپرداخت و اگر «سيانور» بهروز شعيبي را همرديف فيلم مهدويان قرار دهيم، متوجه ميشويم در طول نزديك به 4دهه پس از انقلاب، كمتر فيلمهايي با اين مضامين جذاب توليد شده است.
نكته جالب در توليد فيلمهايي از اين دست، حضور مهدويان و شعيبي بهعنوان 2 كارگردان جوان در راس پروژههايي با مضمون سينماي انقلاب است؛ فيلمسازاني متعلق به نسل امروز كه به گواه سن شناسنامهاي تمام عمر خود را پس از اين حوادث تاريخي زيستهاند.
با وجود اين، هر دو با جسارتي مثالزدني و استفاده از پژوهشها و اسناد تاريخي دست به ساختن چنين آثاري ميزنند. مهدويان با ساختن دومين فيلم داستاني خود پس از اثر تحسينشده «ايستاده در غبار» ثابت كرد فيلمسازي است كه در حوزه پرداختن به موضوعهاي استراتژيك به خوبي ميتواند از پس آبروي خود و سينماي ايران برآيد. او نشان داد در اين حوزه به سينماگري صاحب شناخت از جهت محتوا و ساختار تبديل شده است.
نكته پاياني اينكه حضور سيدمحمود رضوي را بهعنوان تهيهكننده پشتيبان توليد فيلمهايي با پشتوانه تاريخ انقلاب اسلامي بايد غنيمت دانست چرا كه با سرمايهگذاري در ساختن فيلمهايي از اين دست، هم سهم تاريخ معاصر را در سينماي ايران درنظر ميگيرد و هم زمينه شكوفايي استعداد نسل جوان را هموار ميكند و دست آخر اينكه سطح ذائقه و مطالبه مخاطب را افزايش ميدهد.
- پريسا ساساني