مدتي قبل دختر 16سالهاي نزد مأموران پليس دماوند رفت و ادعا كرد 6پسر جوان وي را ربوده و مورد آزار و اذيت قرار دادهاند. او در توضيح حادثه گفت: كنار خياباني خلوت منتظر تاكسي ايستاده بودم كه يك پرايد جلويم توقف كرد. داخل آن 2پسر جوان بودند. به همين دليل سوار ماشينشان نشدم. اما پرايد ديگري پشت سر آن توقف كرد.
در پرايد دوم 4نفر حضور داشتند كه پياده شدند و با زور من را سوار خودرويشان كردند. خيابان خلوت بود و هرچه داد و فرياد كردم فايدهاي نداشت و در مدتي كه داخل پرايد بودم هم آنها من را با تهديد وادار به سكوت كردند. شاكي ادامه داد: در طول مسير متوجه شدم سرنشينان پرايد اولي هم با آنها همدست هستند. آنها چند دقيقه بعد من را به ويلايي بردند و هر 6نفرشان من را مورد آزار و اذيت قرار دادند و تهديد كردند كه نبايد در اينباره با كسي صحبت كنم.
بهدنبال اظهارات دختر نوجوان، 6متهم دستگير شدند. آنها ماجراي انتقال شاكي به ويلا را قبول كردند اما گفتند كه او با ميل خودش به آنجا رفته بود. متهمان ادعا كردند از قبل دختر نوجوان را ميشناختند و او بدون هيچگونه تهديدي به ويلاي آنها رفته است. در چنين شرايطي متهمان در دادگاه دماوند محاكمه و هر كدام به اتهام رابطه نامشروع به 99ضربه شلاق محكوم شدند.
صدور اين رأي پايان پرونده نبود؛ چرا كه هنوز به اتهام ديگر 6متهم يعني آدمربايي رسيدگي نشده بود. به همين دليل آنها چند روز قبل در شعبه پنجم دادگاه كيفري يك استان تهران محاكمه شدند. در اين جلسه شاكي بار ديگر مدعي شد كه متهمان او را با تهديد به ويلا كشاندهاند و مورد آزار و اذيت قرار دادهاند اما متهمان در دفاع از خودشان گفتند كه شاكي با انگيزه باجگيري از آنها شكايت كرده است.
يكي از آنها گفت: دختر نوجوان را يكي از دوستانمان معرفي كرده و شماره تلفنش را به ما داده بود. روز حادثه با او تماس گرفتيم و در خيابان قرار گذاشتيم اما بعد با يكديگر دچار اختلاف شديم و او تصميم گرفت از ما شكايت كند. او دروغ ميگويد و ميخواهد با اين شكايتها از ما پول بگيرد. در ادامه محاكمه ساير متهمان نيز به دفاع از خود پرداختند و در نهايت قضات دادگاه با اخذ آخرين دفاع از آنها وارد شور شدند. هيأت قضايي بعد از بررسي محتويات پرونده، با توجه به اينكه اتهام آدمربايي محرز بود هر يك از 6متهم را به تحمل 5سال حبس محكوم كردند.