آنجا كه جشنواره سي و پنجم فيلم فجر را «تحقق همهجانبه سينماي اميد» با وجود حضور انبوه فيلمهاي گونه نكبت و وفادار به داستانهاي مصيبت و فلاكت دانست!
2-حجتالله ايوبي البته پيشتر نشان داده بود ميتواند با سينما راحتتر از اينها شوخي كند. او ابتدا جمعي از اهالي تئاتر و موسيقي را براي مديريت در حوزههاي مختلف سازمان سينمايي با خود به وزارت ارشاد دولت يازدهم آورد و كمي بعد چنان مهمترين رويداد سينمايي ايران را دوپاره كرد كه فيلم فجر از رادار جشنوارههاي مهم جهان محو شد.
حالا ديگر فجر يك رويداد داخلي است و نسخه جهاني آن با نمايش چند فيلم برگزيده از سينماي ايران نميتواند چهرههاي بينالمللي و جهاني را براي سفر به ايران ترغيب كند.
3-ايوبي در گفتوگوي عجيب خود با بهروز افخمي و بينندگان «هفت»، ثابت كرد ميتوان با چنگ زدن به ريسمان انكار و تكذيب از روي بديهيترين واقعيتها هم پريد و خم به ابرو نياورد؛ روشي كه همكارانش در ستاد برگزاري جشنواره فيلم فجر آن را بسيار خوب فراگرفتند و در يك ماه اخير به كار بستند. وقتي فاجعه موسوم به سينوگرام اتفاق افتاد و آب از آب تكان نخورد، ميشد حدس زد اتفاقهاي بدتر هم نميتواند اعتبار فيلم فجر دوستان را خدشهدار كند.
4-رئيس خونسرد سازمان سينمايي كه براي نشان دادن اعتبار جشنواره جمعي از اهالي سياست را با خود به اختتاميه برد، درباره دعوت از ساره بيات براي حضور در جشن نامزدها همه چيز را به گردن سوءبرداشت گيرنده كارت دعوت انداخت اما فراموش كرده بود به همكاران خود بگويد چند تصوير از آن 50 مهمان دعوتشده را هم در سايت جشنواره بگذارند تا ادعايش چندان بيراه نباشد. بعيد است در آن سالن كوچك، حتي جا براي تمام نامزدها هم بوده باشد؛ چه برسد به 50 مهمان اضافي!
5-ايوبي در آن بامداد تاريخي از اساس تشكيل كميتهاي براي بررسي اعتراضها به فاجعه نامزديهاي جشنواره را رد كرد اما بعيد است بتواند به همين سادگي از مسئوليت نقل قول ديگر «رئيس فهيم» خود شانه خالي كند؛ جايي كه وزير ارشاد در ديدار با يكي از علماي عظام قم گفته بود: «10 فيلم با مضامين فمينيستي و ضدارزشي از جشنواره حذف شد.» حالا نوبت رئيس سازمان سينمايي است كه پاسخ بدهد چگونه در سازمان تحت مديريت او 10 فيلم ضدارزش براي نمايش در جشنواره فيلم فجر توليد ميشود؟