يارانهها بهدست آنهايي كه بايد برسد، نميرسد! از يك طرف يارانهها در اين كشور هدفمند نيست و از طرف ديگر غول تورم مستمريبگيران نهادهاي حمايتي را روزبهروز دارد زمينگيرتر ميكند. نتيجه اين ميشود كه تعداد نيازمندان و قشر آسيبپذير جامعه آنقدر به انتهاي جدول درآمدي سقوط ميكنند كه بهجاي دغدغه رفاه و معيشت، بايد بنشينيم براي سيركردن شكم ميليونها گرسنه چارهانديشي كنيم. برنامه توسعه ششم و افزايش حقوق نيازمندان جامعه يك قدم كوچك اما پاسخگو براي قشر آسيبپذير كشورمان محسوب ميشود. مجلس و دولت بايد هر چه سريعتر با ارادهاي استوار براي ساماندهي يارانهها وارد ميدان شوند. اين كشور 6ميليون نيازمند شناسايي شده دارد و ميليونها نيازمند شناسايي نشده، براي نجات آنها و براي نجات اجتماع اينك بايد دست بهكار شويم. اكنون منبع مالياي در مشت داريم كه ميتوانيم تدابير و اقدامات اساسي در راستاي ريشه كني فقر اتخاذ كنيم. همين كه يارانهها فقط بهدست نيازمندان جامعه برسد، درصد قابلتوجهي از دغدغهمان در مورد مستمندان مرتفع ميشود.