براساس گزارش ديسكاوري، دونالد ترامپ كمي پس از انتخابات در ماه نوامبر وعده داد كه طي 100 روز اول رياستجمهورياش محدوديتهاي زيادي كه در صنعت انرژي آمريكا وجود دارد را حذف خواهد كرد، تواناييهاي بالقوه گاز شيل و ذغال پاك را مورد بهرهبرداري قرار داده و ميليونها شغل پردآمد ايجاد خواهد كرد.
اولين برنامه انرژي كه وي پس از قسم خوردن روي وبسايت كاخ سفيد منتشر كرد، اظهارنظري پرحرارت و مشتاقانه درباره نقش سوختهاي فسيلي در آينده آمريكا بود. در اين برنامه اعلام شده كه دولت ترامپ نسبت به استفاده از فناوري ذغال پاك متعهد است و صنعت ذغال آمريكا را احيا خواهد كرد.
اين سخنان تاثير مثبتي بر رايدهندگان در مناطق توليد كننده ذغال از جمله آپالاچيا و پاودر ريور در شمال دشت بزرگ داشت. اكنون حركتي مشابه در ديگر نقاط جهان درحال شكلگيري است.
استراليا بزرگترين صادر كننده ذغال در جهان و يكي از بزرگترين توليدكنندگان كربن براساس سرانه است زيرا نيروگاههاي اين كشور تا حد زيادي به ذغال اتكا دارند. دولت محافظهكار و ائتلافي اين كشور به رهبري مالكوم ترنبول نيز نظريهپردازي درباره فوايد ذغال پاك را آغاز كرده است و ميگويد با توجه به طبيعت تناوبي و دورهاي منابع انرژي تجديد پذير،ذغال براي امنيت انرژي استراليا حياتي به شمار ميرود.
كربن يكي از آلودهترين منابع انرژي در جهان به شمار ميرود. آلودگيهاي كربني ناشي از سوختن آن گرمايش جهاني را شدت بخشيده و شدت و دفعات تشكيل شرايط آب و هوايي نامناسب را افزايش خواهد داد. سوزاندن ذغال همچنين عامل ايجاد دي اكسيد سولفور، اكسيد نيتروژن، ذرات معلق و جيوه است كه منجر به تشديد ابتلا به بيماريهاي تنفسي، بارش بارانهاي اسيدي، ايجاد غبار و مه آلوده، و مشكلات عصبي در انسانها ميشوند.
زماني كه دانشمندان از ذغال پاك صحبت ميكنند،معمولا منظورشان استفاده از دو شيوهاست: فناوريهاي پربازده با آلايندگي پايين (HELE)، و جذب كربن و ذخيرهسازي (CSS).
فناوري اول معمولا به شيوهاي از احتراق ذغالي گفته ميشود كه بخار در دما و فشاري بسيار بالاتر از حد معمول توليد برق توليد ميشود. دماي بالاتر به معني بهرهوري بالاتر و ذغال كمتر در هر واحد از برق توليد شدهاست. اما گروههاي محافظ محيط زيست معتقدند استفاده از نام HELE براي اين تكنيك فريبكاري است.
در مقابل فناوري CSS شامل جذب آلودگيهاي دياكسيد كربن از دل ذغال پيش از سوزاندن يا پس از سوزاندن و از ميان دود ايجاد شده است تا در نهايت اين آلودگيها به درون زمين پمپ شوند. اما با وجود تلاشهاي زيادي كه در زمينه توسعه اين فناوري در سرتاسر جهان شدهاست،هزينه هاي بالا يكي از موانع بزرگ براي استفاده از آن به شمار ميرود.
اين درحالي است كه كه كاهش همزمان هزينه ساخت، نصب و توليد انرژي پاك در جهان رو به كاهش گذاشتهاست و همين موضوع علاقه سرمايهگذاران براي پرداخت هزينههاي گزاف براي انتقال دياكسيد كربن به اعماق زمين را كاهش داده است.
درحال حاضر آمريكا تنها يك نيروگاه ذغال پاك در تگزاس دارد كه ميتواند 90 درصد از دي اكسيد كربن توليد شده را جذب كند و ديگر نيروگاههاي مشابه همچنان در دست احداثند درحالي كه از برنامه عقب بوده و با كسر بودجه شديد مواجهند. اين شرايط در استراليا وخيمتر است و تنها يك نيروگاه در شمال غرب استراليا از اين فناوري بهره بردهاست.