تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۰

خانه فیروزه‌ای > لاله جهانگرد: آزادی را تو آفریدی

شبیه کره اسبی

که در دشت‌ها می‌دوید

           و ماه را صدا می‌کرد

* * *

زندگی را

تو آفریدی

مادیانی بود زندگی

که صبح‌ها

از شیر درختان گز می‌نوشید

و شب‌ها در آغوش ستارگان بود

* * *

مرگ را تو آفریدی

اسب سیاهی بود مرگ

که می‌تاخت

در تمام طول روز می‌تاخت

و شب‌ها

 کنار کلبه‌ی کسی آرام می‌گرفت

 و می‌گفت:

«بیا سوار من شو.

می‌خواهم تو را به سفر ببرم.»

* * *

سفر را تو آفریدی

گله‌ی اسب‌ها را

و زندگی دوباره را

که بعد از مرگ

شبیه کره اسب سفیدی است

که صبحِ اردیبهشت زاده شده!