بی هیچ تردیدی این جایزه مهمترین جایزه جهانی در تاریخ موسیقی برای ایران به شمار میرود که در آن یک نوازنده قدر موسیقی سنتی و کلاسیک ایرانی مشارکت داشت، آن هم برای موزیسینی که در این سنتموسیقایی بالید و برآمد و رشد کرد و عرصههای جهانی کار را هم در نوردید.
برای آنهایی که در همین یکی دو روز گذشته پرسشهایی را از روی حسن نیت یا از باب کم انگاشت جایزه، در ذهن بیان و یا در شبکههای اجتماعی پراکنده کردند، آنهایی که به اغراق و مبالغه دچار شدند و گمان کردند که این جایزه تنها به کیهان کلهر داده شده است و او نفر اول این حایزه است، و حتی در جایی عنوان گروه آقای کلهر را ذکر کردند، آنهایی که اطلاعات غیر موثق را پراکندند، یک توضیح ضروری است. برابر اخباری که در سایت جایزه گرمی آمده است، این جایزه در ردیف ۵۴ و در بخش بهترین موسیقی جهانی به یویوما و گروه جاده ابریشم داده شده است. تاکید بر یویوما و برابر نهادن گروه جاده ابریشم با او نشان میدهد که اگر در نزد داوران جایزه گرمی، کار یویوما به عنوان سرپرست گروه ارزشمند بوده، به همان اندازه نیز کار اعضای این گروه نیز ارزش داشته است و آقای کلهر نیز از اعضای با سابقه و برجسته این گروه به شمار میرود که در تولید این آلبوم (Sing Me Home) نقش داشته و قطعاتی از این آلبوم ۱۳ قطفعهای را او با ساز کمانچه همراهی کرده است.
این بخش ماجرا (که آقای کلهر تنها نوازنده این کار بوده و نه آهنگساز و یا نفر اصلی) برخی را خرسند میکند که عموما از توفیق دیگران آزردهخاطر میشوند، اما آنها نباید چندان خوشحال باشند، چرا که همین اندازه توفیق (نوازندهای ایرانی در گروهی قرار بگیرد که جایزه گرمی نصیب آن گروه شود) نیز تا کنون و در تاریخ موسیقی ایران نظیر نداشته و نخستین بار است که رخ میدهد. ضمن آنکه نقش آقای کلهر در این گروه مثل هافبک وسط یا بازیکن خط حمله ثابت در بازی فوتبال است. اگر برخی از قطعات این اثر همانند قطعه (مدهوشی) را شنیده باشید به نقش پررنگ او در این قطعه اذعان خواهید کرد و چه بسا که آقای کلهر نیز این قطعه را ساخته باشد، چرا که نامش ایرانی است و به نظر توصیفی است از مستی و بی خودی فرد.
او عضو حاشیهای این گروه نبود و سازش هم سازی زینتی نبود و نیست. هم خودآقای کلهر نوازندهای با ظرفیت و تواناست و هم سازش یکی از پرظرفیتترین سازهای موسیقی ایرانی است که هم حس و حالی ویژه و منحصر به فرد به مخاطب میبخشد و هم آنکه قابلیت هماهنگی با سایر سازهای گروه و ترکیبات مختلف آهنگسازی در گونههای مختلف موسیقایی را دارد.
در هر حال این جایزه و توفیق یک ایرانی در به دستآوردن آن، یک رخداد برکت خیز برای ماست. به خصوص که این جایزه در قلب فرهنگی آمریکا(لسآنجلس) داده شد. جایی که در همین روزها با ایرانیان مسافر برخوردی از نوع دیگر صورت گرفته است. جایزه آقای کلهر و یا نامزد شدن آقای فرهادی برای اسکار فیلم خارجی، به نوعی حقانیت ما را در عرصههای فکری و فرهنگی نمایان میسازد. بنا بر این به این جایزه باید از زاویه منافع ملی هم نگریست که ارزشهای ایران و ایرانی را در دنیا ترویج و تبلیغ میکند.
آقای کلهر و موسیقی ایرانی این ظرفیت را دارد که پلههای بالاتری را طیکند اما متاسفانه عوامل مختلفی دست به دست هم میدهند که همچنان در محاق بماند.