در اين نشست سالانه، چهرههاي مختلفي از راهبران جهان گرفته تا وزراي خارجه، دفاع، مقامهاي امنيتي، روزنامهنگاران و همچنين چهرههاي دانشگاهي شركت ميكنند و به سخنراني در مورد چالشهاي امنيتي پيش روي جهان ميپردازند. در نشست امسال كه از روز جمعه آغاز شده و امروز به پايان ميرسد، بيش از 500نفر از صاحبنظران جهان حضور دارند.
خبرنگار انديشكده كارنگي، مستقر در واشنگتن، تعدادي از شركتكنندگان را با اين سؤال مشخص مورد پرسش قرار داده كه «آيا در مورد وجود بحران در نظم ليبرال اغراق شده است؟» نظم ليبرال، نظمي است كه پس از جنگ جهاني دوم بر جهان بهويژه جهان غرب حاكم شد. با به قدرت رسيدن دونالد ترامپ، بسياري از تحليلگران معتقدند كه اين نظم دچار بحران شده است؛ بحراني كه از كانون آن يعني آمريكا سربرآورده و به اروپا هم كشيده شده است. خروج انگليس از اتحاديه اروپا، نمود ديگري از اين بحران است. پاسخ تعدادي از صاحبنظران به اين سؤال در ادامه آورده شده است.
- كارل بيلت؛ نخستوزير سابق سوئد
خير؛ هيچ اغراقي نشده اما نميتوان گفت كه مرگ نظم ليبرال فرا رسيده است. اصول نظم جهاني دچار فرسايش شده و بنيانهاي ايدئولوژيك آن به چالش كشيده شده است. اين بسيار نگرانكننده است. نظم جهاني ليبرال كه طي ربع قرن بسيار موفق عمل كرده بر مبناي روابط امنيتي قوي و تعهد به يك اقتصاد جهاني آزاد ساخته شد.
اكنون در سايه قدرتگرفتن انديشههاي انزواگرايانه در برخي كشورها، اين روابط امنيتي تحت فشار قرار گرفته است. تجارت آزاد و اقتصاد باز جهاني بهشدت مورد انتقاد قرار گرفته و اين روزها بيشتر صحبت از روابط دوجانبه و حمايت از توليدات داخلي است؛ موضوعي كه ممكن است در نهايت به جنگ اقتصادي ميان كشورها و ركود در اقتصاد جهان منجر شود. زمان آن فرا رسيده كه اتحاديه اروپا بر سر ارزشهايش بايستد؛ ارزشهايي كه بهنظر ميرسد با ليبرال جهاني مرتبط هستند. جهان اكنون به يك اتحاديه اروپاي قوي و رو به جلو نياز دارد.
- يان برمر؛ رئيس گروه مطالعاتي اوراسيا
به هيچوجه. جهان در آستانه يك ركود ژئوپلتيك است؛ ركودي كه در آن، نظم مبتني بر رهبري آمريكا در حال فروپاشي است. سياست دونالد ترامپ براي برتري دادن آمريكا بر ديگر مسائل جهان، نقش اين كشور در نظم ليبرال را بهشدت كاهش ميدهد. هيچ كشوري نميتواند جاي آمريكا را در رهبري نظم ليبرال پر كند.
پس از اين، چين است كه رهبري اقتصادي جهان را بهدست ميگيرد؛ اما اين رهبري تنها در حوزه اقتصاد به وقوع خواهد پيوست. چين هرگز نميتواند رهبري نظم ليبرال را هم بهدست بگيرد. اكنون هر كشوري بهدنبال منافع خودش است. هيچ نظم ليبرالي در جهان ديده نميشود؛ حتي ميتوان گفت هيچ نظمي در جهان ديده نميشود.
- توبياس باند؛ رئيس سياستگذاري كنفرانس امنيت مونيخ
همانطور كه در گزارش سالانه كنفرانس امنيتي مونيخ هم آمده، جهان در يك دوره غيرليبرال قرار دارد. عناصر اصلي نظم جهاني ليبرال يعني ليبرال دمكراسي، اقتصاد آزاد و نهادهاي بينالمللي همه تحت فشار قرار گرفتهاند. طي بيش از يك دهه گذشته، آزادي در جهان رنگ باخته است، حمايتها از رهبران پوپوليست در غرب افزايش يافته و بسياري از شهروندان هم شك دارند كه آيا اساسا اين سيستم براي آنها كار ميكند يا خبر.
دونالد ترامپ تجارت آزاد، نهادهاي بينالمللي و اتحادهايي را كه آمريكا عضوي از آنها بوده زير سؤال برده است. اين يك تغيير جهت جدي در سياستهاي آمريكا در دنياي پس از جنگ جهاني دوم است. از مفاهيمي همچون دمكراسي و حقوق بشر در سخنراني افتتاحيه ترامپ خبري نيست؛ بنابراين در بيان بحران موجود در نظم جهاني ليبرال اغراقي نشده است. اين دوره كوتاه غيرليبرالي ممكن است به يك دوره بلندمدت تبديل شود. بايد منتظر واكنش ليبرال دمكراتها در برابر اين شرايط بود. تضعيف آن سالهاي اخير اتفاق افتاده است؛ حتي بايد انتظار از ميان رفتن آن را هم داشت.
- سيلوي كافمن؛ سردبير لوموند
اگر منظور از نظم ليبرال همان نظم مبتني بر قواعد باشد، خير؛ هيچ اغراقي نشده است. در كانون اين نظم يعني در آمريكا، سردرگمي عجيبي ديده ميشود. رهبران آمريكا نميدانند تابع كدام قاعده و نظم هستند. متحدان اين كشور هم نميدانند اكنون چهكسي در آمريكا در رأس قدرت قرار دارد. اين ماجرا مربوط به امروز نيست؛
در آينده هم وضع همين خواهد بود. با اين حال، دنيا به قاعده نياز دارد و بسياري در خارج از مرزهاي آمريكا هستند كه هنوز براي اصول اوليه نظم جهاني ارزش قائل هستند؛ اصولي مانند معاهدات بينالمللي و حكومت قانون. اين درست همانجايي است كه اتحاديه اروپا در قبال آن مسئوليت دارد. اتحاديه اروپا پس از انجام اصلاحات بايد نقش ناجي را بازي كند و در ميانه اين سياست جهاني آشفته، نقش رهبري را بهعهده بگيرد. درست به همين دليل است كه انتخابات سال آينده آلمان و فرانسه داراي اهميت است.
- كارل هينز كمپ؛ رئيس آكادمي سياست امنيتي آلمان
خير؛ اغراق نشده است. اين بحران وجود دارد. بهخصوص اكنون كه آمريكا در آستانه از دست دادن رهبرياش در جهان غرب است. درحاليكه رئيسجمهور آمريكا دروغگويي را ارزشمند ميداند، چطور ميتوان مدعي شد كه ارزشهاي ليبرال برتر از ديكتاتوري و استبداد است؟ اروپا هم با شرايط مشابهي روبهروست؛ جنبشهاي پوپوليستي در فرانسه، آلمان و ديگر كشورهاي اروپايي براي رد اصول اوليه نظم ليبرال، همصدا شدهاند. آنها تمام اصول را به چالش كشيدهاند؛ ازجمله سازمانهايي همچون اتحاديه اروپا، ناتو و سازمان ملل. اين وضعيت تنها محدود به جهان ليبرال نيست. چين و روسيه هم بهشدت دچار بحران شدهاند.