با اینحال میگوید انیمیشن زیاد میدیده و بیشتر از همه «لوک خوششانس» و کارتونهای «والت دیزنی» مثل «بامبی» را دوست داشته است.
«حامد کاتبی» با تولید انیمیشن بلند سینمایی «در مسیر باران» گام مهم و بزرگی را در ساخت انیمیشنهای سهبعدی و رئال برداشته است. او سال گذشته با این انیمیشن در سی و چهارمین دورهی جشنوارهی فیلم فجر شرکت کرد و موفق شد جایزهی بهترین کارگردانی را از آن خود کند. او حالا براي دومينبار در جشنوارهي پويانمايي تهران حاضر شده و در این جشنواره رقابت میکند. به دلیل موفقیت انیمیشن تازهاش و راهیافتن آن به بخش مسابقهی فیلمهای بلند جشنوارهی پویانمایی تهران، برای گفتوگو با او تماس گرفتیم. او گفت متأسفانه تا حالا دوچرخه را نخوانده، اما از این به بعد حتماً آن را میخواند!
* * *
- چهطور شد که به راه انیمیشن کشیده شدید؟
در دوران نوجوانی، من هم مثل همهی همسن و سالهایم در آنزمان طرفدار بازیهای ويديويي مثل «آتاری»، «سگا»، «میکرو» و... بودم. در خانوادهای هم بزرگ شدم که کارشان انیمیشن بود. آنها مرا به این سمت هدایت کردند که بهجای گذراندن وقتم با بازیهای ویدیویی، میتوانم آنها را خودم بسازم. براي همين از سن پایین به این حوزه علاقهمند بودم و از 11سالگی کار انیمیشن را شروع کردم.
- به نظرتان ذائقهی نسل امروز با نسل گذشته چهقدر فرق کرده؟ چرا دنیای انیمیشنهای امروز اصلاً شبیه دنیای انیمیشنهای سالهای قبل نیست؟
فکر میکنم که بیشتر از عوضشدن سلیقه، عوضشدن تکنولوژیهای گرافیکی باعث این تفاوت شده است. در گذشته ما عادت داشتیم که انیمیشنها را طولی ببینیم، ولی از یک جایی به بعد، همهی انیمیشنها سهبعدی شدند و فقط دیدن روایت داستان برای مخاطب کافی نبود. مخاطب علاوه بر داستان، رنگ و عمق بیشتری میخواست.
البته بهنظرم هنوز خط روایی و داستانی یک اثر نقش مهمی دارد و مخاطب از یک جایی به بعد گرافیک تصویر را از یاد میبرد و درگیر داستان میشود. همانطور که میدانید بسیاری از انیمیشنهای معروف دنیا مثل «مولان»، «تارزان» و... که روایت کهنالگوی قهرمان را در خود دارند، در حال بازسازی هستند که این نشاندهندهی عوضنشدن سلیقهی داستانگرایی مخاطب است.
- اما برسیم به در مسیر باران. در این سالها انیمیشنهای زیادی دربارهی موضوعهای مذهبی ساخته شدهاند. ایدهی در مسیر باران از کجا آمد؟
من دوست داشتم اثری بسازم که در عین داشتن روایت مذهبی، خیلی بهصورت مستقیم به آن نپردازد. در مسیر باران نیز داستان زندگی فردی است که دچار خشکسالی میشود و تصمیم میگیرد سفر کند. در این سفر با تغییری که در او بهوجود میآید، به کشف و شهود و در نهایت به مقصد نهایی خود میرسد.
- معمولاً چنین انیمیشنهایی با مضامین تاریخی و مذهبی مراحل تحقیق و نگارش گسترهای دارند و نیاز به منابع معتبری دارند.
بله. یکی از دلایلی که میخواستم در مسیر باران، روایتی مستقیم و حقیقی از تاریخ نباشد، این بود که دستم در قصهگویی و جزییات آن بازتر باشد و به همین دلیل ما به روایت فردی در زمان حیات امام رضاع میپردازیم.
در مسیر باران به سفارش مؤسسهی آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی ساخته شده و بهطبع یکی از مهمترین منابع ما، همین مجموعه بود که علاوه بر دردسترس گذاشتن منابع مرجع، ما را از منابع غیرمعتبر دور میکرد.
- به نظر خودتان کدام شخصیت کار، بهتر و جذابتر از همه درآمده و همانچیزی شده که انتظارش را داشتید؟
همانطور که میدانید تکنیک انیمیشن در مسیر باران، رئال است و در آن بازیگرانی چون آقای «امین زندگانی» و «رحیم نوروزی» ایفای نقش کردهاند. به همین دلیل شخصیتهای این دونفر را در کار بیشتر دوست دارم.
- به نکتهی خوبی اشاره کردید. تجربهی استفاده از بازیگران حرفهای چهطور بود؟ حضور بازیگران حرفهای کار را راحتتر کرده بود یا سختتر؟
تجربهی خیلی خوبی بود. من فکر میکنم که به صورت کلی دوبلهی انیمیشن در ایران میتواند به صورت بهتری اتفاق بیافتد. گویندهی شخصیت میتواند به انیماتور و سایر اعضای تیم ایده بدهد. وقتی دوبلور در یک اتاق و پشت میکروفن، متنی را میخواند شاید دقیقاً همان حسی را که ما میخواهیم اتفاق نیفتد. من این مسئله را دقیقاً تجربه کردم. برای مثال وقتی آقای زندگانی نقشش را بازی میکرد، حس متفاوتی از دیالوگهای ایشان دریافت میشد تا وقتی که در استودیوی ضبط صدا، روی یک صندلی و پشت میکروفن همان دیالوگ را میگفت.
- ساخت در مسیر باران چهقدر زمان از چیزی که تصور میکردید سختتر بود؟
از همان ابتدا چنین مسیر سختی را پیشبینی کرده بودم. اما این انیمیشن بهجز مرحلهی نگارش فیلمنامه، نزدیک به سه سال زمان برد.
- در گذشته تصور ساختن انیمیشنی سهبعدی و با این کیفیت در ایران سخت و غیرممکن به نظر میرسید، اما حالا هرروز انیمیشنهای باکیفیتتری در ایران تولید میشود. فکر میکنید حالا بهاندازهی کافی پیشرفت کردهایم که با کمپانیهای بزرگ جهانی رقابت کنیم؟
ما پروژه به پروژه پیشرفت میکنیم و چیزهای جدیدی یاد میگیریم. اما انیمیشن در ایران هنوز در حال تجربه است. برای مثال ما در ایران انیماتور کم داریم. همین حالا که در حال تولید کار جدیدم با این کمبود روبهرو هستم و به این علت گاهی به تولید یک اثر مشترک بین ایران و یک کشور خارجی فکر میکنم که بتواند نیازهای ما را بر طرف کند.
- سال گذشته حضور چشمگیر آثار انیمیشن در بخش جنبی جشنوارهی فیلم فجر، همهی نگاهها را متوجه خود کرد. تا آنجا که مسئولان جشنواره مجبور شدند جوایزی را برای این آثار در نظر بگیرند و شما نیز جایزهی بهترین کارگردانی را از آن خود کردید. از این تجربه هم کمی تعریف کنید.
خب قائدتاً حضور در جشنوارهی فیلم فجر، اتفاق خوبی بود، اما برگزاری آن درخور انیمیشن نبود و امیدوار هستم که در سالهای آینده اتفاقهای بهتری برای انیمیشن بیفتد.
- فکر میکنید با نمایش در مسیر باران، مخاطبان نوجوان چه واکنشی به این اثر داشته باشند؟
مخاطب اصلی این انیمیشن گروه سنی نوجوان به بالاست. با اینکه با بازخوردهای خوبی در اکرانهای جشنوارهی فجر از طرف مخاطبان نوجوان مواجه شدم، اما با این حال نمیتوان در این مورد تا زمان اکران با قطعیت نظر داد.
- بزرگترین آرزوی انیمیشنیتان چیست؟
اینکه بتوانم روز به روز رکورد انیمیشنهای بلند سینماییام را بشکنم و تا جایی که بتوانم، آثاری بهیادماندنی تولید کنم.
- برای نوجوانهای علاقهمند به انیمیشن چه پیشنهادی دارید؟
اول از همه یک نوجوان باید علاقهی خود را بسنجد و بداند که در چه بخشی از انیمیشن مایل به فعالیت است. اما بهطور کلی کسی که دوست دارد وارد این حوزه شود باید روی سه بخش تسلط داشته باشد. اول بخش هنری کار است. دوم بخش فنی و ابزار بهروز آن و در آخر هم بحث مدیریت است. کسی که این کار را دوست دارد باید کار گروهی را یاد بگیرد، چون انیمیشن یک کار گروهی است. بهنظرم کسی که این سه فاکتور را رعایت کند، به سرعت میتواند وارد بازار کار شود.