همشهری آنلاین: نگاهی دوباره به ۲۲ بهمن، منازعات سیاسی و ... از جمله موضوعاتی بودند که در ستون سرمقاله برخی از روزنامه‌های یکشنبه- اول اسفند- جای گرفتند.

روزنامه اعتماد در ستون سرمقاله‌اش با تيتر«آفتِ منازعات سياسي» نوشت:

اگر از مردم بپرسيم كه مشكل مهمي كه با آن دست به گريبان هستيد، چيست؟ بدون ترديد، بيكاري، تورم، درمان، مشكلات شهري و زيست‌محيطي مثل ريزگردها، آلودگي هوا و ترافيك و نيز ناهنجاري‌هاي اجتماعي چون مواد مخدر و... در رتبه‌هاي اوليه مشكلات مردم قرار مي‌گيرند. ولي اگر از آنان بپرسيم كه راه‌حل چيست؟ به طور قطع و يقين يا راهي به ذهن‌شان نمي‌رسد، چون كارشناس اين حوزه‌ها نيستند يا راه‌حل‌هاي متنوع و حتي متضادي را ارايه خواهند كرد. ولي باز هم احتمال دارد كه يك گزاره را بيشتر پاسخ دهند و آن اينكه حكومت و دولت بايد راه‌حل را پيدا كند. اين پاسخ درست است. چراكه اطلاعات، امكانات، كارشناسان و... همه در دست دولت و حكومت است، ضمن آنكه وظيفه دولت‌ها نيز انجام همين امور است. حتي اگر مردم هم بايد كاري انجام دهند، اين دولت‌ها هستند كه بايد بستر آن را مهيا كنند.

با اين مقدمه اكنون بايد بپرسيم پس چرا دولت‌ها اقدامي نمي‌كنند؟ يا اقدامات آنها كم‌اثر است يا حداقل اينكه متناسب با انتظارات مردم و حتي خود دولت نيز نيست؟ آيا دولت و ديگر نهادهاي حكومتي نمي‌دانند كه چه كاري درست است كه بايد انجام دهند؟ قضيه مديريت كشور از همين جا پيچيده مي‌شود. اگر يادتان باشد پس از حادثه پلاسكو فيلمي منتشر شده بود كه در آن شهردار تهران توضيح مي‌دهد كه وضعيت پلاسكو خطرناك است، ولي نمي‌تواند اقدام كند، زيرا صداي اعتراض عده‌اي برخواهد خاست. در واقع اين توضيح وي نشان مي‌دهد كه مقدمه لازم هر اقدام موثري وجود حدي از وحدت و انسجامِ نظرِ سياسي در حكومت به معناي عام آن است. نه‌تنها بايد ميان اجزاي حكومت چنين وحدت و انسجامي را شاهد باشيم، بلكه بايد اين وحدت ميان دولت و مردم نيز سرايت كند. چرا وجود چنين وحدتي ضروري است؟

هر اقدام سياسي و اقتصادي كه براي بهبود وضع كشور اتخاذ شود، بدون ترديد يك هزينه‌هايي دارد و يك‌سري منافع هم دارد.

 

اقدام قابل قبول، آن اقدامي است كه بيشترين سود و كمترين زيان و هزينه را داشته باشد. مثل يك بيمار كه خود را به دست جراح مي‌سپارد براي جلوگيري از پيشرفت عفونت، زيرا در غير اين صورت پيشروي عفونت به مرگ بيمار منجر مي‌شود. در اينجا قضيه به نسبت ساده است. هزينه روشن است، هزينه‌هاي درمان اصلي‌ترين هزينه‌ها هستند. منفعت نيز روشن است، ادامه حيات تا مدتي ديگر. و از همه مهم‌تر اينكه فرد تصميم‌گيرنده نيز يك نفر است كه خودش مي‌تواند تصميم نهايي را بگيرد. در مورد كشور قضيه خيلي پيچيده مي‌شود. نه هزينه‌ها به اين سادگي معلوم است و نه نسبت به منافع به اين روشني توافق است. ولي مساله مهم‌تر اين است كه تصميم نهايي حاصل تفاهم مجموعه‌اي از نيروها و نهادهاست. اگر قرار باشد هركس بر بخشي از تصميم تاكيد كند، يكي سود تصميم را برشمارد و ديگري زيان آن را برجسته كند و هركدام نيز قدرت اعمال نفوذ داشته باشند ‌و بدتر از همه اينكه ممكن است سود و زيان از جيب يك نفر نباشد، كاري پيش نخواهد رفت. در مثال، هزينه را فرد بيمار مي‌دهد، سود آن نيز نصيب خودش مي‌شود، ولي در جامعه چنين نيست، در برخي موارد هزينه از جايي پرداخت مي‌شود و سود در جاي ديگري به دست مي‌آيد. بنابراين پرداخت‌كنندگان هزينه با تصميم مخالفت و سودبرندگان با آن تصميم موافق مي‌شوند.

با اين ملاحظات روشن مي‌شود كه بدون حداقلي از تفاهم ملي و سياسي امكان عبور از مشكلات و حل آنها وجود ندارد. نكته‌اي كه آقاي وزير اقتصاد به روشني آن را به اين صورت بيان كرد: «براي سال آينده و در برنامه ششم، رشد اقتصادي هشت درصد برنامه‌ريزي شده كه اگر منازعات سياسي و رقابت‌هاي انتخاباتي بر منافع ملي غلبه نكند، رسيدن به اين رشد اقتصادي و بالاتر از آن، امكان‌پذير است.» امروز جامعه ايران درگير چالش‌هايي است كه به قول برخي‌ها آنها را بايد «ابرچالش» ناميد، چالش‌هايي كه مطلقا؛ تاكيد مي‌شود، مطلقا بدون تفاهم همه نيروها و عبور از منازعات بي‌پايان سياسي و اختلافات گذشته امكان‌پذير نيست. مساله بيكاري، بحران بانك‌ها، مساله و مشكلات زيست‌محيطي، موضوع آب، تامين سرمايه‌گذاري براي رشد و توسعه كشور، جملگي نيازمند رسيدن به اين تفاهم ملي چه در سطح نهادهاي حكومتي است و چه در سطح مردم و حكومت است.

  • استیضاح نابهنگام

غلامعلی جعفرزاده نایب رئیس فراکسیون مستقلین در ستون سرمقاله روزنامه ايران نوشت:

نه تنها در حوزه مسکن و حمل و نقل بلکه در هیچ حوزه دیگری نمی‌توان مدعی شد که اقدامات اجرایی بدون مشکل انجام می‌شوند و عملکرد مقامات و مسئولان غیرقابل نقد است. بر اساس همین اصل می‌توان ایراداتی هم به کارنامه وزیر محترم راه و شهرسازی وارد دانست و به نقد آن پرداخت. اما در شرایطی که طرح استیضاح وزیر بر پایه همین مشکلات مطرح شده باید دو سؤال اصلی را نیز پیش کشید؛ اول اینکه مشکلات مورد نظر تا چه اندازه ریشه در مدیریت وزیر و مدیران منصوب او دارد و دوم هم اینکه برکناری وزیر تا چه اندازه می‌تواند به حل این مشکلات کمک کند؟ درخصوص استیضاح امروز وزیر راه در مجلس دهم پیشاپیش و قبل از پاسخ به این دو سؤال باید گفت که در میان دغدغه‌های استیضاح‌کنندگان هم می‌توان دغدغه‌هایی سیاسی را یافت و هم قطعاً دغدغه‌هایی ملی و فنی مطرح هستند.

بنابراین، این استیضاح را نباید نه یکسره سیاسی فرض کرد و نه یکسره فنی و کارشناسی. به عبارتی در تبارشناسی انگیزه‌ها هر دوی این دسته از عوامل دخیل بوده‌اند. اما درباره اصل استیضاح و موارد 13 گانه‌ای که یاد شد پیش از هر چیز باید یادآوری کرد که وزیر مربوطه 15 ماه پیش تقریباً همین محورها را در مجلس نهم پاسخ داد و حتی رأی مثبتی بیش از رأی اعتماد خود گرفت. مسکن مهر به عنوان اصلی‌ترین محور انتقاد از عملکرد وزارت راه و شهرسازی در واقع میراثی برجای مانده از دولت قبل است که متأسفانه با وجود فضاسازی صورت گرفته بسیاری از کارشناسان همانند وزیر مربوطه بر غیراصولی بودن و غیر کارشناسی بودن آن تأکید دارند. مع‌الاسف وقتی منتقدان از موضع وزیر راه درباره مسکن سخن می‌گویند، تنها به یک جمله آن اکتفا می‌کنند و توضیح نمی‌دهند که زیرساخت منطق وی در غیر قابل قبول دانستن این پروژه چیست و بر چه پایه‌ای آن را نقد می‌کند. موضعی که در دیگر حوزه‌ها نیز به همین شکل تکرار می‌شود. اتفاقاً باید اذعان کرد که اهتمام وزارت راه در تجهیز زیرساخت‌های حمل و نقل کشور در یک سال گذشته، از حوزه بنادر گرفته تا راه آهن و حمل و نقل هوایی، اهتمام قابل تقدیری است. اما جدای از اینها در میان منتقدان متأسفانه کمتر توجهی به ساختاری می‌شود که در حوزه راه و شهرسازی برای این دولت به ارث مانده است. ساختاری عریض و طویل که حتی فقط بخش حمل و نقل آن در بسیاری از کشورها خود چند وزارتخانه جداگانه است.

در انتقاداتی که از عملکرد وزارت راه و شهرسازی صورت می‌گیرد نه توجه قابل قبولی به این مشکلات ساختاری می‌شود و نه به صورت طبیعی تلاشی برای اصلاح آن در پی می‌آید. بسیار واضح و روشن است که یک ساختار بزرگ که بیش از 20 معاونت در آن وجود دارد با هر نوع مدیریتی باز هم منجر به ناکارآمدی‌ها و عقب‌ماندگی‌هایی خواهد شد.

در انتقاداتی که به عملکرد وزارت راه انجام می‌شود هیچ وقت این نکته بازگو نشده که چنین ساختار ناکارآمدی با پیشنهاد کدام دولت و رأی کدام مجلس تشکیل شد. اما قسمت مهم‌تر آنجاست که توجه کنیم آیا برکناری وزیر باعث حل مشکلات وزارتخانه خواهد شد؟ دولت یازدهم تنها حدود

6 ماه دیگر بر سر کار است و قسمت زیادی از این مدت در کشاکش انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم و بعد از آن تغییر دولت خواهد گذشت. نبود وزیر در یک وزارتخانه در چنین شرایطی آیا شرایط را به سمت پایداری می‌برد یا آن را به مرز تزلزل محض خواهد رساند؟ به فرض آنکه حتی از همین هفته آینده هم وزیر جدیدی بر سر کار بیاید، این فرد جدید در طول تنها 6 ماه چه خواهد کرد و امکان اداره کدام پروژه را به صورت صحیح دارد؟ جدای از اینها نباید از یاد برد که ما در آستانه سال جدید و سفرهای نوروزی هستیم که مستقیماً وزارت راه و شهرسازی با آن درگیر و در اداره آن دخیل است. با چنین فرضیاتی به نظر می‌رسد که استیضاح امروز حداقل از لحاظ فنی توجیه قابل قبولی نداشته باشد.

  • نگاهی دوباره به 22 بهمن

روزنامه كيهان در ستون سرمقاله‌اش نوشت:

رهبر معظم انقلاب اسلامی چهارشنبه گذشته در دیدار اقشار مختلف مردم تبریز در تحلیلی تیزبینانه حضور پرشکوه ملت ایران در راه‌ پیمایی ۲۲ بهمن امسال را مایه آبروی انقلاب و نظام و ایران دانستند و تصریح کردند «امسال دشمنان انقلاب هم برخلاف سال‌های قبل، با استفاده از تعابیر میلیونی به این حضور عزت‌بخش اذعان کردند». در باره این تحلیل رهبرمعظم انقلاب با نگاهی به فضای رسانه‌های خارجی باید گفت:

 1- بازتاب حضور ملت ایران در سی و هشتمین راهپیمایی22 بهمن در رسانه‌های غربی به نحو چشمگیر و بارزی متفاوت از سی و هفت 22 بهمن قبلی و البته واقع بینانه‌تر بود. اگرچه این تغییر رویکرد ناشی از تحولات داخلی و رقابت‌های سیاسی درون آمریکا تلقی میشود، اما مصداق این سخن است که عدو سبب خیر شود، اگر خدا خواهد!.

2- نکته مهم این است که رسانه‌های بیگانه در سالهای قبل تلاش داشتند با رویکرد تقلیل گرایانه،واقعیتهای حماسه بزرگ ملی 22 بهمن را کوچکتر از آنچه هست،انعکاس دهند، اما امسال سرانجام مجبور به اعتراف شدند.شبکه خبری سی ان ان با قطع برنامه‌های عادی خود در روز22 بهمن و پخش سلسله گزارشهای ویژه از ایران اذعان کرد: «جشن22 بهمن و راهپیمایی مردم ایران در این روز همیشه «بزرگ» و«پرشور» بوده اما امسال حتی از سالهای قبل هم «پرشورتر» و «بزرگ‌تر» بود». خبرگزاری فرانسه هم که در سالهای قبل سیل خروشان ملت ایران در راهپیمایی 22 بهمن را به اجتماع هزاران نفر در تهران و برخی شهرهای ایران تقلیل می‌داد، امسال برای اولین بار در گزارش زنده خود از تهران، حضور مردم را حضوری میلیونی توصیف و تاکید کرد«حضور میلیونها ایرانی در راهپیمایی سی و هشتمین سالگرد انقلاب 1979 یک نمایش قدرت در برابر سیاستهای خصمانه آمریکا به شمار میرود». خبرگزاری رویترز هم که در سالهای قبل حضور ملت ایران را به اجتماعاتی تنها در برخی نقاط ایران تعبیر می‌کرد امسال نتوانست چشم بر حقیقت ببندد و گزارش داد«میلیونها نفر در سراسر ایران در تظاهرات سالگرد انقلاب خود، با نظام جمهوری اسلامی بیعت کردند».

3- انعکاس عظمت حضور ملت ایران در راهپیمایی 22 بهمن امسال در رسانه‌های غربی، هرچند از سر اجبار، اذعان به واقعیتهای چندگانه و حامل پیامهای متفاوتی بود که نشان میدهد علی رغم ادعاها و فضاسازیهای جریان نفوذی و لیبرال داخلی، دشمنان بیرونی ملت ایران بخوبی آنها را درک و دریافت کردند، لذا:

اولاً خط بطلانی بر همه ادعاهای دروغین سالهای گذشته رسانه‌های بیگانه- چه فارسی زبان و چه غیرفارسی زبان - به ویژه ادعاهای آنها در فتنه 88 بود و نشان داد این رسانه‌ها تاکنون با صداقت و براساس اصول حرفه‌ای خود با ملت ایران برخورد نکردند و با واقعیت‌های ایران براساس سیاست‌های خصمانه نظام سلطه برخورد کردند.

ثانیاً خط بطلانی برهمه ادعاهای آنها مبنی بر جدایی ملت ایران از نظامشان و کمرنگ شدن حمایت ایرانیان از انقلابشان بود و نشان داد انقلاب اسلامی همچنان از حمایتهای حداکثری مردمی برخورداراست و پویاتر و بالنده‌تر از هر زمان دیگری به حرکت خود ادامه می‌دهد. رهبرمعظم انقلاب در باره علت این حمایت گسترده نیز تاکید کردند: «مردم ایران در جایی که پای اسلام، ایران، استقلال و ایستادگی مقابل دشمن در میان است، با همه‌ وجود ایستاده و با یکدیگر متحد و مجتمع هستند».

ثالثاً این تغییر رویکرد رسانه‌های بیگانه اذعانی بود بر اینکه نظام جمهوری اسلامی در جذب و بسیج قدرت و پشتوانه مردمی خود از توانایی بالایی برخوردار است.

رابعاً انعکاس غیرمنتظره عظمت حضور مردم ایران در رسانه‌های خارجی در حقیقت اذعان به بازی گرفتن گزینه نظامی از سوی ملت ایران بود. آن‌گونه که رهبر معظم انقلاب تاکید کردند «امسال، ملت نشان داد در مقابل دشمنان ایستاده است و هر مسئولی با ملت همراه نباشد و ایستادگی نکند، ملت او را بدون تردید پس خواهد زد». لذا آنچه که در بازتاب رسانه‌های جهان بویژه غربی - عربی برجسته شد این بود که «حضور باور نکردنی مردم در راهپیمایی 22 بهمن لبیک به ندای رهبرشان برای پاسخ به تهدیدات آمریکا بود». رسانه‌های غربی- عربی هرچند آرزوهای برباد رفته خود در حمایت از عوامل فتنه را باردیگر تکرار کردند، اما نتوانستند این حقیقت را کتمان کنند که «راهپیمایی 22 بهمن نشان داد گزینه نظامی علیه ملت ایران نامناسب و غیرعملی است.» روزنامه الریاض عربستان نوشت: «جنگ علیه ایران نمی‌تواند موثر باشد و آمریکا و کشورهای عربی باید از مخالفان ایران حمایت کنند»!. شرمین نارونی تحلیلگر و کارشناس مسائل خاورمیانه نیز در پایگاه خبری آمریکن کنسرواتیو با اشاره به حضور گسترده مردم ایران در خیابانها نوشت: «درصورت جنگ با ایران، کسب هرگونه پیروزی برای دونالد ترامپ غیرممکن است».خبرگزاری رویترز هم تاکید کرد «راهپیمایی 22 بهمن نشان داد مردم ایران از تهدیدات نمی‌هراسند و هرگز تسلیم نمی‌شوند و در برابر سیاست‌های جنگ طلبانه ایستادگی می‌کنند».

خامساً انعکاس عظمت حضور مردم ایران در رسانه‌های خارجی اذعان به دشمن شناسی مردم ایران بود و به تعبیر رهبرمعظم انقلاب «۲۲ بهمن فرصتی برای اعلام مواضع و خواسته‌های ملت بود». لذا علی رغم تلاش جریان نفوذی غربگرا برای القاء کمرنگ شدن شعار «مرگ بر آمریکا»، بازتاب حضور ملت ایران در راهپیمایی 22 بهمن امسال از نگاه اهمیت شعار مرگ بر آمریکا نیز برای رسانه‌های دنیا قابل تحلیل و توجه بود. رسانه‌های غربی تاکید داشتند که همچنان شعار اصلی مردم ایران مرگ بر آمریکاست. خبرگزاری فرانسه در گزارشی زنده از راهپیمایی22بهمن اعلام کرد«مردم ایران همچنان آمریکا را دشمن اصلی خود می‌دانند». خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز نوشت«پرچم آمریکا و اسرائیل در راهپیمایی22 بهمن مثل 22 بهمن‌های گذشته به آتش کشیده شد که این نشان از تغییر نکردن دیدگاه‌های مردم ایران دارد».

سادساً اذعان به اتحاد و انسجام مردم ایران بود. رسانه‌های غربی در انعکاس عظمت راهپیمایی22 بهمن همچنین اذعان داشتند که تهدیدات آمریکا نه تنها موجب ترس مردم ایران نشده بلکه موجب اتحاد ملی و انسجام بین همه گروه‌های سیاسی شده است. این رسانه‌ها در اقدامی نادر با انعکاس مواضع نمایندگان گروه‌های سیاسی در حمایت از مواضع رهبر معظم انقلاب، سخنان شخصیت‌هایی از جناح‌های مختلف را پخش کردند که همگی تاکید داشتند «حضور مردم پیامی به دولتمردان آمریکاست که اگر مرتکب اشتباهی شوند، مردم آنها را از اقدام خود پشیمان خواهند کرد».

 

سابعاً رهبر معظم انقلاب «حضور امیدآفرین و ایستادگی نسل سوم و چهارم در میدان دفاع از انقلاب و نظام» را نشانه «رویندگی و بالندگی انقلاب و نکته‌ای بسیار مهم و درخور توجه» برشمردند. براین اساس حضور جوانان نسل سوم و حتی چهارم نیز در انعکاس رسانه‌های غربی چشمگیر بود و توجه این رسانه‌ها بر حضور جوانان یک‌بار دیگر دروغ بودن ادعای گسست نسل جدید با آرمانهای انقلاب را آشکارتر کرد. به اذعان رسانه‌های غربی تظاهرات22 امسال نشان داد رویش‌های انقلاب بیش از ریزشهای آن است و هرسال نظام جمهوری اسلامی موفق می‌شود یکی از مولفه‌های قدرت خود که همان کسب حمایت مردمی است، را افزایش دهد. رویترز سخنان یک جوان ایرانی نسل سومی را پخش کرد که گفت: «آمریکا و ترامپ هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند و ما آماده‌ایم زندگی خود را فدای رهبرمان کنیم». خبرگزاری فرانسه هم تاکید می‌کند «حضور مردم ایران در راهپیمایی 22 بهمن امسال بیشتر و گسترده‌تر از سال‌های قبل بود».

 ثامناً رسانه‌های غربی تاکید داشتند یکی از دلایل خشم و ناراحتی ملت ایران در 22 بهمن امسال از بدعهدی آمریکا و لغو نشدن تحریم هاست. شبکه تلویزیونی سی ان ان تصریح کرد «مردم ایران از برطرف نشدن تحریم‌ها بعد از برجام ناراحت و از وضع تحریم‌های جدید خشمگین هستند».

تاسعاً بیش از سه دهه نظام جمهوری اسلامی تاکید دارد که ملت ایران با سیاست‌های دولت‌های آمریکا مخالفند و با مردم این کشور دشمنی ندارند اما همواره رسانه‌های غربی تلاش داشتند تا ملت ایران را تهدیدی برای مردم آمریکا و ایران هراسی را القاء کنند. اما اذعان بی‌سابقه رسانه‌های غربی به جدا بودن حساب دولت آمریکا از مردم این کشور در نظر مردم ایران نکته مهم و جدیدی در انعکاس امسال حماسه ملی ایرانیان بود و این نشان داد حضور مردم است که ایران هراسی را از بین می‌برد نه برجام و مذاکره با سردمداران نظام استکباری. سی ان ان تاکید کرد« مردم ایران در حالی که خشم خود را علیه سیاست‌های آمریکا نشان می‌دهند اما توجه دارند که میان دولت و مردم آمریکا تفاوت قائل شوند». نکته مهم‌تر در این خصوص این است که این رسانه‌ها برای اولین بار به واقعیت همسویی دیدگاه‌های مردم آمریکا با دیدگاه‌های ملت ایران علیه سیاست‌های استکباری و نژاد پرستانه آمریکا نیز اذعان و تاکید کردند «نباید فراموش کرد که در اعتراضات مردمی در آمریکا نیز مانند ایران پرچم آمریکا به آتش کشیده می‌شود».

عاشراً اما دو نکته تامل برانگیز: 1- حقارت برخی رسانه‌های عربی. برخی رسانه‌های عربی وابسته به آل سعود در حالی که اکثر رسانه‌های جهان به عظمت و حضور ملت ایران و تاکید ایرانیان بر ایستادگی و مقاومت در برابر تهدیدات آمریکا اذعان و اعتراف کردند، سیل عظیم جاری شده در خیابانهای تهران و شهرستانها و حتی روستاها را دلیل عقب نشینی ملت ایران در مقابل تهدیدات ترامپ عنوان کردند!. این درحالی است که خود این رسانه‌ها هم نتوانستند شعارهای راهپیمایان 22 بهمن را کتمان و تصریح داشتند «که شعار مرگ بر آمریکا نماد ایستادگی ملت ایران در برابر آمریکاست که امسال بلندتر سر داده شد». 2- برخی رسانه‌های غربی در حالی مواضع متناقض و منافقانه برخی از سران فتنه 88 را برجسته کردند که به اذعان خود این رسانه‌های غربی، راهپیمایی22 بهمن اوج عظمت و وحدت و انسجام ملت ایران علیه آمریکا بود.