بعد از قتل جسي جيمز بدست رابرت فورد بزدل ساخته اندرو دومينيك و جايي براي پيرمردها نيست ساخته برادران كوئن ( هر دو فيلم محصول سال 2007) و در حالي كه مدتهااست ژانر وسترن به عنوان يك گونهي معتبر از پا افتاده است ساخت يك اثر خوش ساخت نئو وسترن و مستقل مانند اگر سنگ از آسمان ببارد يك خون خالص براي اين ژانر جلوه گري ميكند.
آنچه كه از ژانر وسترن يادگار مانده؛ يك خيابان خاكي، چند مغازه؛ دفتر كلانتر شهر و كليساي كوچك آن، دليجانها و اسبها هستند. داستانهاي ژانر وسترن نيز در قواعد اين گونهي سينمايي اصيل؛ ثابت بودهاند. درگيري و انتقام؛ داستانكهاي عاطفي و عشقي و همچنين ايثار و فداكاري از زمره اصليترين ماجراهاي ژانر وسترن به حساب ميآيد.در ژانر وسترن مهمترين مسئله رونمايي از كاراكترهاي اصلي و دسته بندي كردن آنهااست. چه كسي طرف خيراست و شيطان صفت كيست؟
اما در نئو وسترن شما عمدتا با اسب و دليجان سروكار نداريد. اما لوكيشن و جغرافيا قطعا بايد در خدمت ژانر باشد. دقيقا شبيه همين چيزي كه در اگر سنگ از آسمان ببارد شاهد هستيد. ضمن اينكه ژانر پليسي و جنايي نيز در خدمت ژانر اصلي قرار دارند.
درصد زيادي موفقيت درام 102 دقيقه اي و مستقل نئو-وسترنِ اگر سنگ از آسمان ببارد، درجا متعلق به فيلمنامهنويس آن يعني تيلور شريدن است. او براي نگارش اين فيلمنامه نامزد دريافت اسكار بهترين فيلمنامه اوريژينال شده است. اگر سيكاريو محصول 2015 را به ياد داشته باشيد كه دستپخت منحصر بفرد او بود ؛ شريدن در اين نوشته جديدش نيز دوباره سراغ يك نوع تعليق جغرافيايي رفته بدون اينكه هيچ ترفند خاصي نشان دهد. او فقط با زيركي يك داستان ششدانگ را روايت ميكند كه متعلق به جغرافياي خاصي است و آدمهاي بخصوص خود را دارد.
داستان نيز در كل روايتي سهل و ممتنع است. دو برادر يكي عاقل و ديگري كلهخراب كه دست به سرقت بانك ميزنند و يك پليس رنجر تگزاسي پا به سن گذاشته وجب به وجب بدنبال آنهاست. نيت اصلي سارقان و طرز برخورد انتهايي رنجر ماجرا اما داستانكهاي تاثير گذار اگر سنگ از آسمان ببارد به شمار ميآيد.
جف بريجز در موفقيت اين نئو وسترن نيز سهم فوق العادهاي دارد. جداي از نامزدي او براي دريافت اسكار بهترين بازيگر نقش مكمل مرد براي ايفاي نقش ماركوس هميلتون در اين فيلم؛ او حقيقتا خط نقاله فيلم است. گويش تگزاسي و فيزيك حركتي بريجز يك نقش ماندگار از او باقي گذاشته است.