اين درگيري به دادگاه كشيده شد و كار به جايي رسيد كه وكيل زن جوان براي برنده كردن موكلش، دست به جنايتي هولناك زد.
15 آبان سال گذشته مردي با پليس تماس گرفت و خبر از كشته شدن برادرش داد. او ميگفت كه براي سرزدن به برادرش به آپارتمان او رفته و با جسد وي روبهرو شده است.
بهدنبال اين تماس تيمي از كارآگاهان راهي محل حادثه در آپارتماني درمنطقه اقدسيه شدند. داخل آپارتمان جسد مردي به چشم ميخورد كه با دستمالي كه داخل دهانش بود، به قتل رسيده بود. از آنجا كه از آپارتمان مقتول سرقت نشده بود اين فرضيه كه ماجرا انتقامجويي است، شكل گرفت.
بررسيها حكايت از اين داشت كه مقتول مدتي قبل بهدليل اختلافاتي كه با همسرش داشته از او جدا شده و به تنهايي زندگي ميكرده است. به همين دليل، نخستين مظنون كسي جز همسر مقتول نبود كه با دستور قاضي جنايي بازداشت شد. او اما خود را بيگناه دانست و مدعي شد كه پس از جدايي از همسرش، هرگز با او در ارتباط نبوده و فقط فرزندانش گاهي به ديدن پدرشان ميرفتند.
- پايان معماي 16ماهه
هيچ مدركي عليه همسر قرباني نبود و او آزاد شد اما كارآگاهان وي را همچنان زيرنظر داشتند چرا كه بررسيها نشان ميداد او و شوهرش بر سر گرفتن حضانت فرزندشان اختلاف داشته و پروندهاي در دادگاه خانواده تشكيل داده بودند. كارآگاهان با زيرنظر گرفتن اين زن به سرنخهايي دست يافتند كه نشان ميداد وي راز جنايت را ميداند. او بار ديگر بازداشت شد و اينبار راز جنايت را فاش كرد.
وي گفت:
من و همسرم بر سر حضانت فرزند خردسالمان اختلاف داشتيم. پسرم پيش من بود اما شوهرم به دادگاه خانواده رفته و درخواست حضانت داده بود. من هم سراغ يك وكيل دادگستري رفتم و با پرداخت پول از او خواستم هرطور شده اجازه ندهد تا شوهرم، پسركوچكم را از من بگيرد. شب حادثه به خواسته وكيلم، فرزندم را به خانه پدرش بردم تا مطمئن شوم كه همسرسابقم در خانه است.
يك ساعت بعد دنبال پسرم رفتم و به وكيلم خبر دادم كه شوهر سابقم در خانه تنهاست. وي ادامه داد: وكيلم ميخواست به آنجا برود و با او صحبت كند. او با تهيه يك دستنوشته ميخواست هر طور شده از او امضا و اثرانگشت بگيرد تا شوهرسابقم نتواند حضانت پسرم را از من بگيرد اما مدتي بعد متوجه شدم كه او شوهرم را به قتل رسانده است.
با اقرار اين زن، وكيل وي و همدستش در اين جنايت دستگير شدند. اين مرد در بازجوييها گفت: شب حادثه همراه دوستم رضا به خانه قرباني رفتيم تا با او درخصوص حضانت صحبت كنيم. حتي با تهديد از او خواستم پاي برگهاي را كه نشان ميداد حضانت پسرش را به موكلم داده امضا كند اما او قبول نكرد و كار به بحث و جدل كشيد.
من هم براي اينكه او را آرام كنم گردنش را گرفتم و دستمال گردني را در دهانش گذاشتم تا همسايهها صدايش را نشنوند اما فكرش را نميكردم كه بر اثر خفگي جانش را از دست بدهد. به گزارش همشهري، هماكنون با دستور قاضي مرادي بازپرس شعبه دوم دادسراي جنايي تهران، وكيل جوان به اتهام مباشرت در قتل و همسر قرباني و دوست وكيل به اتهام معاونت در قتل در اختيار مأموران اداره دهم پليس آگاهي تهران قرار گرفتهاند و تحقيقات ادامه دارد.