بهمن، ماه یادآوری روزهای پرتلاطم انقلاب است. در این یادآوری، در شکل دادن به خاطرهي جمعی ما از این دوره، فیلمها و عکسهای تظاهرات خیابانی سال ۱۳۵۷ که به پیروزی انقلاب در ۲۲ بهمن منتهی شدند نقش مهمی بازی میکنند.
با وجود این، با توجه به اهمیت این رویداد تاریخی، حجم فیلم و عکس باقیمانده از این دوره بسیار اندک است: دو فیلم مهم، چند فیلم کماهمیتتر و مقدار نامعلومی راش و فیلمهای خبری موجود در خبرگزاریها که هرازگاهی رو میشوند.
این دو فیلم مهم یکی طپش تاریخ (محمود بهادری، منوچهر مشیری و اصغر فردوست، 1357-1358) است و دیگری برای آزادی (حسین ترابی، 1357-1358)؛ دو فیلم بلند تدوینشدهای که تصور بصری ما از انقلاب بر آنها استوار است.
نود درصد تصویرهایی که در کلیپها، برنامههای تلویزیونی و فیلمهای دیگر از انقلاب اسلامي میبینید از این دو فیلم برداشته شدهاند و ما از این بابت جداً مدیون سازندگان آنها هستیم.
فیلمهای دیگری نیز در این روزها گرفته و تدوین شدهاند، از جمله به سوی آزادی (مسعود جعفری جوزانی) و لیلهالقدر (محمدعلی نجفی).
نسخههایی که من از این فیلمها دیدهام هیچیک در حد قابل قبول برای استفاده در فیلم دیگری نیستند.
در سینمای داستانی اصطلاحی داریم به نام «راش». اما مفهوم راش در سینمای داستانی و مستند کاملا با هم فرق میکند.
ما در سینمای مستند راش به مفهوم واقعی نداریم. در فیلم داستانی در واقع از برداشتهای مختلف یک صحنه که معمولا چهارـ پنجتاست بهترین را انتخاب میکنند و باقی، صحنههایی که به خاطر اشتباه یا ضعف خراب شدهاند
به عنوان راش کنار گذاشته میشوند. اما در مستند ما از بین صحنهها انتخاب میکنیم. صحنههایی که انتخاب نمیشوند بسیاری اوقات مشکلی ندارند، بلکه فقط به کار نمیآیند.
اما در فیلم دیگری میتوانند متریال اصلی باشند. بنابراین همهی فیلمهای گرفتهشده، به عنوان مواد تصویری که رویدادی را مستند میکنند، ارزش برابر دارند. هرچند از میان آنها برخیها قویتر و برخیها ضعیفترند.
برخیها نیز از منظر به تصویر کشیدن رویدادی که در هیچ فیلم دیگری ثبت نشده، ارزش بالایی دارند. بنابراین فیلمهای طپش تاریخ و برای آزادی از دو نظر برای ما اهمیت دارند: به عنوان فیلمهای تدوینشده و مستندهای کامل و به عنوان مادهی خام یا راش.
راش مفهومی نسبی است و آنچه برای تدوینگران این فیلمها راش و مواد اضافی بوده، امروز برای یک فیلم جدید میتواند مادهی خام اصلی باشد.
در واقع این فیلمهای تاریخی به عنوان مادهی خام مرتب به شکلهای متفاوتی به کار گرفته میشوند و در ساختارهای جدید معناهای جدید مییابند.
فیلمساز جدید مقید به بازتولید دید سازندگان اولیهی فیلم نیست. ارزش مادهی خام دو فیلم فوق به عنوان مادهی خام روزبهروز در حال افزایش است، اما این امر نباید مانع شود که آنها را به عنوان فیلمهای کامل نیز ببینیم.
اما درک این نکته مهم است که اینها ذاتا فیلمهایی هستند که مصالحشان بیش از خود ساختمانشان ارزش دارد.
نسل جدید میتواند با دیدن این فیلمها دریابد نسل گذشته که انقلاب را تجربه کردند، آن را چگونه میدیدند و همینطور میتواند از آنها به عنوان متریال فیلمهای جدیدی استفاده کند و نشان بدهد خود از فاصلهی تقريبا چهل سال، انقلاب را چگونه میبیند.
این کاری است که مجموعههای تلویزیونی تصویرگران انقلاب و گفتوگو با انقلاب (با تهیهکنندگی سعید رشتیان و پیروز کلانتری و ساختهی کارگردانهای متعدد) چند سال پیش آن را شروع کردند و باید ادامه پیدا کند.
علاوه بر این، سامان دادن آرشیو فیلمهای انقلاب در تلویزیون و فیلمخانه و سایر نهادها و فراهم آوردن امکان دسترسی مستندسازان به آنها امری واجب و شرط ساخت فیلمهای تازه دربارهی انقلاب است.
در سینمای مستند دنیا فیلمهایی که با مواد آرشیوی ساخته میشوند روزبهروز اهمیت بیشتری پیدا میکنند. معنای آرشیو هم علاوه بر نگهداری خوب، طبقهبندی و امکان دسترسی آسان است. غریب است که هنوز آرشیو فیلم منظمی از مهمترین رویداد تاریخ معاصر وجود ندارد.
منبع:همشهري 24