اعضاي اين باند كه 2 نفر از آنها مأمور حفاظت بانك بودند، با نقشه ماهرانه و به سبك فيلمهاي هاليوودي بهخودروي حمل پول بانك حمله كردند و با تيراندازي دست به سرقت 933ميليون تومان پول زدند.دزدان مسلح ساعت 7:47 پنجشنبه پنجم اسفندماه نقشه گانگستري خود را اجرا كردند اما زودتر از آنچه تصورش را ميكردند، گير افتادند. آن هم زماني كه در حال برنامهريزي براي اجراي دومين سرقت هاليوودي خود بودند.
آنها براي اجراي نقشه نخست با 2خودروي پرايد سرقتي در اتوبان حقاني، خروجي اتوبان مدرس راه خودروي حمل پول بانك پاسارگاد را كه به سمت بانك مركزي ميرفت، سد كردند. آن روز هيچكدام از 4سرنشين خودروي حمل پول مسلح نبودند و دزدان پرايدسوار كه نقاب به چهره داشتند، بهمحض پيادهشدن از ماشين با شليك چند تير هوايي سرنشينان خودروي حمل پول را از ماشين پياده كردند و خودرو را بههمراه 933ميليون تومان پول كهنه ربودند.
آنها 2خودروي پرايد سرقتي را در محل رها كردند كه در تحقيقات مشخص شد هر دو پرايد 2روز قبلتر سرقت شده بودند. اين اما پايان نقشه دزدان مسلح نبود. آنها كه ميدانستند خودروي حمل پول مجهز به جيپياس است، اين دستگاه را از ماشين جدا كرده و به خيابان انداختند. دقايقي بعد نيز سد راه يك استاد دانشگاه كه سوار بر ال90 بود شدند و با تهديد وي خودرواش را سرقت كردند. دزدان اينبار 3كيسه پول را به داخل ال90 منتقل و خودروي حمل پول را كنار بزرگراه رها كردند. آنها فكر همهچيز را كرده بودند و براي اينكه گير نيفتند دقايقي بعد خودروي ال90 را هم در جنوب تهران رها كردند و گريختند.
- خانه اجارهاي براي برنامهريزي سرقت
بهدنبال اين سرقت گروهي از مأموران اداره يكم پليس آگاهي تهران با دستور قاضي عموزاد، بازپرس شعبه چهارم دادسراي ويژه سرقت تهران مأمور رسيدگي به اين پرونده شدند. سرقت در محلي رخ داده بود كه دوربينهاي سطح شهر نتوانسته بودند وقوع آن را ثبت كنند. اين نشان ميداد كه سارقان فكر همه جا را كرده و نقشه زيركانهاي طراحي كرده بودند. اگرچه سارقان سعي داشتند ردپايي از خود به جا نگذارند اما تيم تحقيق با توجه به نوع سرقت حدس ميزد كه دزدان همدستاني در داخل بانك داشتهاند. بنابراين با كنترل افراد مشكوك، ردپاي 2نفر از مأموران شركت حفاظتي را كه با مجوز نيروي انتظامي در اين بانك فعاليت داشتند، در اين سرقت بهدست آوردند.
كارآگاهان كه به دزدان نزديكتر شده بودند، اين دو نفر و همه تماسها و رفتوآمدهاي آنها را زيرنظرگرفتند تا اينكه موفق شدند 4همدست آنها را شناسايي كنند. تنها 5روز پس از سرقت، مخفيگاه ٥ مرد و يك زن، در تهران، شمالشرق، غرب و شمال كشور شناسايي و محاصره شد و سهشنبه شب گذشته در عمليات همزمان و غافلگيرانه، تمامي اين افراد دستگير شدند. در جريان اين عمليات 2نفر از سارقان درحاليكه قصد فرار از دست پليس را داشتند،
هدف گلوله قرار گرفتند و مجروح شدند كه به بيمارستان انتقال يافتند. گفته ميشود يكي از مجروحان همسر يكي از اعضاي باند بوده كه هنوز مشخص نيست در سرقت نقش داشته است يا نه.در ادامه تحقيقات اين حقيقت آشكار شد كه اعضاي اين باند خانهاي در منطقه كهريزك بهمنظور برنامهريزي براي سرقتها اجاره كرده بودند كه مأموران راهي آنجا شدند و در بازرسي اين محل 550ميليون تومان از پولهاي مسروقه را كشف كردند.
آنها بقيه پولها را چند ساعت پس از سرقت ميان خود تقسيم كرده بودند. به گزارش همشهري، 3نفر از متهمان اصلي اين باند پنجشنبه گذشته پيش روي قاضي عموزاد، كشيك دادسراي ويژه سرقت قرار گرفتند و پس از اقرار به سرقت مدعي شدند كه در آرزوي پولدارشدن و داشتن زندگي بهتر دست به اين سرقت زده بودند. متهمان پس از تحقيقات اوليه با قرار قانوني در اختيار مأموران اداره يكم پليس آگاهي پايتخت قرار گرفتند و تحقيقات بيشتر از آنها همچنان ادامه دارد.
- وسوسه پولدارشدن
طراح و عضو اصلي اين باند مأمور حفاظت بانك پاسارگاد است كه ميگويد هميشه آرزويش اين بود كه پولدار شود تا همسر و فرزندش حسرت چيزي را نداشته باشند. همين روياپردازيها باعث شد تا اين مرد در سن 32سالگي نقشه سرقت بكشد و به خيال خودش آنقدر نقشهاش حسابشده بوده كه هرگز تصورش را هم نميكرده كه در كمتر از يك هفته دستگير شود. او جزئيات سرقت را شرح ميدهد.
- چه شد كه به فكر سرقت افتادي؟
با ديدن آن همه پول وسوسه شدم. ميخواستم من هم مانند خيليها كه بهراحتي زندگي ميكنند، پولدار شوم و ديگر خانوادهام حسرت چيزي را نخورند. حقوقم ناچيز بود. هرچه ميدويدم به هيچجا نميرسيدم و حقوقم كفاف خرج زندگي را نميداد چه برسد به اينكه بخواهم زندگي راحتي داشته باشم. همه اينها باعث شد كه نقشه سرقت از بانك را طراحي كنم.
- از نقشهات بگو؟ همدستانت را ميشناختي؟
همدستانم از دوستانم بودند كه از 2ماه پيش نقشه را كشيدم و با آنها در ميان گذاشتم. همه همدستانم هم به نوعي مشكلات و گرفتاري خودشان را داشتند. يكي از دوستانم باشگاه ورزشي داشت اما بهتازگي بدهي بالا آورده بود و وقتي موضوع سرقت را مطرح كردم حاضر به همكاري شد. براي اجراي نقشه همهچيز را مرور كرديم. بارها به مناطقي كه خودروي حمل پول از آنجا عبور ميكرد تا پولها را به بانك مركزي برساند، رفتيم تا نقطه كوري كه دوربين وجود نداشته باشد را شناسايي كنيم. حتي آن روز دوربين خودروي حمل پول بانك را هم قطع كرديم و ميدانستيم كه سرنشينان آن مسلح نيستند.
- روز سرقت همراه همدستانت بودي؟
آن روز از بانك مرخصي گرفته بودم و 2روز بعد وقتي برگشتم و خبر سرقت را از همكارانم شنيدم، نقش بازي كردم و گفتم شهرستان بودم و از سرقت خبري نداشتم. آن روز من هم مانند 5نفر از دوستانم كه در صحنه سرقت بوديم نقاب بهصورتم زدم. حتي سلاح هم دست من بود كه 2تيرهوايي شليك كردم.
- اسلحه را از كجا تهيه كردي؟
اسلحه كلاشنيكف را يكي از دوستانم خريده بود اما اسلحه كلت قلابي بود.
- خودروهاي پرايد را چطور سرقت كرديد؟
آنها را همدستانم از يك مالخر خريده بودند.
- بعد از سرقت چه كرديد؟
واقعا نميدانستم كه آن همه پول داخل ماشين است. فكر ميكردم حدود 200ميليون تومان باشد. پس از سرقت، 3كيسه پول را به خانه اجاريمان در كهريزك برديم. معمولا تمام برنامهريزيها را در آن خانه تا پاسي از شب انجام ميداديم. وقتي اين همه پول را ديدم تعجب كردم. ابتدا نفري 50ميليون تومان عليالحساب به آنها دادم و مابقي را در خانه مخفي كردم تا سر فرصت بقيه را تقسيم كنم. يكي از دوستانم بدهياش را داد و ديگري يك خودروي شاسيبلند خريد. من هم ميخواستم با اين پول زندگيام را تغيير بدهم كه نشد.
- گويا قرار بود بهزودي دومين نقشهتان را هم اجرا كنيد؟
نه. صحت ندارد. همين يكبار هم ريسك بزرگي كرديم.