كمبود منابع و توسعه نيافتگي زيرساختها و البته كيفيت خودروها ضعف بزرگي است كه حتما بايد متوليان به آن رسيدگي كنند اما بخشي از اين مشكل مربوط بهخود ماست. با تأكيد دوباره بر نقش آن دو عامل، بايد گفت خطاي انساني در سوانح رانندگي عاملي بهشدت مشهود و تعيينكنندهاي است. ضعف فرهنگ ترافيكي در كشورمان باتوجه به پيشينه تاريخي و فرهنگي پرافتخار ايران، شايسته نيست. ۱۷ هزار نفر تلفات جادهاي در سال، جايگاه كشور ما را در نگاه جهاني خدشهدار ميكند. بهنظر ميرسد جاده بين ما و رفتار اجتماعي ما فاصله مياندازد. بسياري از عادات خوب فرهنگي و اجتماعي را در جاده و هنگام سفر از ياد ميبريم.
براي كاهش تصادفات همه اعضاي جامعه مدني بايد احساس مسئوليت اجتماعي بيشتري كنند و هر يك سفيري در اجتماع براي ايفاي نقش در مورد مسائل اجتماعي باشند. تنها فعالان حوزه راه، مخاطب برنامههاي فرهنگسازي نيستند.به ميزان احساس مسئوليت يكايك آحاد جامعه ميتوان نسبت به توفيق در برنامههاي ارتقاي ايمني راهها و كاهش تصادفات اميدوار بود.