بهمعناي ديگر نميگويند شهر جايي است كه چند هزار ساختمان، بنا، خانه، پل و خيابان دارد يا حتي ساختارهاي اجتماعي و اقتصادي از قبيل بانك و مگامال و... بلكه ميگويند شهر جايي است كه در تعريف نظام اجرايي امروز بيش از 5هزار انسان در آن گردهم آيند و ساختارمدني و عمومي مديريت شهري درآن ايجاد شود. اين سخن جديدي نيست. شهر ايراني در نگاه پيشينيان نيز بر پيمان مشترك و قواعد پايدار و روابط انساني استوار بود. همواره انسان و اجتماع انساني، محور شهر و سكونت بوده و هست؛ چنانكه حافظ ميگويد: شهر ياران بود و جاي مهربانان اين ديار...
مديريت هم كاري جز بسترسازي و تسهيلگري براي ارتقاي كيفيت زندگي و روابط انساني ندارد. از اين نگاه نارساييهاي اجتماعي و فرهنگي اثرگذارتر از مشكلات كالبدي و فيزيكي در زندگي شهري است. كنترل يا حل اين نارساييها هم بسيار پيچيدهتر از انديشههاي معمول و راهحلهاي ضربتي مديريتهايي است كه ميخواهند در زماني تعريف شده به آن پايان دهند.
حداقل تجربه ايران در دهههاي گذشته نشان از حجم و عمق آسيبهاي اجتماعي گستردهتر، عميقتر و پيچيدهتر دارد. مثلا موادمخدر كه قبلا منشا گياهي و طبيعي داشت و بدون مقدماتي استفاده از آن تقريبا غيرممكن بود اكنون شيميايي و صنعتي و حتي آشپزخانهاي شده و دسترسي و استفاده از آن هم به آن مقدمات نياز ندارد. به گفته يكي از مديران آموزش و پرورش هماكنون 138هزار دانشآموز در معرض اعتياد و ابتلا به موادمخدر هستند از اينرو كنترل آسيبهاي اجتماعي در تهران و ديگر كلانشهرها با روشهاي معمول قطعا امكانپذير نيست. اينكه امروز در پايتخت و ساير نقاط فراواني آسيبهاي اجتماعي مانند كودكان كار و خيابان، اعتياد و كارتن خوابي را شاهديم دليل برعدمتخصيص بودجه يا كمبود امكانات نيست بلكه بيانگر فرسودگي نگاه و نحوه مواجهه و پرداختن به مسئلهاي قديمي است.
هرچند مديريت شهري سعي كرده با تلاشهاي خيرخواهانهاي قريب به هزار و 200نفر معتاد را با ايجاد مكانهايي در برخي نقاط ساماندهي اوليه كند اما ادامه كار و بازگشت آنها به اجتماع و خانواده بسيار پيچيدهتر از درمانهاي اوليه است. ازجمله ايجاد شرايط كارآفريني و توانمندسازي جمعي ميتواند راهكاري براي درمان معتادان باشد. تهران چهرههاي متفاوتي دارد و احترام به همه شهروندان درچارچوب قانون و عرف و شرع و با رويكرد توجه به كرامت انساني الزامي است. به تعبير بزرگي، جان انسان محترم است ولو بزهكار باشد. اين احترام زمينه ساز زدودن زشتيها از شهر و رشد فضايل اخلاقي در شهروندان ميشود. حل اين مشكلات از وظايف جمعي و فردي ماست؛ اتفاقي كه درنهايت به افزايش كيفيت زندگي ميانجامد.