در اين برنامهها، بستههاي آموزشي طوري تبليغ ميشود كه گويي 12سال آموزش مدرسهاي، هيچ بوده و با استفاده از آن بستهها ميتوان ره صد ساله را يك شبه پيمود. برخي كارشناسان معتقدند صدا و سيما بدون درنظر گرفتن عواقب كارش، آنتن را در اختيار افراد سودجو قرار داده تا بخشي از بودجه مورد نيازش را تأمين كند. دراين باره با دكتر هامون سبطي، مديرمسئول انجمن فرهنگي ناشران آموزشي كشور و عضو كميته ارزيابي منابع آموزشي و تربيتي وزارت آموزش و پرورش گفتوگو كرده ايم.
- آقاي دكتر، تبليغ كنكور و بستههاي آموزشي از سوي مؤسسات مختلف در شبكههاي راديويي و تلويزيوني به اوج رسيده است. نظر شما چيست؟
ببينيد، بستر پيدايش اين پديده، چند ميليون دانشآموز دبيرستاني است كه داوطلب ورود به دانشگاه هستند. تحصيلات دانشگاهي خوب براي دانشآموزان ايراني،يك آرزو و آرمان است، اين وضعيت ميتواند يك سرمايه ملي تلقي شود. بيترديد اينكه اغلب جوانان ما، ورود به دنياي دانش و فرهنگ را بزرگترين هدف زندگي خود ميدانند و برايش در گستردهترين آزمون علمي جهان به رقابت ميپردازند، يك افتخار فرهنگي و ملي بهشمار ميآيد.اما اين سكه روي ديگري هم دارد كه خطرناك است.
جمعيت چند ميليوني، بازاري نيست كه از نگاه سودجوها و كاسب پيشهها دور بماند. چند ميليون مشتري كم سن كه با شور و شوق حاضر هستند همه دارايي خود و خانوادهشان را براي ورود به رشتهها و دانشگاههاي دلخواهشان، در طبق اخلاص بگذارند.اين بازار بسيار وسوسهانگيز است و در نبود نظارت سازمانها و دستگاههاي دولتي، به سرعت يك بستر تجارتي سياه ميشود كه متأسفانه در حال حاضر شده است. آشكار است كه اين چند ميليون دانشآموز داوطلب ورود به دانشگاه، ضريب هوشي و توانمنديهاي يكساني ندارند اما متأسفانه وقتي همگي چند رشته خاص را در دانشگاههايي معدود، هدف خود قرار بدهند، راه براي سوداگري سياهبازان و كلاهبرداران آموزشي باز ميشود تا فرايند ياددهي-يادگيري را در حد شعبدهبازي و معركهگيري پايين بياورند وعلم و فرهنگ را به بازي بگيرند. اين افراد با ابداع روشهاي فريبكارانه، داوطلباني را كه اغلب خودشان نيز ميدانند آمادگي تحصيل در رشتههاي خاص و پرطرفدار را ندارند، با اين اميد واهي كه حل تستهاي كنكور نياز به تفكر و تحليل ندارد فريب ميدهند و به آنها با قيمتهايي گزاف، اميد ميفروشند!
- در بقيه كشورها همچنين وضعيتي وجود دارد؟
اصولا در همه كشورها، نخبگان جذب رشتههاي خاص ميشوند و اگر غيراز اين باشد، نهايتا به جامعه آسيب ميرسد.اما راه براي اين كلاهبرداريها بسته است.اينجا و در بازار كنكور ايران، هرزآموزان ميگويند كه شما از يك سري فرمولها و تكنيكهاي جادويي غافل هستيد و فقط ما آنها را در چنته داريم؛ تكنيكهايي كه باعث ميشود، بدون اينكه زحمت انديشيدن را بهخود راه بدهيد، با نگاه كردن بهصورت يك سؤال به گزينه درست برسيد و متعاقب آن در رشتهها و دانشگاههاي خاص قبول شويد.
- واقعا ممكن نيست اين ادعا درست باشد؟
به هيچ وجه. ولي ما نميتوانيم از يك دانشآموز 17-16ساله توقع داشته باشيم كه چنين ادعايي را بهويژه وقتي از صدا و سيما پخش ميشود، معتبر نپندارد. يعني ما با يك عوامفريبي ملي روبهرو هستيم، همه ميدانند كه نابرده رنج گنج ميسر نميشود ولي افرادي هستند كه براي سود آني خود، خلاف اين را به جوان ايراني القا ميكنند و آينده جوانان و از آن مهمتر آينده كشور را به مخاطره مياندازند. شما مطمئن باشيد كه اساس كار اين افراد نفع مادي خودشان است و بس.
- يعني افرادي را كه دنبال نفع مادي هستند، بايد سرزنش كنيم؟
خير، دنبال نفع مالي بودن خوب هم هست، حتي در حوزه دانش و فرهنگ، افرادي در اين حوزه در پي منفعت مالي هستند اما از اصول اوليه اخلاق و قوانين جاري كشور پيروي ميكنند، حق بيمه و ماليات ميپردازند و به تعهدات خود درقبال مشتريان پايبندند. اينان كارآفريناني هستند كه سود فعاليتهاي فرهنگي-اقتصادي خود را در اين كشور هزينه ميكنند و موجب شكوفايي اقتصادي ميشوند؛ مانند بسياري از ناشران يا تهيهكنندگان سينما. اما مشكل، افراد يا مؤسساتي نوظهور هستند كه با عوامفريبي و بيان گزارههاي غيرعلمي و خالي كردن علم و ادب از محتواي واقعي آن، به دانشآموزان ضعيف ميگويند كه بدون فكر كردن و دريافت عميق مسائل، ميشود در آزمون سراسري جزو برترينها شد!شما اين برنامهها را نگاه كنيد؛ مجري يا بهاصطلاح معلم آن بيشتر شبيه هنرپيشههاي سينماست؛ درس نميدهد، نقش بازي ميكند.
دانشآموز سادهدل هم فكر ميكند اين يك فرصت طلايي و معجزه آساست كه صداوسيما در اختيار او گذاشته و با بهرهگيري از آن ميتواند پلههاي موفقيت و خوشبختي را يكي در ميان طي كند! مخاطب فكر ميكند اگر پولي هم مطالبه ميشود حق آنهاست و مبلغ درخواستي را براساس اعتمادي كه به صدا و سيما دارد، ميپردازد. اين در حالي است كه سؤالات كنكور با اينكه ساختار گزينهاي دارد، با يقين به شما ميگويم كه از سطح علمي بالايي برخوردار است و اغلب پرسشهاي آن جنبه تحليلي و حتي ابتكاري دارد؛ بنابراين با هيچ تكنيك از پيشساخته كه پايه علمي نداشته باشد، نميتوان به آنها پاسخ داد.
- اوضاع كاسبيشان چطور است ؟
حتما كارشان سكه است كه ميتوانند از پس هزينههاي بالاي اجاره آنتن تلويزيون آن هم در پربينندهترين ساعات بر بيايند. بعد هم عرضه، يعني تقاضايي وجود دارد.حتما مردم از اين برنامهها استقبال ميكنند كه عدهاي حاضرند آن را توليد كنند.دانشآموزان باهوش و خانواده هايشان كمتر فريب اينگونه تبليغات را ميخورند، ولي كم نيستند دانشآموزاني كه فكر ميكنند با اين بستههاي جادويي ميتوانند راه سخت و دشوار كنكور را يكشبه طي كنند و به اين ترتيب در دام اين مؤسسات ميافتند.خانوادههاي آنها هم به ميل خودشان يا اصرار فرزندشان پولهاي زيادي به اين افراد ميدهند. اين داوطلبان كه توقع دارند پس از پرداخت ميليونها تومان، با استفاده از بستههاي آموزشي آنها در آزمون سراسري موفق شوند، وقتي به نتيجه دلخواه نميرسند، دچار عوارض روحي و رفتاري شديدي ميشوند.
- چه پيشنهادي به مسئولان صدا و سيما داريد؟
پيشنهاد ما به مديران محترم صدا و سيما- كه پيشتر طي نامهاي از سوي انجمن فرهنگي ناشران آموزشي به مديركل بخش مربوطه رسما آن را به حضورشان تقديم كردهايم- اين است كه از مشاوران و مدرسان محترمي كه در برنامههاي مشاركتي رسانه ملي به امر آموزش و تربيت جوانان كشور مشغول هستند، حتما مدارك تحصيلي بخواهند. كاري كه در كمال تعجب در حال حاضر گويا انجام نميشود! متأسفانه در اين برنامهها ادعاهايي درباره مدارك تحصيلي و تجارب علمي و پژوهشي از سوي برخي افراد مطرح شده كه بياساس بودن آنها آشكار است. هر فردي كه با سيستم دانشگاهي آشنا باشد ميداند كه اين نوع ادعاها فقط براي فريب دانشآموزي است كه هنوز پايش به دانشگاه باز نشده است. البته در كنار همين جاعلان عناوين و افتخارات علمي، استادان بزرگي نيز حضور دارند كه مطالب علمي و ارزشمندي را ارائه ميدهند.
افزون بر اين، در برنامههاي مشاركتي صدا و سيما، محصولاتي بهصورت پيامكي تبليغ ميشود كه متأسفانه از سوي سيستمهاي بازرسي صدا و سيما بررسي نميشود.
- شما مطمئن هستيد بستههاي تبليغ شده به لحاظ محتوا بررسي نميشوند؟
بله، من مطمئن هستم كه بررسي نميشوند، اين موضوع را پيگيري كردهايم. وزارت محترم ارشاد درباره اين موضوع سكوت كرده و البته شايد حق هم دارد. وزارت ارشاد ميتواند در اينباره نظر بدهد كه محتواي اين سيديها با قوانين موضوعه كشورمان مطابقت دارد يانه اما اين كافي نيست.
- تشخيص مناسب بودن محتواي بستههاي آموزشي بر عهده كدام دستگاه است؟
مشكل اصلي همين است. وقتي يك سيدي محتوايش از ابتدا تا انتها، آموزشي يا تبليغ كالاهاي آموزشي است، اصولا وزارت آموزش و پرورش ميتواند تشخيص دهد كه آيا آن محتواي آموزشي با برنامهريزيها و هدفگذاريهاي كلان آموزشي كشور همخواني دارد يا خير. البته اگر آزمون سراسري را در حيطه نظارت سازمان سنجش آموزش كشور بدانيم، اين سازمان نيز ميتواند دراين زمينه مرجع نظارت باشد. پس اظهارنظر در اينباره در حيطه اختيارات وزارتخانههاي آموزش و پرورش و علوم است و يا بايد آن را به تشكلهاي علمي و فرهنگي معتبر واگذار كنند.
برخي از سيديهاي آموزشي موجود در كشور از وزارت آموزش و پرورش مجوز دارند و قيمت آنها نيز منصفانه و مصوب است، ولي بهاي سيديهايي كه در برنامههاي راديويي و تلويزيوني تبليغ ميشوند گزاف است و افزون بر آن وزارتخانههاي آموزش و پرورش، ارشاد و بازرگاني بر آنها نظارت ندارند. محتواي آموزشي اين سيديها نيز مورد تأييد هيچ مرجعي نيست.