مسئولان شهري يك اثر حجمي با هدف زيباسازي منظر در پارك نصب ميكنند اما بعد از مدتي اين اثر بهوسيلهاي براي سرگرمي و بروز كنجكاويها و خلاقيت كودكان تبديل ميشود؛ بدون آنكه براي كودك طراحي شده باشد. اين اتفاق در مورد مكانهاي محلي و شهري هم رخ ميدهد. آنچه تعيينكننده براي كودكان است تنها جذابيت مكان و قابل بازي بودن وسيله است.
برخي استادان طراحي شهري معتقدند تلاشي كه براي دوستدار كودك كردن شهر انجام ميشود، مطلوب و پسنديده است اما لازم است پيش از آن زيرساختهاي اين مسئله ايجاد شود؛ يعني به استانداردها رسيد و بعد از آن به اسباب و ملزومات ديگر پرداخت. يكي از اين زيرساختها شناخت و ايجاد مسيرهاي امن و بسترهاي توقف و مكث كودك در محله يا شهر است؛ به بيان سادهتر نقاطي كه كودكان آنها را بهعنوان محل مورد علاقه و پاتوقهايشان انتخاب ميكنند. طراحان و مديران شهري نيازمند شناخت اين مسيرها هستند تا كودكان امكان حضور مستقل در اين فضا را داشته باشند.
- پارك، هميشه انتخاب اول كودك نيست
مرواريد قاسمي، طراح شهري و مدرس دانشگاه هنر به همشهري ميگويد: مبناي درست شناسايي اين مسيرها، دريافت نقشه شناختي به كمك كودكان است. در اين طرح از كودكان خواسته ميشود نقاط و اماكن مورد علاقه خود در محله را بهترتيب اولويت اعلام كنند. گاهي اوقات نتيجه بهدست آمده از اين بررسي بسيار متفاوت با چيزي است كه پيشبيني يا تصور ميشود. اين پروژه در سالهاي 88 تا 95 توسط تعدادي از دانشجويان و به سرپرستي قاسمي در محلههاي عودلاجان، سيروس، بريانك و منيريه در مورد كودكان دبستاني اجرا شد و نتايج جالبي بهدست آمد. نخستين مكان مورد علاقه پسربچههاي عودلاجان، بااينكه اين محله پارك هم دارد، نانوايي بود. بيشتر اين كودكان مسئول خريد نان خانه بودند و صف نانوايي به پاتوقي براي خوش و بشهاي آنها تبديل شده بود. بوي خوش نان و اجازه خوردن نان خريده شده در طول مسير، از دلايل محبوبيت اين مكان بود. پسربچههاي محله سيروس، تعميرگاههاي ماشين و كارگاههاي تعميراتي را بهعنوان مكان اول مورد علاقهشان نام برده بودند. تعميرگاه در اين محله فراوان است و كودكان در طول مسير خود از خانه تا مدرسه مجذوب فعاليت آنها ميشدند.
نتايج اين بررسي در محله منيريه هم نشان داد كوچهها، پاتوق و محل مورد علاقه پسربچههاست و بهعنوان مسيرهاي امن شناخته ميشود. در محله بريانك، هيچ مكاني كه مورد توجه كودكان باشد، وجود نداشت. در مورد دختران اين محلهها نتايج بسيار متفاوت بود. بهدليل ساخت اجتماعي، دختران سن دبستان تعريفي از فعاليت اجتماعي نداشتند و فقط به كوتاهترين و امنترين مسير توجه ميكردند و مسيرهاي خلوت را حتي اگر بسيار كوتاه بود، دوست نداشتند و استفاده نميكردند. اين بررسيها اگر در مناطق و محلههاي شمالي تهران انجام شود بهاحتمال زياد نتايج بسيار متفاوتي خواهد داشت؛ چراكه به گفته قاسمي، تعريف و ساختار محله در اين مناطق كاملا دگرگون شده و كودكان اين مناطق وارد محله نميشوند و فقط ميتوان در محلههاي مركزي و جنوبي و قديمي اين ساختار را ديد. نكته بسيار مهمي كه اين بررسيها نشان ميدهد اين است كه علاقهمنديها و اولويتهاي كودكان از يك محله به محله ديگر متفاوت است و عامل محيط و فرهنگ در شكلگيري آن نقش مهمي ايفا ميكند. استاد طراحي شهري دانشگاه هنر تأكيد ميكند: «نميتوان براي تمام كودكان شهر نسخه همگاني نوشت، فقط رويكرد بايد يكسان باشد.»
- كدام محلهها دوستدار كودك هستند؟
عبدالهادي دانشپور، استاد شهرسازي دانشگاه علم و صنعت ميگويد: محله اگر داراي مقياس متناسب، مركز مشخص امن و ايمن و عاري از فشار و سرعت خودروها باشد، دوستدار كودك خواهد بود. در وضعيت كنوني خصوصياتي كه براي محله و شهر دوستدار كودك عنوان ميشود منطبق با محلههاي قديمي است؛ يعني محلهاي كه كودك بهراحتي در آن تردد كرده و به اماكن مختلف محله دسترسي دارد. در فضاي محلههاي ديروز، تنوعي از كاركردها و فعاليتها به چشم ميخورد و كودك آرامآرام در همان فضا تجربه كسب ميكند كه بعدا بهعنوان يك شهروند به آن نيازمند است. كودك بايد به مكان زندگياش تعلق خاطر داشته و احساس پيوند كند چون اين موضوع به هويت شخصياش كمك خواهد كرد. همچنين با بهرهمندي از نظرات ساكنان هر منطقه و محله ميتوان بهترين مكانسازي را براي آنها انجام داد؛ مكانسازي يعني درك و دريافت اختصاصات شخصيتي و هويتي هر مكان و پاسخ مناسب طراحانه توأم با برنامهريزي.