ما، منظور شهروندان عادی، روزنامهنگاران و کسانی از ما است که چرخه خبری را تغذیه می کنیم.
بسیاری از شهروندان عادی، تیتر یک خبر را به عنوان حقیقت قبول می کنند بدون اینکه حتی یک مقاله بخوانند و یا تحقیقی در جهت تایید محتوای آن انجام دهند. برخی روزنامهنگاران از گزارشهای عینی دور شده اند، تیترهای مهیج میفروشند و برای کلیک بیشتر به گمانه زنی می پردازند. بسیاری از متخصصان روابط عمومی با اسپین یا چرخش خبری به عنوان یکی از شگردهای روابط عمومی موافق هستند تا زمانی که امکان آن وجود دارد و ممکن است منجر به درآمدزایی بیشتر در بودجه آنها شود.
- پس چگونه به اینجا رسیدیم؟
1. تبلیغات تاریخی: اخبار جعلی موضوع جدیدی نیست. نمونه های بی شماری از مقالات مغرضانه، پیچاندن حقیقت، تبلیغات سیاسی و داستان های مهیج در طول تاریخ قابل دستیابی است. قبل از اختراع دستگاه چاپ توسط یوهانس گوتنبرگ، اخبار جعلی برای تحریف عقاید به منظور دست یافتن به قدرت و نفوذ استفاده می شد.
2. روزنامهنگاری شهروندی: سازمان های خبری دیگر غالبا در این زمینه اولین نیستند. شهروندان حامل گوشیهای هوشمند نخستین نگاه به اخبار فوری و بی واسطه را برای ما فراهم می آورند. به طور میانگین در حال حاضر افراد نقش فعالی در جذب، تحلیل و توزیع اخبار و اطلاعات به سمت توده ها دارند. به عنوان مثال حتی نشریه ای مانند هافتینگتون پست بخش روزنامه نگاری شهروندی مربوط به خود دارد. با این قدرت، مسئولیت عظیمی هم به همراه می آید. برخی افراد به فراخوان ها گوش می دهند، برخی دیگر از مزایا و قابلیت های این فضا سوء استفاده می کنند و اصول اخلاقی روزنامه نگاری را در این مسیر نادیده میگیرند.
3. گمانه زنی: نخستین بودن در مقابل واقعی بودن. برخی از معتبرترین رسانههای خبری در جهان بعد از حادثه بمبگذاری ماراتن بوستون «نخستین بودن در انتشار خبر» را بر «واقعی و صحیح بودن» ترجیح دادند. ماهیت مبتنی بر حدس و گمان در طول زمان اعتبار بسیاری از سازمانهای خبری را ضعیف کرده است. مصرف کنندگان در حال تعیین محدودههای مقرراتی برای رسانههایی هستند که مشاهده میشود به صورت واضح و آشکار سعی می کنند با گمانه زنی برنده رقابت رسانه ای باشند. «ابتدا حقیقت را دریافتن» یک خواسته و تمایل در حال گسترش است.
4. روزنامهنگاری بازدید از صفحه (Pageview ): دوره پوشش خبری آنلاین تغییر قابل توجهی در خصوص چگونگی مصرف عمومی خبر به همراه آورده است، و همچنین چگونگی پرداخت روزنامه نگاران را هم تغییر داده است. ظهور تیترهای Clickbait یا طعمه ی کلیک (صفحات وب جنجالی که هدف اصلیشون جذب مخاطب است ولی محتوای پوچی دارند) محصول آشکار از روزنامه نگاری Pageview است. تیترهای مهیج و احساساتی کلیک خور هستند. برخی روزنامهنگاران در حال حاضر به ازای تعداد کلیک هایی داستان های تولیدی آنها (جزیی یا کامل)، پاداش دریافت می کنند. تمام اینها با هزینه هایی به دست می آید: از جمله کاهش اعتماد عمومی مردم به رسانه های جمعی.
5. اخبار گزینشی: نگران کننده است که ببینیم بیشتر مردم خودشان را محدود به محتوایی میکنند که فقط گرایشهای سیاسی آنها را پشتیبانی می کند. حتی این موضوع بیشتر نگران کننده است که ما «رسانه های خبری» بسیار زیادی داریم که ظاهرا سیاست های حزبی را حمایت میکنند. با گوش دادن به هر دو طرف و یک تصمیم منطقی بر مبنای تاریخ و حقیقت گرفتن و مطمئن ساختن به اینکه ما یک دیدگاه جامع و چند جانبه درباره موضوع قبل از شکل گیری یک عقیده داریم، چه اتفاقی افتاد؟ چه بر سر بحث های واقعی آمد؟ روزنامهنگاری عینی چه شد؟
6. سیاستهای پسا-حقیقت (واژه سال 2016 دیکشنری آکسفورد): احساسات جایگزین حقایق شده اند. شعارهای حزبی و نکات مجاب کننده جایگزین استدلال های متقابل واقعی و متفکرانه شده است. موسسه رسانهای پولتی فکت PolitiFact ، افزایش «پسا ـ حقیقت» را به عنوان نمودی از وضعیتی بیان کرد که «واقعیتهای عینی در شکل دهی به افکار عمومی کمتر از تمایلات برای هیجان و اعتقادات شخصی دارای قدرت و نفوذ هستند».
اثر بهمنی همه این عوامل ما را درگیرساخته است. ما آن را خلق کردیم و حال باید آن را بازسازی کنیم. این نکات ساده ممکن است به ما کمک کند:
- روزنامهنگاران را به عنوان مسئول و پاسخگو حفظ کنید. اعتبار را در سرتاسر وقایع و منابع بررسی کنید.
- تاریخ بیاموزید. مارک تواین میگوید: « تاریخ خودش را تکرار نمی کند اما با ضربآهنگی مشابه پیش میرود.» درباره این جمله فکر کنید.
- تحقیقات خود را انجام دهید. اطلاعاتی که ذاتا نادرست، گمراه کننده یا مملو از اشتباهات فاحش هستند را منتشر نکنید. قبل از اینکه پست های فیس بوک را به انتشار بگذارید، 100 دقیقه زمان برای تحقیق در مورد منبع، آمار و ارقام و اینکه آیا این تصدیق می شود صرف کنید.
- خواندن تیترها به عنوان تمام واقعیت را متوقف کنید. تیترها واقعیت رویداد نیستند. تیترها (به ویژه تیترهای clickbait که در روزنامه نگاری pageview استفاده می شود) فقط به این منظور خلق می شوند تا شما بیشتر بر روی آنها کلیک کرده و یا آن را بیشتر بخوانید. آنها به عنوان حقیقت سخت و سرد به شمار نمی روند.
- دنیای خود را گسترش دهید. بحث و مجادله از طریق رسانههای اجتماعی و محکوم کردن دیگران شما را به یک فرد متخصص تبدیل نمی کند؛ بلکه به معنی آن است که دارای جرات سایبری هستید. با مردمی که متفاوت فکر می کنند و پیشینه های مختلف دارند صحبت کنید. بخوانید و به روزنامه نگاران قابل اطمینان، نمایندگان و سازمان های خبری گوش کنید که روش تفکر و نقطه نظرهای متفاوت موجود شما را به چالش می کشند. ممکن است چیزی درباره خودتان و کسانی که در اطراف شما هستند بیاموزید.