آرامآرام با نوك پايم قل ميخورد تا جلوي در مدرسه و آنجا آن را گوشهاي ميگذاشتم تا بعد از تعطيلي در مسير بازگشت هم تا خانه همراهم باشد. مسير خانه تا مدرسه را با آرامش و آسايش طي ميكرديم بدون نگراني از سرعت خودروهاي عبوري. اين معبر هميشگي و مسير روزانه اما برايمان كسالتبار نبود. شايد گهگداري سري هم به پارك محلهمان ميزديم اما نيمكتهاي كنار خيابان و پيادهرو را براي بازيهاي كودكيمان بيشتر ترجيح ميداديم. قايم شدن پشت نيمكتها و ترساندن دوستها و همكلاسيها، از جذابترين سرگرميهاي روزهاي مدرسه و خيابانگرديهاي كودكيمان بود. راه برايمان ايمن و امن بود و خودمان بلد بوديم در اين راه بازي كنيم.
اين يعني شهر دوستدار كودك. به همين راحتي، اما لازمهاش فراهم كردن زيرساختهاي ابتدايي و تربيت نگاه متخصصان دانشگاهي و مديران شهري است. شهر دوستدار كودك فقط احداث نيمكت و سطل زباله و تاب و سرسره به شكل زنبور و دلفين و اردك نيست. تمام شهر و عرصه عمومي زندگي روزمره شهري بايد دوستدار كودكان باشد و آنها بهراحتي بتوانند قوه تخيل، نيروي فعال جسمي و كنجكاويهاي خود را در فضايي ايمن بروز دهند. پسرك 9ساله من، بولارد يا همان موانع سنگي كوتاه در مدخل پيادهروها را يكي از جذابترين سرگرميهاي پيادهرويهايمان ميداند، با اشتياق از آنها بالا ميرود و پايين ميآيد؛ چيزي كه هيچگاه طراحانش گمان نميكردند به وسيله بازي كودكان تبديل شود.
سومين جشنواره دايره خلاق با محوريت طراحي مبلمان شهري ويژه كودكان چند روز قبل با انتخاب حدود 15اثر برگزيده از مجموع 300 اثر ارسالي به دبيرخانه پايان يافت؛ حركتي ارزشمند در حوزه شهر دوستدار كودك اما همچنان در ابتداي راه هستيم. بيشتر آثار ارسالي به جشنواره وسايل بازي كودكان را نشانه گرفته بودند، اين تمام آن چيزي نيست كه كودك در فضاي شهري به آن محتاج است. طراحان و ما داوران با عينك يك والد به ساخت و بررسي آثاري پرداختيم كه براي كودكان طراحي شده بودند.
در بررسيهايمان نه قدمان را به اندازه يك كودك كوتاه كرديم و نه كودك را بهعنوان يك كنشگر در محيط شهري در نظر گرفتيم. حتي از كودكان نخواستيم در داوري آثاري كه براي آنها ساخته شده كنارمان باشند و نظر بدهند. اگرچه هر اقدامي در راستاي مناسبسازي شهر «براي كودك» لازم است اما اين اقدامات «با كودك» مؤثر خواهد بود. تا زماني كه موضوعات را از يكديگر جدا كرده و به كودك و شهر دوستدار كودك نگاهي انتزاعي و جداي از جامعه و محيط شهري روزمره داشته باشيم، راههاي رفتهمان كامل نيست و خوشرنگترين تاب و سرسره هم جاي قل خوردن سنگريزهها را نخواهد گرفت.
- مدرس شهرسازي دانشگاه هنر