اولين روز شهريورماه سال 94پسر جواني با پليس تماس گرفت و گفت كه پدرش در خانهشان واقع در جنوب شرق تهران به قتل رسيده است. زماني كه كارآگاهان به محل حادثه رسيدند چند ساعت از مرگ مرد ميانسال ميگذشت. شواهد نشان ميداد او بهدليل اصابت ضربههايي مهلك به سرش جان باخته است. در اين شرايط جسد به پزشكي قانوني منتقل و تحقيقات در اينباره آغاز شد.
بررسيها نشان ميداد پسر جوان و مادرش رابطه خوبي با پدر خانواده نداشتهاند و ممكن است در اين جنايت دست داشته باشند. به همين دليل آنها تحت بازجويي قرار گرفتند و طولي نكشيد كه پسر جوان اعتراف كرد با همدستي مادرش، پدر را به قتل رسانده است. همسر مقتول نيز وقتي فهميد پسرش همهچيز را بازگو كرده به طراحي نقشه قتل همسرش اعتراف كرد.
پسر جوان در جريان تحقيقات گفت: پدر و مادرم 24سال با يكديگر زندگي كردند اما مادرم از پدرم راضي نبود. او 2سال بيكار و خانهنشين بود و مادرم را اذيت ميكرد. مدتي قبل مادرم گفت كه قصد دارد پدرم را به قتل برساند و از من كمك خواست. من هم قبول كردم. روز حادثه مادرم قرار بود براي اجراي نقشه از يك قصاب چاقو بگيرد اما نشد.
با اين حال چند سرنگ و مقداري اسيد خريديم و به خانه برگشتيم. قرار بود وقتي پدرم در خواب است نقشهمان را اجرا و به او اسيد تزريق كنيم. حدود ساعت 5صبح بود كه مادرم بيدارم كرد و بالاي سر پدرم رفتيم. من با دمبل به سرش زدم. مادرم فكر ميكرد او هنوز زنده است. به همين دليل از من خواست به او آمپول هوا بزنم. من هم چند مرتبه اين كار را كردم.
در ادامه با هم صبحانه خورديم و با پليس تماس گرفتيم و سعي كرديم صحنهسازي كنيم اما نشد. همسر مقتول نيز گفت: شوهرم وانمود ميكرد پسرمان جوان نخبهاي است و در شيراز پزشكي ميخواند. اما واقعيت اين بود كه در تمام اين مدت پسرمان در خانه بود. شوهرم با اين بهانه كه براي تحصيل پسرم نياز به كتابهاي گرانقيمت دارد از افراد مختلف پول ميگرفت و مدام طلبكارها در خانهمان بودند. من هم از اين اوضاع خسته شدم و براي قتل او از پسرم كمك گرفتم.
با تكميل تحقيقات، پرونده با صدور كيفرخواست به دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد. در جلسه محاكمه كه ديروز در شعبه دهم به رياست قاضي محمدباقر قربانزاده برگزار شد پدر و مادر مقتول براي عروس و نوهشان درخواست حكم قصاص كردند. در ادامه 2متهم به دفاع از خود پرداختند و با وجود اعترافات قبليشان مدعي شدند كه بيگناه هستند. پسر جوان گفت: پدرم به قتل رسيده و من خودم شاكي هستم، نه متهم. مادر وي نيز مدعي شد اعترافات قبلياش تحت فشار بوده است. در پايان اين جلسه قضات دادگاه وارد شور شدند.