- برخي از رسانهها و تحليلگران معتقدند، سند سياسي جديد جنبش حماس، بسياري از اصول اين جنبش، ازجمله آزادي تمامي سرزمينهاي فلسطيني، حق بازگشت آوارگان، حق مقاومت مسلحانه و... را زير پا گذاشته و نوعي عقبنشيني به شمار ميآيد.آيا اين تفسير را صحيح ميدانيد؟
من با شدت، تمامي مواردي را كه اين جريانات رسانهاي طي روزهاي گذشته به سند سياسي جنبش حماس نسبت دادهاند رد ميكنم. برخي از مواردي كه نام برديد، اصولا در سند وجود ندارند و اين نشان ميدهد كه بعضي رسانهها، بدون آنكه حتي اين سند را مورد مطالعه قرار دهند، چنين اتهاماتي را مطرح ميكنند.
بدون شك بايد پيش از هرگونه قضاوت، متن سند حماس با دقت و منطق مورد مطالعه قرار بگيرد.بگذاريد به صراحت بگويم، در اين سند برخي امور متغير مورد بررسي و بازبيني قرار گرفته و بر مباني و اصول سياسي حماس، مانند گذشته، تأكيد شده است؛ از جمله اصول سياسي جنبش حماس كه در اين سند نيز مورد تأكيد قرار گرفته، اصرار بر يكپارچگي و آزادي تمام سرزمينهاي فلسطين است.
همچنين در بند 2اين سند، از سرزمين فلسطين سخن به ميان آمده است و براي اينكه جاي هيچگونه بحث و سؤالي باقي نماند، بهطور كامل، مراد از عبارت سرزمين فلسطين شرح داده شده است؛ فلسطين تاريخي از رود اردن تا درياي مديترانه!
از سوي ديگر و در مسئله ضرورت آزادسازي قدس و مسجدالاقصي، جنبش حماس در بندهاي 10و 11سند سياسي جديد خود، تأكيد كرده است كه به هيچ عنوان نميتوان از قدس بهعنوان پايتخت فلسطين و همچنين حق حاكميت فلسطينيان بر مسجدالاقصي، چشمپوشي كرد. در بند 10بهطور مشخص تأكيد شده است كه مقدسات تاريخي مسلمانان و مسيحيان واقع در شهر قدس و در رأس آنها، مسجدالاقصي، حق ثابت و مسلم ملت فلسطين است.
پس از آن در بند 12بر مسئله آوارگان و حق بازگشت آنان به خانههايشان كه به اجبار از آنها كوچانده شدهاند، تأكيد شده است.
دقت كنيد، بهطور مشخص و با جزئيات از تمامي اين مسائل سخن گفته شده و صرفا يك عنوان كلي مانند حق بازگشت آوارگان مطرح نشده است.
در اين بند بهطور واضح تمامي اين مسائل باز شده و بر حق بازگشت كساني كه در 1948و يا 1967از خانهها و شهرهاي خود كوچانده شدهاند، با نام مناطق مورد نظر، تأكيد شده است.در بندهاي 19و 20، به صراحت تأكيد شده است كه جنبش حماس، هرگز رژيم صهيونيستي غاصب را به رسميت نميشناسد.
ما از هرگونه نظر و انتقاد استقبال ميكنيم، اما تأكيد ميكنم كه نخبگان عربي و اسلامي و همچنين آگاهي ملت فلسطين، مهمترين تضمين بر عدمانحراف قطبنماي ما به شمار ميرود. اما دليلي نميبينيم كه اينگونه انتقادات كه عمدتا از قرائت ناقص سند شكل گرفته، به مرحله تشكيك در اصل جهتگيريهاي جنبش حماس برسد. ميراث تاريخي جنبش حماس طي سه دهه گذشته براي همگان روشن است و هر ذهن منصفي هنگام قضاوت درباره آن اعتراف خواهد كرد كه حماس، همواره بر مقاومت خود پافشاري كرده و خواستار آزادي سرزمينهاي فلسطيني است.
پس از انتشار سند، موارد متعددي در رسانهها در مورد كنارهگيري حماس از مقاومت مسلحانه شنيده شده؛ درحاليكه دستكم در 3بند از اين سند، ازجمله بندهاي 14، 15و 16بر مقاومت مسلحانه تأكيد شده است.
بنابراين چنين سخناني درباره سند سياسي جديد حماس، هيچ ريشهاي غيراز بياطلاعي و تفسير سطحي نميتواند داشته باشد.
بار ديگر تأكيد ميكنم، اين سند براي تأكيد بر مبادي و اصول مورد نظر حماس و حقوق ملت فلسطين صادر شده، درحاليكه برخي متغيرات را مورد بررسي قرار داده است؛ براي مثال برخي مسائل روز در سطح جامعه فلسطين، ازجمله مرزهاي 1967و... را به شكل مورد قبولي بررسي كرده است. اما اندكي عقبنشيني از اصول و حقوق ملت فلسطين در اين سند ديده نميشود.
- بعضي منابع خبري، از فشار برخي كشورها، ازجمله قطر و تركيه، بر جنبش حماس بهمنظور تأثيرگذاري بر محتواي اين سند سخن ميگويند. آيا اين مسئله صحت دارد؟ همانطور كه ميدانيد وزير خارجه تركيه در واشنگتن گفته بود كه كشور او، بهمنظور ورود حماس به مذاكره با اسرائيل بر اين جنبش فشارهايي وارد كرده است.
اين سند به هيچ عنوان نتيجه فشار افراد يا جرياناتي، ازجمله كشورهايي كه به آنها اشاره كرديد، نيست.
از سوي ديگر اين سند، به هيچ عنوان يك طرح تازه از سوي حماس براي حل برخي مسائل سياسي و يا امثال آن نيست بلكه حماس در خلال اين سند، مباني و اصول خود را براساس توسعه سياسي و سازماني خود (كه كاملا به مباني و اصول ملتزم است)، مورد تأكيد مجدد قرار داده است.
- سياوش فلاحپور