لااقل ميتوان انتظار داشت كه اروپا در سالهاي پيش رو به همان راهي نميرود كه دونالد ترامپ آمريكا را وارد آن كرده است.اما از اين موفقيت نبايد آنقدرها هم خوشحال بود. واقعيت اين است كه مخالفان دمكراسي و هواداران ايدههاي پوپوليستي در بسياري از كشورهاي جهان در حال رشد هستند. همين كه در كشوري مثل فرانسه، شخصيتي همچون مارين لوپن به دور دوم انتخابات رياستجمهوري راه پيدا ميكند، خود مايه نگراني است.
بسياري تصور ميكنند كه عملكرد ضعيف ترامپ در اداره امور دولت در آمريكا براي دور كردن مردم از پوپوليستها كافي است. حتي برخي معتقدند طي 4سال پيش رو، هواداران ترامپ هم از او نااميد ميشوند و اين خود كمك ميكند تا پوپوليستها در جهان تنهاتر از هميشه شوند. ممكن است از هواداران اينها كاسته شود اما اين يك اشتباه بزرگ است اگر تصور كنيم كه ناراضيان از نظامهاي ليبرال دمكراسي در سراسر جهان دست از ديدگاه خود بر دارند. مثلا كارگران بسياري در دمكراسيهاي امروزي وجود دارند كه به راحتي ميتوان از نارضايتي آنها بهره برد و با وعدههايي بار ديگر آنها را در جبهه پوپوليسم قرار داد. بنابراين اين تفكر كه رأي دهندگان در جهان در نهايت به پيشنهادهاي پوپوليستي پشت ميكنند، آرزويي بيش نيست.
اقتصادهاي ليبرال در اثر پيشرفتهاي تكنولوژيك و اصلاحاتي كه انجام ميدهند، بهرهوري را بالا ميبرند اما باعث بيكاري گروه بزرگي از مردم هم ميشوند. بنابراين هميشه گروه كوچكي برنده هستند و گروه بزرگي بازنده. چرا بايد اين گروه بزرگ از ايدههاي ليبرال حمايت كرده و به ايدههاي پوپوليستي پشت كنند؟
درسي كه در شرايط كنوني ميگيريم بسيار روشن است. در غياب سياستهاي پيشرو در زمينه رفاه اجتماعي، اشتغالزايي و ديگر انواع سياستهاي حمايتي براي آنهايي كه در اثر جهاني شدن اقتصاد، آسيب ميبينند، سياستمداران ترامپي هواداران خود را خواهند داشت و حرفهايشان شنيده ميشود.
اگرچه اين سياستمداران نميتوانند به تمام اهداف خود برسند اما هزينهاي كه به كشورها تحميل ميكنند بسيار سنگين خواهد بود. اينها مروج ترس و تعصب در كشورها هستند؛ جوامع را قطبي ميكنند تا مردم را در گروههاي مختلف رو در روي هم قرار دهند و خود بر مسند قدرت بنشينند. به هر حال، در شرايط اين روزهاي جهان، در سايه ناكارآمديهاي اقتصاد ليبرال، سياستمداران ترامپي همچنان هواداران خودشان را دارند. بهنظر ميرسد، آنها آمدهاند كه فعلا بمانند.
- منبع:ProjectSyndicate