تمام ابرها
میبارند و میروند
روز
بالأخره تمام میشود
آفتاب میرود
بهار جایش را
به فصلهای دیگر میدهد
و شکوفهها ناپدید میشوند
برف میبارد و آب میشود
باران بند میآید
سر میچرخانی و
میبینی که دیگر
صدای قناریها را نمیشنوی
بالأخره
عمر سبزهها تمام میشود
و گلهای شقایق و لاله
از میان ما میروند
اما تویی که میمانی!
* * *
تنها
تويی که در میان ما ماندهای
و به کنار ما باز خواهی گشت
* * *
آن وقت دوباره
ستارهها چشمک خواهند زد
ابرها خواهند بارید
روز شروع خواهد شد
آفتاب خواهد تابید
بهار برخواهد گشت
و جهان
پر از لاله و شقایق خواهد شد!