صبح 13ارديبهشتماه سال89 مأموران كلانتري 157مسعوديه جسد پسر 11سالهاي را كنار خيابان كشف كردند كه به دلايل نامعلومي جانش را از دست داده بود. با انتقال جسد به پزشكي قانوني مشخص شد كه او بهدليل خفگي جان باخته است. از سويي معاينه دقيق جسد نشان ميداد او مورد آزار و اذيت قرار گرفته است.
در همين حال معلوم شد مقتول به موادمخدر اعتياد داشته و با جوان قاچاق فروشي در ارتباط بوده است. در اين شرايط پسر جوان بازداشت شد و به قتل اعتراف كرد. او گفت: مقتول شب حادثه براي خريد مواد به خانهام آمد و بعد از مصرف مواد خوابيديم اما چون او خر و پف ميكرد دستم را جلوي دهانش گرفتم ولي چند لحظه بعد او فوت شد.
من هم از ترس جسدش را به كوچه بردم.بهدنبال اعترافات متهم او در دادگاه كيفري استان تهران محاكمه و به اتهام قتل عمد به قصاص و از بابت آزار مقتول به 100ضربه شلاق محكوم شد. با وجود اين متهم مدتي بعد توانست با پرداخت ديه رضايت اولياي دم را جلب كند. با وجود بخشش متهم از سوي اولياي دم او ديروز بار ديگر به شعبه چهارم دادگاه كيفري يك تهران منتقل شد تا اين بار به لحاظ جنبه عمومي جرم محاكمه شود.
در اين جلسه كه به رياست قاضي اصغر عبداللهي و با حضور قاضي كيخا برگزار شد متهم درباره شب حادثه گفت: آن شب پسر نوجوان با من تماس گرفت و گفت به موادمخدر نياز دارد. او چند دقيقه بعد جلوي خانهمان آمد. من هم او را داخل خانه راه دادم. هرچند مادرم به حضور او اعتراض كرد اما من او را به اتاقم بردم. موقع خوابيدن بود كه وسوسه شدم و او را مورد آزار و اذيت قرار دادم. در ادامه او خوابيد اما صداي خروپفاش اذيتم ميكرد. ميترسيدم مادرم از خواب بيدار شود.
بهخاطر همين جلوي دهان پسر نوجوان را گرفتم اما بعد از چند لحظه متوجه شدم كه نفس نميكشد. صبح كه ديدم دستوپايش سرد شده او را براي چند دقيقه جلوي آفتاب بردم اما فايدهاي داشت و او مرده بود. به همين دليل جسدش را از خانهمان بيرون بردم و با اورژانس تماس گرفتم. باپايان اعترافات متهم قضات دادگاه وارد شور شدند و او را به تحمل 8سال حبس محكوم كردند.