روزنامه رسالت در ستون سرمقالهاش با تيتر«گناهان كبيره در رقابتهاي انتخاباتي!»نوشت:
در الگوي مردم سالاري ديني ، انتخابات برگرفته از مباني نظام اسلامي است. برخلاف تصور عدهاي كه انتخابات را تجربهاي غربي ميانگارند و بنا دارند آن قالب را بر نظام اسلامي تحميل و بدان الصاق نمايند و هر كجا با تعارضي مواجه شدند اسلاميت نظام را سايش بدهند، تفكر التقاطي آنان بيشباهت به باور غلط گروهي نيست كه ميپنداشتند اسلام عامل ايجاد انگيزه مبارزه و ماركسيسم علم مبارزه است و ميكوشيدند ميان اسلام و ماركسيسم تلفيق ايجاد كنند. بر اساس نگاه توحيدي به «انتخابات و جمهوريت» و خاستگاه اسلامي آنهاست كه شركت در انتخابات همانند نماز و روزه جنبه تكليف شرعي مي يابد و راي مردم «حقالناس» شمرده مي شود و همچنان كه براي اداي يك واجب شرعي نظير نماز نميتوان گناهي مقدماتي مرتكب شد و مثلا زمين يا لباسي را غصب نمود ، براي انجام تكليف انتخابات نيز نامزدها و طرفدارانشان بايد از ارتكاب هر گونه گناهي پرهيز كنند و از دروغ و تهمت و تحقير و استهزاي رقبا اجتناب نمايند. البته همچنان كه مشاهده مي شود برگزاري انتخابات در كشور ما ، هر دوره با بهرهگيري از روشهاي جديد، به الگوي اسلامي و رعايت موازين اخلاقي نزديكتر مي شود و بخصوص رسانه ملي ، نقش تاثيرگذاري در اين طريق ايفا ميكند، اما انتظار مي رود ساير دستگاههاي مسئول نيز با ترسيم سياستهاي مورد انتظار و اعمال قاطعآنها زمينه دستيابي به الگوي مطلوب نظام اسلامي در انتخابات را فراهم سازند.
درعرصه مبارزات انتخاباتي ، اگر چه هر گونه تخطي از الگوي مطلوب نظام اسلامي گناه و خلاف محسوب مي شود و قابل پيگرد قانوني است اما برخي تخلفات «گناه كبيره» و جرم نابخشودني مي باشد كه مردم انتظار دارند دستگاههاي مسئول بلافاصله و قاطعانه با خاطي يا خاطيان برخورد نمايند. «گناه كبيره» در انتخابات عبور از خط قرمزهاي نظام اسلامي است ، يعني همان چيزي كه دشمنان ملت ايران 38 سال است در آرزوي شكستن اين خطوط قرمز روزشماري ميكنند و ميكوشند با هزار و يك مكر و فريب به وحدت و اقتدار ملت ايران خدشه وارد سازند. بر همين اساس است كه مقام معظم رهبري فرمودهاند: «در انتخابات بايد امنيت به صورت كامل محفوظ بماند و هر كسي كه از اين راه تخطي كند قطعا بداند سيلي خواهد خورد.»
بر اين پايه اگر نامزدي بخواهد با تحريك پيروان اديان و مذاهب و قوميتها عليه يكديگر، به امنيت ملي ضربه وارد آورد ، «گناه كبيره سياسي» مرتكب شده است .
اگر نامزدي اقدامات قاطع نظام اسلامي عليه منافقين تروريست را كه براي تامين امنيت كشور انجام شده است زير سوال ببرد، «گناه كبيره سياسي» مرتكب شده است.اگر نامزدي براي خوشامد دشمن ، نهادهاي انقلابي حافظ امنيت كشور نظير سپاه پاسداران را تضعيف نمايد «گناه كبيره سياسي» مرتكب شده است. اگر نامزدي دستاوردهاي دفاعي و صنايع موشكي كشور را كه تامين كننده قدرت بازدارندگي ايران اسلامي و مانع طمعورزي دشمن شده است، زير سوال ببرد، «گناه كبيره سياسي» مرتكب شده است. اگر نامزدي ، همصدا با دشمن ، از روحيه جهاد و مقاومت با تعابيري نظير تندروي و خشونت نام ببرد ،
«گناه كبيره سياسي» مرتكب شده است. اگر نامزدي در رفتارهاي انتخاباتي خود ،
يكي از اركان اقتدار ملت ايران ، يعني ايمان ، حيا و اخلاق جوانان را تضعيف نمايد، «گناه كبيره سياسي» مرتكب شده است. اگر نامزدي مواضع قاطع ملت ايران در دفاع از حقوق خود و ايستادگي سالهاي گذشته در برابر زياده خواهيهاي نظام سلطه جهاني را ، جنگ طلبي با جهانيان قلمداد نمايد و به خيال جلب آراي بيشتر ، مردم ايران را از آمريكا بترساند و دشمن را به خود اميدوار كند،
«گناه كبيره سياسي» مرتكب شده است . در هر حال ملت ايران ، طي اين قريب چهار دهه، انتخابات متعددي را برگزار كرده و از پديده انتخابات ، شناخت كاملي به دست آورده است و از توطئهها و تحريكات استكبار جهاني و نامزدهاي ضعيف النفسي كه چه بسا تحت القائات دشمن قرار بگيرند، تجربه فرا گرفته و آموخته است كه چگونه اين توطئهها را خنثي سازد و گرفتار شدگان احتمالي در دام دشمن را چگونه مديريت نمايد و سر جاي خود بنشاند و بر خلاف تصور كساني كه در هيجانات انتخاباتي ، از خود بيخود ميشوند و در منطقه ممنوعه
«گناهان كبيره» پاي مينهند، پايان يافتن شور و نشاط و هيجانات انتخابات، پايان دنيا نيست بلكه ادامه آن، چه در دنيا و بخصوص چه درآخرت ، فرصتي براي حساب و كتابها و رسيدگي به « گناهان كبيره سياسي» فراهم خواهد آمد.
- تو دانی و ارباب وعدهها!
روزنامه كيهان در ستون سرمقاله اش نوشت:
در عهد سلطان سنجر، هفت کوکب در برج میزان جمع شدند و انوری در شهر مرو حکم کرد که در آن ماه طوفانی بزرگ درخواهد گرفت و اکثر بناها و درختان را از جا خواهدکند و شهرها خراب خواهد شد! مردم از این حکم انوری، متوهم و هراسان شدند و شروع به کندن سرداب و پناهگاه کردند و در روز موعود در آنها خزیدند. اتفاقاً آن شب که انوری حکم کرده بود طوفان خواهد رسید، شخصی چراغی بر سر مناره مرو برافروخت. حتی بادی نوزید که آن چراغ را بر سر مناره خاموش کند! صبح سلطان سنجر انوری را احضار کرد و گفت این چه حکمی بود که کردی و چرا چنین حکم غلط میدهی؟ انوری بهانه آورد و گفت؛ آثار طوفان ناگهانی نیست و به تدریج ظاهر خواهد شد! آن سال چندان باد نبود که خرمنهای مزارع مرو را پاک کند و تمامی خرمنها تا بهار سال دیگر در صحرا ماند! انوری از شرم به بلخ گریخت و آنجا نیز به علم نجوم مشغول شد و بدون آنکه بلخیان به او آزاری برسانند شروع به هجو مردم کرد. بلخیان بر او شوریدند و میخواستند وی را از شهر بیرون کنند که قاضیالقضات شهر، حمیدالدین ولوالجی که از فضلای روزگار بود پادرمیانی کرد و او را از شورش مردم رهاند. انوری به جای آن که اشتباه خود را بپذیرد، قصیدهای سرود و گناه را بر گردن ماه و ستارهها انداخت! با این مطلع؛
ای مسلمانان! فغان از دور چرخ چنبری
وز نفاق تیر و جبر ماه و کید مشتری!
«فرید کاتب» از شعرای آن عصر در بطلان حکم و بهانه انوری چنین سرود؛
میگفت انوری که در این سال، بادها
چندان وزد که کوه بجنبد چو بنگری
بگذشت سال و برگ نجنبید از درخت
یا مرسلالریاح! تو دانی و انوری!
آنچه این روزها از اردوگاه مدعی اعتدال و اصلاحات به گوش میرسد از نوع حکم و ستارهشناسی انوری است. رفتار این اردوگاه در انتخابات پیش رو از بسیاری جهات تاریخی، عبرتآموز و قابل ثبت و مطالعهای عمیق است چرا که از هیچ ترفند و روشی برای کسب رای دریغ نمیشود. منت برداشتن سایه جنگی خیالی و موهوم را بر سر مردم میگذارند و آشکارا و البته گستاخانه مردم را تهدید میکنند که چنانچه به ما رای ندهید باید منتظر جنگ باشید و جان میلیونها تن به خطر میافتد! این سخنان و مواضع، گرا دادن و تشجیع دشمن نیست؟ در قاموس این جماعت معنای منافع ملی چیست؟ نقطه پایان سقوط در چاه آلوده قدرتطلبی کجاست؟
شعور مردم را چنان به سخره میگیرند که میگویند اگر رقیب بیاید در پیادهروها دیوار خواهند کشید! به جای آنکه بگویند در این چهار سال چه کردهاند و چه گلی بر سر مردم زدهاند و چه گرهای از کار خلق گشودهاند تمام هنرشان این است که مردم را بترسانند. نمایندهای که تمام شهرتش به مخالفت با دولت و نقد حرکت خزنده فرهنگی مدعیان اصلاحات بود، چنان در باتلاق وکیلالدولگی غرق شده است که پیام میدهد؛ «با انتخاب آقای روحانی کشور ما از نظر رفاه مادی سوئیس نخواهد شد اما با عدم انتخاب او احتمال ونزوئلا شدن کشور منتفی نیست»!
زدن برچسب عوامفریبی و پوپولیسم به رقیب و کارهایی که در این ایام کردند و میکنند، قصه پر غصه دیگری است. چهار سال تمام به پرداخت یارانه تاختند و گفتند مصیبت عظماست اما حاضر نشدند طبق قانون دهکهایی برخوردار را از این طرح حذف کنند و برای آن عده اندکی هم که قطع شده بود، شب انتخابات رسماً پیامک فرستادند که اشتباه کردیم و میدهیم! دارندگان ویلاهای چند ده میلیاردی، طرح مسکن مهر را مزخرف نامیدند و مدعی شدند ما مسکن اجتماعی میسازیم. اگر مردم مرو آن سال کذایی بادی دیدند، در این دوره هم مردم یک باب مسکن اجتماعی دیدند! به قالیباف خرده گرفتند که طرحهایت خیالی است و اجرایی شدنی نیست. مدعیان آزادی سایتی که برای ثبتنام بیکاران ایجاد شده بود را فیلتر کردند و چند حرف طرح قالیباف را جابجا کردند و سایتی بالا آوردند و گفتند بیکاران ثبت نام کنند. شما اگر اهل تولید اشتغال بودید همین چهار سال حرکتی میکردید و خودی نشان میدادید، نه آنکه شب انتخابات سایت بالا بیاورید و بیکاران را سرکار بگذارید!
اینکه بعد از چهار سال به جای آنکه بگویند با آن همه وعده و وعید چه کردهاند، خیلی راحت بگویند «نگذاشتند»! توهینی دیگر به شعور ملت است. اینکه بگویند 50 درصد وعدههای سال 92 مربوط به دولت دوازدهم است و در آینده محقق میشود، اینکه خوردن سیب و گلابی خیالی برجام را به آیندهای خیالیتر حواله دهند و شعار دهند که در نیمه راهیم و آثار بهبود اوضاع معیشتی مردم مشروط به تداوم این دولت است و باید صبر و تحمل داشت، از جنس همان بهانههای انوری است که آثار طوفان ناگهانی ظاهر نمیشود!
واقعیت آن است که 29 اردیبهشت صحنه رقابت نابرابر دو اردوگاه است. اردوگاه اعتدال-اصلاحات از تمام ابزارها و ترفندها بهره میبرد. وزارتخانهها و سازمانهایی که اگر سر و کارتان با آنها افتاده باشد هفتهها و بلکه ماهها طول میکشد تا پاسخی از آنها بشنوید، جمعههای مناظره حاضر به یراق بودند تا به رقبای نامزد دولت بتازند و کمکاریهای چهار ساله را یک روزه ماله بکشند. بیش از 40 روزنامه سراسری و چند برابر این روزنامه و هفتهنامه محلی به خط شدهاند تا میتینگهای نامزد دولت را بزک و دوپینگ رسانهای کنند و البته زنجیرهایها عاشق چشم و ابروی دولت نیستند و آگهیهای چند ده میلیونی، بدعتآمیز و غیرقانونی بانک مرکزی که این روزها به این روزنامهها میدهد، باج آن بزکهاست. صدا و سیما نیز مدتهاست بلندگوی نامزد دولت شده و البته هر چقدر بیشتر به دولت امتیاز میدهد، بیشتر هم مورد حمله و هجمه دولت و حامیانش قرار میگیرد و انگار میان این دو رابطهای مستقیم برقرار است! اینکه چرا رسانههای بیگانه و حتی سعودیها نیز حامی تداوم دولت مستقر هستند خود مسئله دیگری است که به طور مفصل نیاز به تحلیل و بررسی دارد.
با در نظر گرفتن تمامی این ترفندها و حمایتها و تبلیغات، میتوان گفت جامعه با صحنهای نه چندان شفاف بر اثر بمباران عملیات روانی و رسانهای روبروست. بمبارانی مهیب که در آن رسیدن صدای حقیقت به گوشها به شدت دشوار است. زمان انوری بوقهایی نبودند که برای چند کیسه سکه دست به توجیه و فرافکنی بزنند. البته خود انوری هم آنقدر مردانگی داشت که بعد از محقق نشدن پیشگویی خفتبار طوفان خیالی شهر را ترک کند! طوفانی که از دیروز آغاز شده است انشاءالله تکلیف ارباب وعدههای توخالی را روشن خواهد کرد.