او در جلسه محاكمه گفت كه از روي عصبانيت همسرش را به قتل رسانده و از اين كار پشيمان است.روز 14تيرماه سال 82پسر جواني در تماس با پليس از اتفاق هولناكي خبر داد. او گفت پدرش مادرش را در خانهشان به قتل رسانده و سپس در حمام خانه دست بهخودكشي زده است.
زماني كه مأموران پليس به محل حادثه كه آپارتماني در خيابان آزادي بود رسيدند با جسد زني 55ساله مواجه شدند كه در يكي از اتاقهاي خانه افتاده بود.كمي آنطرفتر يعني در حمام خانه صاحبخانه كه مردي 59ساله بود با چاقو خودزني كرده و دچار خونريزي شديدي شده بود. با اينكه او بيحال بود اما با حضور امدادگران اورژانس به بيمارستان منتقل شد. خون زيادي از اين مرد رفته و آسيب شديدي ديده بود اما با تلاش پزشكان از مرگ نجات يافت و مدتي بعد از بيمارستان مرخص شد.
- انگيزهاي پيش پا افتاده براي قتل
همه شواهد و مدارك حاكي از آن بود كه مرد سالخورده عامل قتل همسرش است. به همين دليل او از بيمارستان به پليس آگاهي منتقل شد تا جزئيات جنايتي را كه مرتكب شده، بازگو كند. او به مأموران گفت: من همسرم را دوست داشتم و حدود 20سال با يكديگر زندگي كرديم اما او اين اواخر مدام بهانه ميگرفت.
به من بد و بيراه ميگفت و پيش هر كس كه ميرفت از من بدگويي ميكرد. با اينكه من به او خرجي ميدادم اما روز حادثه فهميدم كه پيش چند نفر از آشنايان رفته و گفته كه شوهرم به من پول نميدهد. من هم كه از اين حرف عصباني شده بودم با يك چاقو به طرفش حمله كردم. ابتدا يك ضربه با چاقو به او زدم و وقتي به زمين افتاد خفهاش كردم. متهم ادامه داد: باورم نميشد كه همسرم را به قتل رساندهام. ديگر متوجه هيچچيز نبودم و در حالت عصبانيت به حمام رفتم و با چاقو خودزني كردم. ميخواستم خودم را بكشم اما نميدانم چطور شد كه من را به بيمارستان منتقل كردند و زنده ماندم.
- 14سال بلاتكليفي
بهدنبال اعترافات اين مرد او در دادگاه محاكمه و با درخواست اولياي دم به قصاص محكوم شد. با اينكه مدتي بعد اين رأي در ديوانعالي كشور تأييد شد اما اولياي دم نه حاضر به اجراي حكم بودند و نه متهم را ميبخشيدند. در اين شرايط متهم 14سال را در بلاتكليفي در زندان گذراند. تا اينكه براساس ماده 429قانون مجازات اسلامي جديد از قضات دادگاه خواست او را از بلاتكليفي نجات دهند. براساس اين ماده قانوني درصورتي كه متهمي كه حكمش قطعي شده مدتي در زندان بلاتكليف باشد ميتواند از دادگاه بخواهد تا درباره او تصميمگيري كند. در اين شرايط اولياي دم مقتول پس از سالها بار ديگر به دادگاه دعوت شدند تا درخواست متهم كه حالا پيرمردي 73ساله شده، بررسي شود.
- بخشش پس از 14سال
متهم شوهر دوم مقتول بود. تعدادي از اولياي دم فرزندان مقتول از ازدواج اولش بودند و چند نفر از آنها نيز حاصل ازدواج دوم. آنها در جلسهاي كه ديروز در شعبه دوم دادگاه كيفري يك استان تهران به رياست قاضي محسن زالي بوئيني و با حضور قاضي ابراهيم اسلامي برگزار شد، گفتند:
بعد از گذشت اين همه سال متهم را بخشيدهاند. در اين شرايط متهم كه بهدليل كهولت سن به سختي و با استفاده از عصا به دادگاه منتقل شده بود همانطور كه روي صندلي نشسته بود به دفاع از خودش پرداخت و گفت: يك لحظه عصبانيت باعث شد دست به اين كار بزنم اما حالا از كاري كه كردهام پشيمانم. در پايان اين جلسه قضات دادگاه براي تصميمگيري درباره مجازات متهم از لحاظ جنبه عمومي جرم وارد شور شدند.
- قاتل: به خاطر خانوادهام من را ببخشيد
قضات شعبه دوم دادگاه كيفري يك استان تهران ديروز به پرونده ديگري رسيدگي كردند كه در آن نيز اولياي دم قاتل را بخشيده بودند. متهم اين پرونده پسر 33سالهاي است كه 4سال قبل با همدستي زن جواني، شوهر او را به قتل رساند. روز 28خردادماه سال 92 زني نزد پليس پايتخت رفت و از مفقودشدن شوهرش خبر داد. او گفت كه شوهرش چند روزي است كه مفقود شده و هيچكس از او اطلاعي ندارد.
با اعلام اين خبر جستوجوها براي يافتن مرد مفقودشده آغاز شد تا اينكه 9روز بعد پليس جسد او را در جاده تهران - ساوه كشف كرد و معلوم شد كه وي قرباني توطئهاي شوم شده است. كارآگاهان آگاهي با بررسي زندگي خصوصي مقتول پي بردند كه او با همسرش دچار اختلاف بود. همچنين معلوم شد زن مقتول بهطور مخفيانه با پسر جواني در ارتباط است. در اين شرايط جوان غريبه و همسر مقتول بازداشت شدند و به ارتكاب قتل اعتراف كردند.
مرد جوان گفت: ما مدتي با يكديگر بهطور مخفيانه در ارتباط بوديم تا اينكه نقشه قتل را كشيديم. ابتدا مقداري داروي بيهوشي تهيه كرديم و زن جوان به شوهرش داد. وقتي او بيهوش شد من وارد خانه شدم و كيسهاي نايلوني جلوي دهانش گذاشتم و او را خفه كردم. در ادامه جسد را به جاده ساوه منتقل كردم و در آنجا چند ضربه چاقو نيز به پهلويش زدم. با اعترافات متهمان آنها در شعبه دوم دادگاه كيفري يك استان تهران محاكمه شدند.
چون تنها ولي دم مقتول فرزند 6سالهاش بود مدعيالعموم بهعنوان ولي دم قهري خواستار قصاص قاتل شد. به اين ترتيب مرد جوان به اتهام مباشرت در قتل عمدي به قصاص و همسر مقتول به اتهام معاونت به تحمل 10سال حبس محكوم شد. با وجود اين مرد جوان توانست رضايت اولياي دم را جلب كند. او ديروز بار ديگر به دادگاه منتقل و به لحاظ جنبه عمومي جرم محاكمه شد.
وي در دفاع از خودش گفت: ميدانم اشتباه كردم و كارم قابل دفاع نيست اما در اين مدت خانوادهام سختي زيادي كشيدند. پدر پيرم براي نجات من مجبور شد خانهاش را بفروشد و حالا مستأجر است. به خاطر خانوادهام خواستار تخفيف در مجازاتم هستم. قرار است قضات دادگاه بهزودي در اينباره تصميمگيري كنند.
- بخشش پسري كه قاتل 3عضو خانوادهاش بود
پسر جوان كه در اقدامي جنونآميز خانهشان را به آتش كشيده و موجب مرگ پدر، خواهر و برادرش شده بود، با بخشش اولياي دم از مجازات نجات يافت و قرار است بهزودي آزاد شود. اين حادثه ساعت 3 بامداد روز 17فروردينماه سال 87 در آپارتماني واقع در فاز 3 مارليك اتفاق افتاد. هنگام وقوع حادثه ساكنان اين واحد كه 5عضو يك خانواده بودند، در خواب به سر ميبردند. با اينكه پسر جوان و مادر خانواده توانسته بودند خود را نجات دهند اما پدر همراه با دختر و پسر خردسال خانواده جانشان را از دست دادند.
در جريان بررسيها معلوم شد كه حفاظ آهني در ورودي از پشت قفل بوده و بهاحتمال زياد اين حادثه بهطور عمدي ايجاد شده است. 4روز از حادثه آتشسوزي ميگذشت كه مأموران به پسر خانواده به نام جواد مظنون شدند و او را دستگير كردند. او در بازجوييها ضمن اعتراف به ايجاد آتشسوزي مرگبار گفت كه بهدليل اختلافات خانوادگي دست به اين كار زده است. او گفت: من به همه اعضاي خانوادهام بدبين بودم.
به همين دليل تصميم گرفتم با آتش كشيدن خانهمان به زندگي همه آنها پايان دهم. شب حادثه 2گالن 20ليتري بنزين را از انباري به خانه بردم و يك گالن را در اتاق خواب پدر و مادرم و مقداري از گالن بعدي را در اتاق خواب خواهر و برادرم كه 8 و 12ساله بودند و باقيمانده را در داخل آشپزخانه و اتاق خواب خودم پاشيدم و سپس خانه را به آتش كشيدم. متهم در دادگاه مدعي شد كه اين حادثه عمدي نبود.
او گفت: آن شب ناگهان گالن بنزين از دست پدرم رها شد و بنزين زيادي داخل خانه ريخت و ناگهان خانه به آتش كشيده شد. درحاليكه قضات دادگاه در حال تصميمگيري در اينباره بودند، اولياي دم مقتولان اعلام كردند كه جواد را بخشيدهاند. در اين شرايط او ديروز در شعبه چهارم دادگاه كيفري يك استان تهران به رياست قاضي اصغر عبداللهي و با حضور قاضي كيخا به لحاظ جنبه عمومي جرم محاكمه شد. در پايان اين جلسه قضات دادگاه جواد را به تحمل 8سال حبس با احتساب ايام بازداشت شده محكوم كردند. به اين ترتيب وي بهزودي از زندان آزاد ميشود.