نهم ارديبهشتماه امسال زوج جواني راهي كلانتري نصر تهران شدند و از سرقت 100ميليوني از آپارتمانشان خبر دادند. عروس خانم به مأموران گفت: شب گذشته مراسم عروسيام بود و تمام هدايايي كه مهمانان سر سفره عقد و جشن آخرشب به ما دادند، با خود به آپارتمانمان برديم.
فكر ميكنم در حدود 100ميليون تومان پول و طلا بود و امروز(روز حادثه) هم براي مراسم پاتختي به خانه مادرشوهرم رفتيم اما شب وقتي برگشتيم با وسايل بههمريخته خانه روبهرو شديم. دزدان با شكستن قفل در آپارتمان وارد آنجا شده و همه اموال باارزش خانه و طلا و جواهرات و هداياي عروسي را به سرقت برده بودند. آنها با كفش وارد خانه شده و تمام جهيزيهام را كه ماهها وقت گذاشته و مرتب چيده بودم، كثيف كرده و بههمريختهاند.
- 10دقيقه بعد
درحاليكه عروس و داماد در كلانتري در حال تنظيم شكايت و تشكيل پرونده بودند، تيم گشت كلانتري در خيابان گيشا بهخودروي پرايدي كه 2سرنشين داشت، مشكوك شد. بررسيها حكايت از اين داشت كه خودرو 3روز قبل به سرقت رفته و دستور توقيف آن صادر شده است. مأموران به راننده دستور ايست دادند اما او اقدام به فرار كرد. تعقيب و گريز ادامه داشت تا اينكه درنهايت مأموران با رعايت قانون بهكارگيري سلاح، چرخهاي خودرو را نشانه گرفتند و اقدام به تيراندازي كردند. اگرچه خودرو متوقف شد اما 2نفر از سرنشينان آن از ماشين پياده شدند و با پاي پياده فرار كردند و در نهايت لحظاتي بعد هردو به دام افتادند. در بازرسي از خودروي آنها مقدار زيادي طلا، سكه و دوربين عكاسي و يك گوشي موبايل كشف شد.
متهمان پس از دستگيري به كلانتري، جايي كه عروس و داماد جوان سرگرم پركردن برگه شكايت بودند، منتقل شدند. عروس و داماد با ديدن لوازمي كه از آنها كشف شده بود، شوكه شدند. آنها گفتند كه همه لوازم متعلق به آنهاست. عروس و داماد خوششانس هرگز تصورش را هم نميكردند كه تنها 10دقيقه پس از شكايت، مأموران دزد اموالشان را به دام اندازند.
در ادامه 2متهم دستگيرشده براي انجام تحقيقات به دادسراي ويژه سرقت منتقل شدند. وحيد، طراح نقشه سرقت بودكه وقتي پيش روي قاضي ميروكيلي قرار گرفت، به سرقت خودروي پرايد و دستبرد به خانه عروس و داماد اقرار كرد. وي گفت: اواخر فروردين از زندان آزاد شدم. جرم قبلي هم سرقت بود و در مدتي كه زندان بودم مادرم بهشدت مريض شده بود.
براي همين وقتي آزاد شدم به او قول دادم ديگر سمت خلاف نميروم. مادرم براي اينكه من با دوستان خلافكارم نگردم، مرا در اتاق زنداني كرد اما دوستانم كه متوجه آزادي من شده بودند گاهي به من زنگ ميزدند و وسوسهام ميكردند. حتي در گروههاي تلگرامي مرا اد كرده و اصرار ميكردند كه باز نقشه سرقت بكشيم. وي ادامه داد: اصرارهاي دوستانم باعث شد تا اوايل ارديبهشتماه سرانجام مادرم را فريب بدهم و به بهانه تماشاي بازي فوتبال و رفتن به استاديوم از خانه خارج شوم. وي ادامه داد: آن روز دوستم دنبالم آمد و با هم به سمت استاديوم رفتيم.
در اطراف آنجا با ديدن خودروي پرايدي كه در محلي خلوت پارك شده بود آن را سرقت كرديم. پس از آن 2سرقت ديگر خودرو و لوازم خودرو در جنوب شرق و غرب تهران انجام داديم. تا اينكه تصميم به سرقت از خانهها گرفتيم. ما بهصورت اتفاقي وارد يك ساختمان شديم. تمام واحدها يا قفل كتابي داشتند يا درضدسرقت به جز آپارتمان طبقه چهارم.
به راحتي قفل معمولي را با ديلم شكستيم و وارد خانه شديم. پس از آن تمام اموال باارزش را سرقت كرديم و چون ارزش اموال زياد بود، خوشحال شديم و با خودروي مسروقه در حال تفريح و گشتوگذار بوديم اما بخت با ما يار نبود و پليس به ما مشكوك شد و درنهايت دستگير شديم.به گزارش همشهري، 2سارق دستگير شده براي انجام تحقيقات بيشتر و شناسايي جرايم احتمالي ديگر در اختيار مأموران پليس آگاهي پايتخت قرارگرفتند.