قلب کوچکم
و همهي فکرهاي جورواجورم
هندسهي جهان
گسترهي آسمان
و پهنهي زمين
مشت بستهام
مشت بازم
دنياي درونم
لبخندي که بر چهره دارم
خيالهايم
خوابهايي که ميبينم
رؤياهايم در بيداري
کلماتم
سکوتم
و شعرهايي
که از کودکي آموختم
و يادداشتهاي کوتاهي
که در دفترچهي روزانهام نوشتهام
ماهي که پشت پنجرهام بود
و آفتابي که مرا از خواب بيدار کرد
همهام براي توست
همهاش را براي تو ميگذارم
و بهسمت آرامش تو ميآيم
مرا در پناه خودت بگير
از خودم خالي
و از تو پرم!