اوايل ارديبهشت زني جوان به دادسراي جنايي تهران رفت و از دام تلگرامي گفت كه در آن گرفتار شده بود.اين زن توضيح داد: بهمن سال گذشته در تلگرام پيام مرموزي دريافت كردم. چون شماره ناشناس بود توجهي نكردم اما لحظاتي بعد چندين عكس برايم فرستاد.
كنجكاو شدم و پس از باز كردن عكسها ديدم شخصي در كنار مقامات ارشد كشوري است. او با ظاهري آراسته درحاليكه كتوشلوار به تن داشت با همه افراد سرشناس عكس گرفته بود و يكي از عكسهايش را در پروفايلش قرار داده بود. ابتدا تصور كردم او باديگارد است و براي همين پيامي فرستادم و پرسيدم چرا اين عكسها را براي من ارسال كردهاي؟
او هم پيام فرستاد و عذرخواهي كرد و مدعي شد كه ميخواسته عكسها را براي شخص ديگري بفرستد و به اشتباه به شماره من فرستاده است. مرد ناشناس خودش را نيما معرفي كرد و از من خواست تا تمام عكسها را پاك كنم. او گفت كه از چهرههاي سرشناس و افراد با نفوذ در كشور است و اگر عكسهايش را پاك كنم، هر وقت با مشكل روبهرو شدم به من كمك خواهد كرد.
وي ادامه داد: مرد جوان طوري صحبت ميكرد كه حرفش را باور كردم. مدتي گذشت تا اينكه يكي از دوستانم به سراغم آمد و مدعي شد كه قصد تحقيق درخصوص خواستگارش را دارد. بلافاصله ياد نيما افتادم. دوستم ترديد داشت كه به خواستگارش جواب مثبت بدهد يا نه.
براي همين از او خواستم عكسي از خواستگارش برايم بفرستد و آن عكس را براي نيما فرستادم و خواستم با استفاده از نفوذش از سابقه جوان خواستگار باخبر شود. نيما هم قول داد كه بهزودي نتيجه تحقيقاتش را اعلام ميكند. 24ساعت بعد او به من پيام داد و گفت خواستگار دوستت آدم خوبي نيست و بهتر است بهدليل برخي مسائل دوستم به او جواب منفي بدهد. او مدعي شد اطلاعات را نميتواند در تلگرام و تلفني بگويد و بايد با هم ملاقات كنيم. من هم فريب خوردم و به محل قرار رفتم.
مرد جوان سوار بر يك خودروي پرايد به سر قرار آمد. من هم سوار شدم اما همان لحظه متوجه نيت شوم نيما شدم. ميخواستم از ماشين پياده شوم اما او درها را قفل كرد. پس از آن مقابل ساختماني توقف كرد و با تهديد قمه مرا به داخل خانهاش كشاند. او تهديد كرد كه اگر سر و صدا كنم هم مرا ميكشد و هم فرزندم را. او ميدانست كه من همسر و فرزند دارم و خبر داشت كه در آن ساعت پسرم در مدرسه است. او با تهديد مرا مورد آزار و اذيت قرار داد و گفت كه اگر به كسي حرفي بزنم پسرم را ربوده و به قتل ميرساند.
زن جوان ادامه داد: اوايل خيلي ترسيده بودم و جرأت نميكردم به كسي حرفي بزنم اما بعد با خود فكر كردم كه ممكن است زنان و دختران زيادي فريب اين مرد را خورده باشند. همين شد كه تصميم به شكايت گرفتم.
- ادعاي بيگناهي
وقتي زن جوان شكايت خود را مطرح كرد، گروهي از مأموران با دستور قاضي آرش سيفي بازپرس شعبه چهارم دادسراي جنايي تهران، به جستوجو پرداختند و طولي نكشيد كه مرد شيطان صفت را دستگير كردند. كارآگاهان در بازرسي از گوشي موبايل متهم، تصاوير زيادي از زنان و دختران كه با وضعيتهاي نامناسبي در پارتيهاي شبانه در كنار وي بودند بهدست آوردند.
نكته عجيبتر اين بود كه در كنار اين عكسها، تصاوير موجهي از نيما در كنار مقامات ارشد كشوري بهدست آمد كه پس از بررسيهاي بيشتر مشخص شد تمامي عكسها به طرز ماهرانهاي با فتوشاپ جعل شده و او براي فريب دختران و زنان جوان اين عكسها را در تلگرام براي آنها ميفرستاده است. به اين ترتيب مرد جوان به اداره پليس منتقل شد و تحتبازجويي قرار گرفت اما خودش را بيگناه دانست و مدعي شد عكسهاي زنان و دختران متعلق به بستگانش است.
وي همچنين ادعا كرد كه گفتههاي شاكي پرونده دروغ است و او با ميل خودش به خانه وي رفته است.به گزارش همشهري، هماكنون متهم با دستور قاضي جنايي و براي انجام تحقيقات و شناسايي جرايم احتمالي ديگر در اختيار مأموران پليس آگاهي پايتخت قرار گرفته است.