ایرنا در ارتباط با نحوه تبلیغات انتخاباتی، سابقه کار، مدرک تحصیلی و برنامههای رستمینژاد منتخب پنجمین دوره انتخابات شورای شهر خرم آباد گفت وگوی مبسوطی با وی انجام داده است که در ادامه می خوانید:
- مدرک تحصیلی و سابقه کاری شما چیست؟
من 60 سال سن و چندین مدرک تحصیلی دارم ولی مدرکی که برای انتخابات شورای اسلامی شهر به فرمانداری خرم آباد تحویل دادم کارشناسی ادبیات فارسی است. من در زمانی که هنوز دیپلم هم نداشتم هرجا که حس کردم مفیدم با مسئولیت خودم بدون دریافت حتی یک ریال برای خدمت به مردم میشتافتم.
بعضی از عزیزانی که شاگرد من بودند راجع به من مطالبی نوشته اند؛ در یکی از این مطالب نوشتهاند ما در منطقه سراب دوره چگنی دبیرستانی بدون دبیر توانا و کارآمد و فضای مناسب آموزشی داشتیم. رستمی هفتهای یک روز، روزهای یکشنبه میآمد و از هفت صبح تا 9 شب فی سبیل الله بدون غذا و استراحت سرپا میایستاد و به جای 14 نفر، 14 ساعت کار میکرد.
من یادم میآید که در آن دوران دستهایم با گچ آزرده میشدند ولی احساس خستگی نمیکردم چون در راه خدا، وطن و نظام خدمت میکردم.
دوشنبهها به الشتر و سهشنبهها به نورآباد میرفتم تا به دانش آموزان سواد بیاموزم، در آن روزها نه تنها هیچ مبلغی برای تدریس دریافت نمیکردم بلکه کرایهام را هم از جیب خودم پرداخت میکردم. خدمت به آب و خاک لرستان که زادگاه من و پاره تن ایران است برایم افتخار بود.
- چطور به بازار ورود کردید؟
برای امرار معاش وارد بازار شدم؛ به رغم اینکه هنرهای زیادی داشتم ولی گلایه نکردم که چرا گرسنه یا تشنهام.
سعی کردم با ورود به عرصه تدریس سابقهای برای خودم دست و پا کنم ولی متاسفانه افرادی جای من را گرفتند و قسمت نشد در این راه فعالیت کنم. برای کسب درآمد وارد بازار شدم که البته این کار را برای سرگرم کردن خودم انجام میدادم.
وقتی برای ثبت نام در انتخابات شورای شهر رفتم، گفتند این آدم خیلی خوبی است ولی حیف که لال است و حرف نمیزند.
خواهرم به آنها گفت اتفاقا این لال نیست منتهی با منحرفان و بدها هم کلام نمیشود و اگر فرد مقابل او انسان مخلص و عزیزی باشد با او هم کلام میشود.
- علت رای بالای مردم به شما چیست؟
اول کار خدا دوم بلوغ سیاسی و بصیرت مردم بود که بنده با رای بالا پیروز انتخابات شدم. مردم به نظام و وطن علاقه زیادی دارند و برای پاسداشت خون شهدا پای صندوقهای اخذ رای حاضر شدند.
مردم مرا میشناختند و میدانستند اهل تملق و چاپلوسی نیستم، نق نمیزنم و با فقر و تنگدستی وارد صحنه رقابت شدم.
- در روند فعالیتهای انتخاباتی شما هزینهای شد؟ اگر شد چقدر بود و به چه صورت؟
من هیچ مبلغی برای تبلیغات انتخاباتم هزینه نکردم. جرج واشنگتن قصد داشت با رعایت عدالت حقوق سیاه پوستان را بدهد. وی میگفت: who can make everything from nothing? که ترجمه آن میشود چه کسی میتواند همه چیز از هیچ بسازد؟ من با توکل به خدا با هیچ هزینهای پیروز انتخابات شدم.
برخی افراد باور نمیکردند من بتوانم این پیروزی را بدست آورم البته یک ابتکار داشتم. برخی گاوهای زیادی برای کسب رای کشتند، برخی هزاران پرس غذا دادند و برخی نیز از هیچ تخریبی علیه من فروگذار نکردند ولی موفق نشدند. برخی عنوان کردند کسی باید کاندید شورای شهر شود که آبروی نظام را جلوی مردم و بیگانگان نبرد. من با صداقت وارد کارزار انتخابات شدم حتی چهار گنجشک هم برای کسب رای نکشتم چه برسد به گاو.
یک ضرب المثل انگلیسی هست میگه؟ honesty is the best policy که ترجمه آن میشود صداقت و درستی بهترین روش و سیاست است.
- برنامه شما برای ورود به شورا و حل مشکلات شهر چیست؟
ما ورود کردیم انشاالله سعی میکنیم آنچه در حیطه وظیفه شورا است به کمک نخبگان و کارشناسان و راه اندازی اتاق فکر، کارها را اولویتبندی کنیم. من دونده هستم و از این دوندگیام در جریان تبلیغات انتخاباتی به نفع خودم، جامعه و شوراها استفاده کردم.
چهار صبح تا 12 شب به صورت فشرده راه میرفتم و با یک تیر 2 نشان میزدم یعنی اینکه با راه رفتن در سطح شهر خدمت مردم میرسیدم و خودم را معرفی میکردم البته این موضوع را مانند خارجیها که میخندند بیان میکردم.
به مردم میگفتم من کاندید شدم و اگر به من رای بدهید دوستتان دارم ولی اگر به من رای ندهید و به دیگران رای بدهید تریلیونها بار دوستتان دارم.' گر از دوست چشمت بر احسان اوست. تو در بند خویشی نه در بند دوست'
در حالیکه یک بنر یک متر در 70 سانتیمتری در دست داشتم در سطح شهر میچرخیدم و به مردم میگفتم من برای خودتان میخواهم خدمت کنم. خدمت به مردم یکی از برنامههای اصلی من است و سر و جان خود را در این راه در طبق اخلاص گذاشتهام.
- این خدمت را در انجام چه کاری میبینید؟
کاری که نفع بیشتری برای مردم داشته باشد مثلا ما به جای اینکه 10 تا کوچه را لکه گیری و آسفالت بریزیم، زمینهای بایر را شناسایی و مثلا اگر منطقهای شهر بازی ندارد برای آن شهر بازی احداث کنیم یا اگر میبینیم مبلمان شهری خیلی شکل خوبی ندارد آنها را حذف و نوسازی کنیم. نهادهای نظارتی باید فعالیت بیشتری داشته باشند و بررسی کنند که ورودی هزینهها و خروجی آنها کجاست؟ بررسی شود که آیا این ورودی و خروجیها با هم همخوانی دارد یا خیر؟
- درخصوص شرایط این روزها توضیح دهید بعد از پیروزی با چه مشکلاتی روبرو شدید؟
قبلا هیچ مشکل معنوی نداشتم و اکنون نیز ندارم چون خدا و شما را دارم. من تا آنجا که میدانم هیچ حرفی نمیزنم به خاطر اینکه سرو صدایی نشود.
من بینهایت قانون را دوست دارم، یک قانون مربوط به هرجا باشد بهتر از بیقانونی است ولی ما که قانون خوب داریم.
ما ایرانی و مسلمان هستیم یعنی از 2 آبشخور زیبا و الگوی ایرانی اسلامی بهرهمند هستیم و دوست نداریم خدایی نخواسته الگوی بدی برای دیگران باشیم.
- موضع شما درخصوص تخریبها و بداخلاقیهای انتخاباتی چیست؟
من انتظار دارم که دولت، مسئولان و به ویژه آنها که نزدیک من هستند مواظبت کنند تا خدایی نخواسته تخریب کنندگان افراط نکنند؛ من هم با خویشتنداری سعی میکنم فقط به مردم خدمت کنم.
2 مغازه دار کنار هم بودند یکی کارش خوب بود و دیگری کارش بد و حسود بود. فرد حسود به شاگردش گفت مرا بکش و در خانه مغازه دار دیگر بینداز تا بیایند و او را دستگیر کنند.
زمانی که من داشتم تبلیغ میکردم میگفتند این اصلا ثبت نام نکرده یا رد صلاحیت شده است؛ این همین طوری هوس کرده و با بنر میچرخد، این چرا استعفا نداد؟ کسی که پول ندارد چه به کاندید شدن!
میگویند به روی هر چیز سیاه و سفیدی دراز نکش و فکر نکن تشک است شاید یک پلنگ باشد و تو را بخورد. با کمک خدا و حمایت عزیزانی که مرا انتخاب کرده اند در مقابل این تهمت ها پیروز خواهم شد و نیازی نیست با آنها درگیر شوم.
- آیا پاکسازی شما از آموزش و پرورش صحت دارد؟
صحبتهایی که در مورد پاکسازی من شده کذب محض است چرا که من هیچ وقت استخدام نشدم و سابقه آموزشی من در قالب فعالیتهای حق التدریسی بوده است. این موضع نیز به دلیل علاقه شخصی نسبت به امر تدریس و احساس نیاز کشور در آن شرایط خاص بود وگرنه هیچگونه وجهی در مقابل تدریس دریافت نکردم.
- برخورد شما با سایر نامزدها در جریان تبلیغات انتخابات چگونه بود؟
من ستاد نداشتم و طبق برنامهریزی قبلی مسیرهایی را برای پیاده روی و تبلیغ خودم انتخاب میکردم مثلا می گفتم امروز را باید از محله ماسور تا دره گرم خرم آباد پیاده روی کنم؛ در این مسیر از جلوی ستاد برخی نامزدها عبور میکردم البته به هیچ عنوان قصد مزاحمت نداشتم فقط ستادهای آنها در مسیر حرکت من بودند.
برخی مواقع بنر را جمع میکردم میگفتم نکند به سایر نامزدها بر بخورد؛ از کنار ستادهای نامزدها که میگذشتم به آنها خدا قوت میگفتم البته دست من خالی نبود وگرنه به آنها گل هم میدادم.
- اگر رئیس شورای شهر شوید برنامه شما برای مدیریت شورا چیست؟
من به کمک شما، نخبگان، عزیزان در هر سمت و تخصصی احتیاج دارم؛ من از خدا و شما کمک میگیرم البته کار گذشتگان را نفی نمیکنم.
شورا 91 سال سابقه دارد اول انجمن شهر بود بعدا شوراهای ایالتی ولایتی و بعد به شورای اسلامی شهر تبدیل شد.
- صحبت پایانی شما چیست؟
مردم شریف و شهید پرور، مردم بابصیرت و فهیم خرم آباد، شما به برادر کوچک و خدمتگزار خود فرصت ادای دینی که به گردنش هست را دادید امیدوارم به یاری خدا بتوانم برای شما خدمتگزاری لایق باشم.
از همه مسئولان هم که امنیت و نظم برگزاری انتخابات را برعهده داشتند کمال تشکر و قدردانی را دارم.
در پنجمین دوره انتخابات شورای اسلامی شهر خرم آباد 716 هزار و 148 رای به صندوقهای اخذ رای ریخته شد.
از این مجموع به ترتیب ولی الله رستمی نژاد 40 هزار و 80 رای، رستم کوشکی 12 هزار و 265 رای، اسماعیل رضائی 12 هزار و 250رای، علی محمد صالحی نسب 12 هزار و 817رای، زهرا نظری 11 هزار و 302 رای، اردشیر دریکوندی 10 هزار و 906 رای، علی ماکنعلی 10 هزار و 814 رای، مهرداد علی پناه 10 هزار و 585 رای و سجاد بابائی 10 هزار و 296 رای کسب کردند.
حمید رشیدی با 9 هزار و 918 رای، محمد جعفر همت پور 9 هزار و 543 رای، احمد میر 9 هزار 323 رای و محسن اقبالی با 9 هزار و 155 رای به عنوان اعضای علی البدل شورای اسلامی شهر خرم آباد انتخاب شدند.