اينك اما با تأكيد ويژه مقام معظم رهبري بر توسعه منطقه مكران و توجه دولت به توسعه مناطق جنوب شرقي كشور، بايد يك برنامه آمايش ملي سرزمين تدوين شود و توسعه اين مناطق با هدف اسكان بخشي از جمعيت كشور، مدنظر قرار گيرد.
در حقيقت، فعلا بخش مهمي از كشور ما، با وجود داشتن حدود هزار كيلومتر خط ساحلي و ارتباط با اقيانوس، مسكون نيست و در زمره مناطق كمتر توسعه يافته و حتي عقب افتاده قرار ميگيرد. اكنون اما، از يك سو اراده ملي بر اين قرار گرفته كه اين مناطق توسعه پيدا كنند و از سوي ديگر، در منطقه چابهار سرمايهگذاريكلاني در حال انجام است كه بخشهايي از آن از محل منابع داخلي، منابع صندوق توسعه ملي و بخشهايي از محل سرمايهگذاري هنديها تأمين ميشود.
نكته ديگري كه بايد مدنظر قرار بگيرد، توجه به كريدوري است كه از منطقه چابهار به سمت مرز افغانستان كشيده ميشود؛ اين كريدور بايد براي ترانزيت كالا مورد بررسي قرار گيرد و خطوط راهآهن احداث شود. ضمن اينكه براي اسكان جمعيت در بندرجاسك نيز بايد كارهايي انجام شود؛ البته نميتوان منتظر وقوع معجزهاي باشيم كه باعث شود كارها به سرعت پيش برود بلكه بايد براي تدوين يك برنامه اصولي دستبهكار شويم كه نقشه راه بلندمدت توسعه و جذب سرمايهگذاري آن مناطق را ترسيم كند.
بر اين اساس، ضرورت دارد يك برنامه آمايش ملي سرزمين را اجرا كنيم چراكه برنامههاي كوتاهمدت يكساله يا حتي برنامههاي توسعه پنجساله فرصت اين را ندارند كه فضاهاي خالي مستعد توسعه اين مناطق را شناسايي كنند؛ از اين رو، بدون وجود يك برنامه آمايش حداقل 20 تا 25ساله، نميتوانيم به اهداف توسعهاي بلندمدت در اين مناطق برسيم. در دورهاي كه ايران با تهديد بمباران پايانه نفتي خارك مواجه بود نيز اين مسئله مطرح شد كه براي انتقال پايانههاي نفتي به سمت چابهار طرحريزي شود و پايانه نفتي كشور، در منطقه چابهار مستقر باشد.
اين مسئلهاكنون نيز بايد در ستور كار قرار بگيرد؛ در نتيجه اين كار، هم فاصله با بازار بينالمللي كمتر ميشد وهم يك منطقه توسعه نيافته و حتي فراموش شدهاي به نام مكران به توسعه ميرسد. البته برخي مطرح ميكردند كه در اين مناطق امكانات زيستي محدود است و نميتوان جمعيت را در آن نواحي مسكون كرد درحاليكه در آنسوي آبهاي سرزميني ما، شيخنشينان توانستهاند در سواحل درياي عمان و خليجفارس تكنولوژي را به خدمت بگيرند و معضل نبود امكانات زيستي را برطرف كنند.