پرسنل حفاظت فیزیکی بانک سپه به همراه مربی تیراندازی در حال تمرین مسلحانه مقابله با دزدان خودروی حمل پول بودند که حادثه‌ای تلخ رخ داد.

يكي از كاركنان كه پشت فرمان خودرو نشسته بود هنگام تمرين با شليك گلوله جانش را از دست داد.عصر دوشنبه مأموران كلانتري بهارستان با قاضي محسن مديرروستا كشيك جنايي تهران تماس گرفتند و خبراز مرگ مرموز مردي در يكي از بيمارستان‌هاي پايتخت دادند. با دستور قاضي جنايي تحقيقات در اين رابطه آغاز و مشخص شد كه قرباني جواني 32ساله بوده كه بر اثر شليك گلوله به پهلويش جان خود را از دست داده است. آنطور كه مشخص بود او كارمند حفاظت فيزيكي بانك سپه بود و روز حادثه در مانور آموزشي گلوله خورده بود. هرچند همكارانش به سرعت او را به بيمارستان رسانده بودند اما او به‌دليل شدت جراحت و خونريزي جانش را از دست داد. تيراندازي مرگبار چطور رخ داده بود؟

  • تمرين مسلحانه

حادثه در محوطه ساختمان مركزي بانك سپه، حوالي توپخانه رخ داده بود. آن روز چند نفر از كاركنان حفاظت فيزيكي بانك در حال آموزش و تمرين بودند. اكثر آنها مأموران حمل پول بودند كه به‌خاطر شرايط كاري خود بايد در اين تمرينات شركت مي‌كردند. تمام آنها به واسطه شغلشان كه محافظت از خودروي حمل پول بود سلاح حمل مي‌كردند و هنگام تمرين هم بي‌آنكه جليقه ضدگلوله بپوشند به‌صورت مسلحانه آموزش تيراندازي مي‌ديدند.

آن روز قرباني پشت فرمان خودروي رونيز نشست و 2نفر ديگر در صندلي جلو و عقب نشستند. آنها بايد از داخل ماشين به سمت سيبل شليك مي‌كردند. مربي هم بيرون از خودرو ايستاده و در حال آموزش به آنها بود. سرنشينان رونيز پس از آنكه گلوله‌ها را به سمت سيبل شليك كردند، نوبت به مرحله بعدي آموزش رسيد.

اين بار مدرس تيراندازي به آنها نشان داد كه چطور بايد گلوله را بي‌آنكه با كسي برخورد كند شليك كنند؛ به‌طوري كه از يكي از پنجره‌هاي ماشين خارج شود. وي سمت شاگرد ايستاد و شروع به تيراندازي كرد. اما ظاهرا آخرين گلوله از 4تيري كه شليك شد به ستون خودرو برخورد كرده وپس ازآن كمانه‌كرده و با برخورد به راننده جان او را گرفت.

  • تحقيق از مربي تيراندازي

به‌دنبال اين حادثه قاضي جنايي دستور بازداشت مربي تيراندازي را صادر كرد. او ديروز به شعبه ششم دادسراي جنايي تهران منتقل شد و در بازجويي‌ها گفت كه احتمال مي‌دهد گلوله از اسلحه كلت خود راننده شليك شده است. وي در توضيح ماجرا گفت: من 18سال است كه مربي هستم و آموزش تيراندازي مي‌دهم.

بارها تركش گلوله‌ها به من آسيب زده است اما ديگر اين موضوع در كار من عادي شده و در كارم حرفه‌اي هستم. آن روز حدود 28تا 30نفر از كارمندان بخش محافظت و حراست بانك در محوطه بودند. اسلحه‌اي كه در دست داشتند از نوع كلت و سازماني بود اما اسلحه من كلاشنيكف بود. معمولا كارمندان، اسلحه خود سازمان را مي‌آورند تا چنانچه مشكلي درخصوص گير كردن گلوله و يا هر چيز ديگري داشت متوجه بشوند و مشكل را بر طرف كنيم.

شيوه كار اين بود كه 3نفر، 3نفر سوار خودرو مي‌شدند و به تمرين مي‌پرداختيم. هركدام 5تير داشتند كه به سمت سيبل شليك مي‌كردند. وي ادامه داد: بايد بگويم در اين كلاس‌ها، بچه‌ها جانشان را كف دستشان مي‌گيرند. چرا كه شغلشان همين است و خطر هر لحظه در كمينشان است.

وي ادامه داد: من هنگام آموزش از سمت شاگرد شليك كردم، 4تير داشتم كه تير آخر به ستون سمت شاگرد خورد و خودم ديدم كه از عقب خودرو خارج شد. وقتي ديدم راننده حالش خراب شده به سمت وي رفتم و ديدم از ناحيه زير جناق سينه نزديك پهلوهايش زخمي شده. به زخم نگاهي انداختم و مطمئنم كه زخم گلوله كلاش نبود. او احتمالا با شليك گلوله از كلت خودش جان باخته است. چرا كه كلتش را به كمرش بسته بود و احتمال دارد گلوله از آن شليك شده باشد.

به گزارش همشهري، در پايان جلسه، مربي تيراندازي با سپردن قرار وثيقه آزاد شد. حال آنكه خانواده قرباني پس از اين حادثه از مقصران مرگ پسرشان شكايت كرده‌اند و تحقيقات براي مشخص شدن علت مرگ كارمند جوان و شناسايي مقصر حادثه با دستور قاضي جنايي تهران آغاز شده است.

  • حتي جليقه ضد‌گلوله نداريم

تمرين مقابله با دزدان خودروي حمل پول در حالي باعث مرگ يكي از مأموران حفاظت بانك شد كه به گفته پرسنل حفاظت، آنها در جريان اين تمرينات كه با اسلحه و فشنگ واقعي انجام مي‌شود، حتي جليقه ضد‌گلوله‌ هم ندارند. يكي از آنها در گفت‌وگو با همشهري مي‌گويد: مدت‌ها قبل و زماني كه مي‌خواستيم به‌عنوان حفاظت فيزيكي بانك استخدام شويم ما را به يك پادگان نظامي در مشهد بردند و در آنجا آموزش ديديم.

اما مدتي قبل به ما اعلام شد كه بايد در كلاس‌هاي تمرين نظامي شركت كنيم و برخلاف قبل اين بار اين كلاس‌ها در مكان‌هايي مثل پاركينگ بانك، سالن غذاخوري و... برگزار مي‌شد. يك مربي به ما كه به گروه‌هاي چند‌نفره تقسيم شده بوديم، در اين مكان‌ها آموزش مي‌داد و اين در حالي بود كه ما حتي جليقه ضد‌گلوله‌ هم نداشتيم.

در جريان حادثه مرگباري كه رخ داد، محل آموزش پاركينگ بانك بود؛ جايي كه ماشين‌هاي زيادي پارك شده بودند و پرسنل نيز به آنجا رفت‌وآمد داشتند. ما در اين محل صحنه سرقت از بانك يا خودروي حمل پول را بازسازي مي‌كرديم و براي مقابل با دزدان تمرين مي‌ديديم كه در جريان تمرينات از سلاح و گلوله واقعي استفاده مي‌شد و هر لحظه ممكن بود با توجه به محل تمرين و نبود امكانات ايمني، حادثه‌اي رخ دهد؛ البته چندين‌بار نيز در اين خصوص اعتراض كرديم اما هيچ اتفاقي رخ نداد و در نهايت نيز اين تمرينات باعث شد يكي از پرسنل بانك به ضرب گلوله جانش را از دست بدهد.