اولين برگ از اين پرونده قديمي كه گزارش مفقود شدن دختري هشتساله به نام حديثه بود اواسط سال 90تكميل شد. پدر دختر خردسال به مأموران گفت كه دخترش در راه مدرسه مفقود شده و چند نفر ديدهاند كه مردي او را به زور سوار يك پرايد كرده است. درحاليكه چند روز از مفقود شدن دختر خردسال ميگذشت مأموران پليس جسد سوخته وي را در اطراف ميگون كشف كردند.
هيچكس اطلاعاتي درباره قتل حديثه نداشت و معلوم نبود چهكسي او را به قتل رسانده است تا اينكه كارآگاهان به جواني كه در همسايگي خانه پدري حديثه زندگي ميكرد، مظنون شدند. هرچند او در مراسم تدفين و ترحيم دختر خردسال حضور داشت اما شواهد بهدست آمده نشان ميداد او دختربچه را به قتل رسانده است.
يكي از همسايهها او را در حال سوزاندن پارچهاي خونآلود ديده بود. به اين ترتيب وي بازداشت شد اما دست داشتن در قتل را انكار كرد. با وجود اين او در شعبه 71دادگاه كيفري استان تهران محاكمه شد. با اين حال قضات دادگاه حكم به برائت وي دادند. اين رأي در شعبه 32ديوانعالي كشور نقض و دوباره به دادگاه فرستاده شد اما قضات شعبه دوم هم رأي بر بيگناهي متهم دادند. اما اين رأي نيز نقض و براي رسيدگي مجدد به شعبه همعرض فرستاده شد.
- سومين محاكمه
به اين ترتيب صبح ديروز متهم در شعبه دهم به رياست قاضي محمدباقر قربانزاده و با حضور قاضي غفاري و قاضي ملكي محاكمه شد. در ابتداي اين جلسه اولياي دم گفتند خواستهشان قصاص قاتل است. آنها گفتند كه متهم بهدليل خصومتي كه از قبل با آنها داشته دست به قتل دخترشان زده است.
سپس متهم كه با قرار وثيقه آزاد است در جايگاه ايستاد و گفت: من بيگناهم و هيچ دليلي عليه من وجود ندارد. شاهدان گفتهاند كه من با يك پرايد دختربچه را ربودهام اما من آن زمان يك پژو داشتم. اظهارات متهم در حالي مطرح ميشد كه يكي از همكلاسيهاي حديثه نيز به مدير مدرسهشان گفته بود كه مردي را با مشخصات متهم ديده كه حديثه را به زور سوار خودرواش كرده است.
در همين حال در زماني كه متهم در بازداشت بود ماجراي قتل دختربچه را براي يكي از همبنديهايش بازگو كرده بود. زماني كه رئيس دادگاه شواهد موجود را گوشزد كرد متهم بار ديگر همهچيز را انكار كرد و گفت كه بيگناه است.در پايان اين جلسه هيأت قضايي با اخذ آخرين دفاع از متهم براي تصميمگيري وارد شور شدند.