عمليشدن اين رويكرد اكنون مدتهاست در بسياري از كشورها در دستور كار دولتها قرار گرفته و آنها از اين طريق ميكوشند محيطزيست و منابع طبيعي را حفظ كنند.
مهمترين گزينهاي كه بنا به تجارب جهاني ميتواند باعث جلب مشاركت مردم شود سهيم بودن مردم در تصميمگيريهاست. اين هدف زماني محقق ميشود كه تصميمگيريها از پايين به بالا باشد زيرا تصميمات دستوري بالا به پايين جواب نميدهد. ايجاد تشكلهاي توانمند كه همه جوامع محلي در آن عضويت داشته باشند گام ديگري است كه بايد مورد توجه قرار گيرد. همچنين بايد زمينه حضور زنان و افراد محروم دراين تشكلها فراهم شود. «آموزش» و «خودكفايي مالي» دو مورد ديگري است كه باعث انسجام تشكلها و تداوم آنها ميشود.
نكته در خور تأمل اينكه آموزشهاي رسمي و آموزشهايي كه بدون نيازسنجي از جوامع محلي داده ميشود كارساز نيست و تنها آموزشهايي مؤثر است كه بعد از نيازسنجي از جوامع محلي و عمدتا توسط خود مردم محلي انجام شود و دانش بومي را گسترش دهد.
خودكفايي مالي هم از آن رو حائز اهميت است كه باعث ميشود اعضاي تشكلها پس از اخذ مهارت بتوانند اين مهارتها را اجرايي كنند و اين زماني امكانپذير است كه تشكلها از نظر مالي، خودكفا باشند. دستيابي بهخودكفايي مالي هم از طريق ايجاد صندوقهاي اعتباري ممكن ميشود؛ صندوقهايي كه مديريت آنها بهعهده همان جوامع روستايي باشد. صندوقهايي كه مردم، آن را از خودشان بدانند و تأخير در پرداخت اقساط را ضرر بهخودشان تلقي كنند. صندوقهايي كه سهلالوصول و نياز محور باشند. در كشورهاي هند، پاكستان، بنگلادش، كرهجنوبي، اندونزي، ژاپن و بسياري از كشورهاي ديگر اين تجربه موفق وجود دارد. درآنجا دسترسي روستاييان به تسهيلات كم بهره سهلالوصول با ايجاد اين صندوقها فراهم شده و زمينه مشاركت جدي مردم را در حفاظت از منابع طبيعي ايجاد كرده است.
اين صندوقها، احساس مالكيت و منفعت در مردم روستا ايجاد ميكنند كه عامل اصلي دوام مشاركت است. هرگاه حس مالكيت ايجاد شود زمينه مشاركت ايجاد ميشود. همچنانكه وقتي فردي از تسهيلات كمبهره برخوردار شود از مشاركت نفع ميبرد و در آن سهيم ميشود. يكي از مشكلات، تأمين منابع اعتباري براي كمك به اين صندوقهاست كه اغلب بهدليل تأميننشدن اين اعتبارات، روند مشاركت با مشكل مواجه ميشود. اگر قرار است فشار دام بر مرتع كاهش داده شود يكي از راهكارها براي اجراييشدن اين سياست، ايجاد مشاغل جايگزين در مرتع و جنگل است. بديهي است كه اين صندوقها شرايط را براي مشاغل جايگزين فراهم ميكند از اين رو، شكلگيري و كمك به اين صندوقها باعث حفظ واحياي منابع طبيعي ميشود.
خوشبختانه تا امروز گامهاي مؤثري براي جلب مشاركتهاي مردمي در حفاظت و احياي پايدار منابع طبيعي برداشته شده و زمينهسازي براي مشاركت مردم بهعنوان يك راهبرد در دستور كار سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري كشور قرار گرفته و اين رويكرد از سوي رئيس اين سازمان، مجموعه ستاد و استانها با جديت در حال پيگيري است. براين اساس، هماكنون در هر استان حداقل يك پروژه بينالمللي با هدف جلب مشاركت براي حفظ و احياي پايدار منابع طبيعي در حال اجراست كه نتايج خوبي را در پي داشته است. نكته ديگر اينكه در سالهاي اخير در 23استان كشور اتحاديه استاني منابع طبيعي و آبخيزداري ايجاد شده و در بقيه استانها اين اتحاديهها در حال شكلگيري است؛ با وجود اين هنوز براي جلب مشاركت فراگير مردم براي حفاظت از منابع طبيعي و محيطزيست راه درازي در پيش است و سازمان جنگلها و مراتع براي دستيابي به اين هدف بايد فرازونشيبهاي بسياري را پشت سر بگذارد.