برنامه ریزی چیست؟ شاید پاسخی ساده به این سئوال چنین باشد که برنامه ریزی کاری است که «برنامهریزان» انجام می دهند! بنا براین، سئوال کماکان باقی می ماند فقط به این شکل تغییر مییابد که برنامهریزان چه کسانی هستند؟
مفهوم برنامه ریزی و به خصوص معادل لغوی فرنگی آن To plan به معانی مختلفی به کار رفته است. مهندسان آن را تهیه نقشه و طراحی فیزیکی کاری که میخواهند انجام دهند میدانند! پزشکان آن را مرحلهای پس از تشخیص و به عنوان تنظیم پروتکل اقدامات درمانی می دانند.
متخصصان حوزه های «بخشی ؛sectoral» برنامه را ترکیبی از اقدامات هماهنگ پیشبینی شده، برای غلبه بر چالش های شناخته شده و تبیین شده بخش های مختلف ، نظیر کشاورزی، آب، انرژی، آموزش و پرورش ، بهداشت، صنعت و معدن و... قلمداد میکنند! متخصصان آمایش منطقهای هم برنامهریزی را انطباق راهبرد های کلان با ویژگیها، توانمندیها و مشکلات جغرافیایی، منطقهای و سرزمینی مناطق مختلف میانگارند.
اقتصاددانان، جامعه شناسان و سایر متخصصان علوم اجتماعی، برنامه ریزی را برای نیل به اهداف توسعه ای ، ارتقای درآمد ملی، بهبود کیفیت زندگی، توزیع عادلانه درآمدها و سطوح بهرهمندی اجتماعی و بهخصوص تأمین نیازهای اولیه و ضروری، قلمداد می کنند. علاوه براین ، مباحث مختلفی در ترجیحات برنامه های موضعی و موضوعی (پروگرامها) و یا برنامههای جامع و نکات ضعف و قوت هریک نسبت به دیگری هم در بین صاحبنظران مربوطه مطرح است!
به طور کلی ، برنامه ریزی، معمولا معادل آینده نگری در نظر گرفته شده است ، و عبارت است از مجموعه اقداماتی که به پیش بینی «آینده» می پردازد و برای طراحی و دستیابی به یک آینده مطلوب ، تلاش می کند.
برنامه ریزی به این معنی، متضاد «روز مرگی» است و از آنجا که لازمه طراحی آینده، تفکر و اندیشه است، برنامه ریزی، متضاد انجام عادتی کارها و فعالیتها نیز قرار میگیرد.
به عبارت دیگر، کمال انسانی در تفکر، حکمت، تعقل، شناسایی چالشهای پیش رو و اتخاذ تدابیر لازم و پیش گیرا نه برای غلبه بر چالشها تجلی می نماید. بدین سان، برنامه ریزی، فعالیتی «عالی » و کمال جویانه برای انسانها تلقی میشود؛ فعالیتی که کمال نفسانی انسانها را نیز به عرصه ظهور می رساند!
چرا بر این جنبه کمال جویانه برنامهریزی تأکید می کنیم؟ مگر ضرورت و اهمیت عقلایی برنامه ریزی و آینده نگری، قابل انکار است؟
1 -نخستین جنبه پر اهمیت موضوع این است که توجه کنیم اصولا لازمه تفکر دینی، برنامه ریزی و آینده نگری است. انسان در حوزه دینداری، دنیا را موقتی و غرق شدن در آن را،« روزمرگی » می داند و برای آخرت خود برنامه ریزی و ذخیره سازی میکند. انسان دین دار، دنیا را « مزرعهای برای آخرت» میانگارد و برای خلقت خود هدفی والا قائل است و دوران زندگی را فرصتی برای دستیابی به هدف اُخروی تلقی میکند و تلاش خود را برای این «دستیابی به هدف» متمرکز میسازد.
در عین حال این دستیابی به هدف اُخروی به تنهایی و منتزع از عمل اجتماعی هم میسر نیست و حضور در جماعت ،و تعهد نسبت به فقرا و مستمندان، انفاق و زکات، در کنار عدالت طلبی و مبارزه با ظلم و فساد و فقر و تبعیض و نابرابری ، و تعهد برای حاکمیت حق و عدالت، ابعاد جامع « آینده نگری دینی و آخرت گرایی راستین / یا اسلام محمدی (ص)» را تشکیل میدهند.
بر این اساس دینداری و دین مداری (و اسلام محمد(ص))، مستلزم نگاه به آینده ، آنهم آینده دور (Futuralism) و برنامه ریزی برای آینده است!
2 -جنبه دوم اهمیت، این است که در یک رویکرد « عمل گرایی » و پراگماتیستی، گاه فعل برنامه ریزی، با واقع گرایی، در مغایرت قرار میگیرد. در این حالت، برنامه ریزی فعالیتی ایده آلیستی و غیر واقع گرا وانمود میگردد و در پی آن کار اجرایی و رسیدگی به امور روزمره مغایر برنامهریزی قلمداد شده و تفکر برنامه نگر و آینده محور ، مُخِلِ انجام وظائف روزمره تصور میشود!
در این حالت، مطالبه برنامه ، مطالبه ای لوکس و تجملی و غیر منطبق با واقعیات موجود تجلی میکند. خطر مهم این تجلی کاذب این است که بی برنامگی و روزمرگی مشروعیت و گاه، «تقدس» می یابد و برنامه ریزی و برنامهمداری ضد ارزش تلقی شده ؛در نتیجه، برنامه گریزی ترویج و تبلیغ میشود!
همه آنچه ذکرشد ، ایجاب می کند بیشتر به «برنامه » و برنامه ریزی پرداخته شود. نگاه به آینده ، آن طور که در سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران تصریح شده است و تدوین و تنظیم برنامه های میان مدت (پنج ساله) که سابقه ای 70ساله در ایران دارد، باید جهتدهی توسعه ای کشور را در دست بگیرند.
در دنیای امروز، عوامل تغییر، بسیار متنوع و متعدد شدهاند، به نحوی که گاه امور،
غیر قابل پیش بینی به نظر میرسند. به همین دلیل ، بکارگیری دانش برنامه ریزی بیش از گذشته ضروری شده است. مدل های نوین برنامه ریزی راهبردی و برنامه ریزی منعطف و برنامهریزی غلطان، برای مواجهه با شرایط بسیار متغیر جهان امروز ،موضوعیت یافته و با درجاتی از کارآیی و مو فقیت به کار گرفته شدهاند.
سیستم های هوشمند تصمیم سازی و پشتیبانی از تصمیم، سناریو های مختلف ممکن را با پیش بینی متغیر های مختلف، تنظیم، و در اختیار سیاستگذاران و تصمیم گیران قرار می دهند.
محیط بسیار پیچیده جهان امروز، بکارگیری ابزار های پیچیده تر برای پیش بینی آینده را ایجاب میکند. اگر تعدد متغیر های تأثیر گذار، و پیچیدگی محیط پیرامون، پیشبینیها و برنامهریزیهای سنتی را با چالش مواجه کرده است، باید به تناسب پیچیدگیها، دانش برنامه ریزی را توسعه دهیم و ابزارهای نوین را برای برنامه ریزی بگارگیریم، انباشت تجربه و دانش را در این حوزه ایجاد کنیم و فرآیند برنامه ریزی را تکامل بخشیم.
امروزه، برنامه ریزی؛ فرآیندی علمی، ابزارهایی نوین، افرادی حرفهای، و انباشت دانش و تجربه را طلب می کند.
نفی تجارب گذشته، حذف ساختارهای تخصصی و بکارگیری افراد غیر حرفهای، تنها پاک کردن صورت مسئله است. باید آنچه در پیش رو داریم بشناسیم و آگاهانه به استقبال امور برویم.
*معاون هماهنگی و برنامه ریزی شهرداری تهران