به گزارش ایرنا، عربستان وبه دنبال آن بحرین و امارات و مصر روز دوشنبه با ادعای حمایت قطر از تروریسم و افراطی گری، مداخله در امور کشورهای عربی وتهدید امنیت ملی و پناه دادن به افراطی ها رابطه خود را با این کشور کوچک قطع کردند.
بعد از این اقدام، ارتباطات هوایی، زمینی ودریایی این 4 کشوربا قطرقطع، دیپلمات های قطری ازعربستان اخراج وحتی اعلام شد که قطر ازائتلاف ضد یمنی که از فروردین 94 با حمله به یمن، مردم این کشور را بمباران و تحت فشار گرسنگی و انواع بیماری ها قرار داده است، اخراج می شود.
البته تنش بین قطر با عربستان و امارات اگر چه ریشه تاریخی ودرازمدت دارد، اما از چند روز پیش شدت گرفته بود، زمانی که سخنانی از امیر قطر در باره منطقه در رسانه ها منتشرشد وطی آن وی بر خلاف سیاست های کشورهای عربی منطقه خلیج فارس در باره حماس، سوریه ، حزب الله و ایران مواردی را ذکر کرد.
این سخنان برغم آنکه بعد تکذیب شد، اما با حملات گسترده و بی سابقه رسانه ای کشورهای امارات و عربستان مواجه شد و بسان زخمی می ماند که دوباره باز شده است.
می توان گفت که این کشورهای عربی با دستاویز قراردادن چنین بهانه هایی درصدد تسویه حساب با دوحه برآمده اند، زیرا آنان با قطر به دلیل میزبانی از رهبران جنبش مقاومت اسلامی حماس و در راس آنها خالد مشعل و ابومرزوق و همچنین رهبران جماعت اخوان المسلمین و در راس آنها قرضاوی خصومتی دیرینه داشته و دارند.
ازسوی دیگر قطر همواره در طول تاریخ خود به دور از سیاست های ترسیم شده از سوی ریاض در روابط خود با کشورهای جهان به طور مستقل سیاست خارجه خویش را در پیش گرفته است و همین امر برای آل سعود بسیار سنگین و گران آمده است. زیرا ریاض خود را برادر بزرگ سایر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس یعنی کویت و قطر و امارات و بحرین و عمان می داند و معتقد است که آنها باید بی هیچ قید و شرط دنباله رو اوامرش باشند.
علاوه برموارد یاد شده به اختلاف مرزی عربستان و قطر نیز می توان اشاره کرد. پیشینه اختلافهای مرزی دو کشور به اواسط قرن نوزدهم باز میگردد که باریکهای از زمینهای جنوبی قطررادر برمیگیرد. عربستان مدعی مالکیت بر 23 مایل از سواحل جنوب شرق قطر است و دو کشور در مورد مرزهای جنوب غربی و خلیج 'سلوا' واقع در این منطقه نیز با یکدیگر اختلافات ارضی دارند. بنا بر این اختلافات مرزی میان دو کشور از خلیج 'سلوا' واقع در جنوب غربی قطر آغاز و تا 'خورالعدید' واقع در جنوب خاوری قطر امتداد مییابد.
این اختلاف سیاسی و مرزی شامل اختلافات عربستان با مصر، امارات و بحرین هم می شود، ولی به نظر می رسد که این چهار کشورهم اکنون اختلافات سیاسی و مرزی خود را کنار گذاشته و با یکدیگر علیه دوحه متحد شده و تصمیم دارند تا به زانو درآمدن قطر در برابر خواسته هایشان به حملات رسانه ای و سیاسی و دیپلماسی خود علیه این کشور ادامه دهند و به منظور تحت فشار قرار دادن این کشور روابط سیاسی خود را با دوحه قطع کردند و مرزهای زمینی دریایی و هوایی خویش را بر روی قطر بستند.
عربستان ازقطرمی خواهد روابط خود را با حماس و حزب الله و اخوان المسلمین به طور کامل قطع کند و به تعهدات خود که در بیانیه های مشترک شورای همکاری خلیج فارس آنها را به امضا رسانده عمل کند از جمله ریاض مدعی است که قطر برخلاف تعهدات خود در این شورا به شهروندان سایر کشورهای خلیج فارس حق تابعیت می بخشد.
بدین ترتیب با توجه به موارد یاد شده هم اکنون هیچ امیدی به حصول پیشرفت و تحول مثبت و برقراری آتش بس در اختلافات شعله ور شده میان عربستان و قطر وجود ندارد.
ازسوی دیگرما شاهد آن هستیم که امارات درحمایت ازعربستان علیه قطر وارد اختلاف شده است و درهمین رابطه محمد بن زاید آل نهیان ولیعهد ابوظبی جمعه گذشته وارد جده شد و با سلمان بن عبدالعزیز شاه سعودی دیدار و گفت وگو کرد.
همچنین با توجه به سفر روز یکشنبه عادل الجبیر وزیر خارجه سعودی به قاهره و دیدار و گفت وگویش با سامح شکری وزیر خارجه مصر این احتمال وجود دارد که عربستان مصر را به درون این بحران سوق دهد زیرا ریشه کن شدن اخوان المسلمین در حال حاضر هدف مشترک دو کشور به شمار می آید.
بدیهی است جنگ رسانه ای کنونی میان عربستان و امارات از یک سو و قطر از سوی دیگر به هیچ وجه همانند جنگ های رسانه ای شعله ور شده میان دو طرف در گذشته نیست زیرا این بار جنگ رسانه ای روز به روز در حال شعله ورتر شدن است و تا مرز مبادله اتهامات پیش رفت و درهمین رابطه عربستان قطر را به 'خیانت' به سایر اعضای شورای همکاری خلیج فارس و تلاش جهت ایجاد شکاف در ساختار این شورا متهم کرد.
درهمین رابطه کویت که همواره در طول تاریخ خود همچون آتش نشان آتش اختلاف شعله ور شده میان اعضای شورای همکاری خلیج فارس را خاموش کرده است این بار با توجه به موارد یاد شده بعید به نظر می رسد بتواند میان دوحه و ریاض آشتی برقرار کند و این آتش شعله ور شده میان آن دو را خاموش کند.
هر کس تحرکات سیاسی و دیپلماسی مقامات کشورهای عرب ذیربط در این بحران و همچنین موج فزاینده حملات رسانه ای در صفحه های مطبوعات و پایگاه های اینترنتی و شبکه های تلویزیونی ماهواره ای و شبکه های اجتماعی را دنبال کند، درمی یابد که این 'رسوایی' برملا شده پس از گذشت سالیان متمادی صرفا محصول اختلاف بر سر مرزها و گذرگاه های تجاری و یا سهمیه نفت و واکنش گذرا به برخی از موضع گیری ها نیست بلکه این بار نبرد رنگ 'مرگ و زندگی ' به خود گرفته است و به مرحله سرنوشت ساز خود رسیده است و هم اکنون دو طرف یعنی قطر و عربستان اصل موجودیت یکدیگر را به رسمیت نمی شناسند و ریاض در همین راستا از احتمال وقوع کودتای دیگری در خاندان ال ثانی حاکم بر قطر سخن به میان می آورد.
ناظران وکارشناسان سیاسی می گویند عربستان بار دیگر در راستای تلاش قدیمی خود می خواهد جغرافیای جهان عرب را ' تصحیح ' نماید و تغییراتی در نقشه جغرافیایی کشورهای عرب ایجاد کند که در همین راستا برخی از قلمروها ممکن است حذف شوند و برخی از سرزمین ها با یکدیگر ادغام شوند و برخی از امارت نشین ها محو شوند و شماری از رهبران و شیوخ منطقه ناپدید شوند.
نکته جالب توجه در این میان آن است که دو طرف در حال 'رسوا کردن' یکدیگر بسر می برند و در همین رابطه از همدیگر در رسانه های گروهی خویش به عنوان 'مزدور و دنباله رو اسراییل' نام می برند که می خواهد موضوع فلسطین را به عنوان موضوع اصلی و محوری جهان عرب و اسلام در هم بشکند .
این اتهامی است که رسانه های گروهی قطر به امارات نسبت می دهند و در همین رابطه در برنامه های تلویزیونی خود به روابط فزاینده میان ابوظبی و رژیم صهیونیستی از جمله راه اندازی خط هوایی مستقیم میان دوبی و تل اویو و گشایش سفارت رژیم صهیونیستی در ابوظبی اشاره می کنند و اینکه ابوظبی به شهرک نشینان صهیونیست اجازه داده تا بدون داشتن ویزای ورود به امارات سفر کنند.
چنین اتهامی از سوی رسانه های گروهی سعودی نیز به قطر نسبت داده می شود و در همین رابطه به شرح نشانه های همکاری موجود میان قطر و رژیم صهیونیستی می پردازند. این رسانه ها همچنین قطر را به عنوان عامل آشوب در جهان عرب با سوء استفاده از موضوع 'حقوق بشر' معرفی می کنند.
هم اکنون دو طرف بحران در حال بیرون آوردن رسوایی ها از انبارهای سیاسی شان جهت استفاده از آنها در حملات رسانه ای کور و بی هدف خود بسر می برند و هیچ کس نمی داند که اگر گرد و خاک این نبرد فرو بنشیند چه روی خواهد داد و این نبرد چه پیامدهای خطرناکی می تواند برای آنان به دنبال داشته باشد.
به نظر می رسد ائتلاف سعودی در حال پیاده کردن یک نقشه از پیش طراحی شده در اجلاس عربی آمریکایی تشکیل شده با حضور دونالد ترامپ در ریاض است و در واقع عربستان هم اکنون در حال تحقق بخشیدن به رویکردهای ترامپ در خاورمیانه جدید مدنظر رئیس جمهور آمریکا است و در این رابطه برای آمریکا فرقی نمی کند که امارت نشین های جدید شکل بگیرد و یا سرزمین هایی تجزیه شوند و یا از بین بروند زیرا همه کشورهای عرب حوزه خلیج فارس توسط استعمار پیر بر اساس اهداف مشخصی شکل گرفته اند و هر آن کس که آن را به وجود آورده هم اکنون نیز می تواند قلمروهای دیگری را به وجود آورد.
در واقع می توان گفت هر آنچه که هم اکنون جریان دارد ، نقشه از پیش طراحی شده است و همگان در حال اجرای آن بسر می برند و در این میان هر بازیگری نقش و وظیفه خاص خود را برعهده دارد و در همین رابطه می توان به مطرح شدن طرح 'خاورمیانه جدید' از سوی ترامپ اشاره کرد.
شکل گیری خاورمیانه جدید مورد نظر ترامپ مستلزم آن است که کانون های تنش در جهان عرب شکل بگیرد تا ملت ها مشغول آنها شوند و از مسائل اساسی موردنیاز خود و جهان اسلام غافل شوند و ایران در کفه هم تراز با رژیم صهیونیستی و هلال شیعی درکفه هم تراز با داعش به عنوان دشمنان جهان عرب معرفی شوند، کاری که مقامات غربی با حمایت عوامل خودشان در منطقه دنبال میکنند.