به گزارش ایسنا، پس از برگزاری همایشهای «سعدی و پوشکین»، «سعدی و یونس امره»، «سعدی و سروانتس»، «سعدی و متنبی» و «سعدی و کنفوسیوس» در پنج سال گذشته، همایش «سعدی و ویکتور هوگو» با مشارکت رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در فرانسه، معاونت فرهنگی شهر کتاب، مرکز سعدیشناسی و مرکز مطالعات هوگو وابسته به دانشگاه پاریس هفت در تالار کنفرانس کاپیتال پاریس با حضور سعدیپژوهان و هوگوپژوهان و نیز علاقهمندان به گفتوگوی فرهنگی شاعران کلاسیک ایران و فرانسه برگزار شد.
در این رویداد یکروزه که با حضور احمد جلالی سفیر ایران در یونسکو و جمال کامیاب رایزن فرهنگی ایران در پاریس برگزار شد، پژوهشگران ایرانی و فرانسوی درباره شخصیت، آثار و افقهای مشترک اندیشگانی، شاعرانه و اخلاقی سعدی و هوگو سخن گفتند.
خانم کلود میل رییس مرکز ویکتور هوگو دانشگاه پاریس در سخنان خود تأثیر ادبیات شرق و آثار سعدی بر هوگو را مورد بررسی قرار داد و گفت: آثار هوگو به ویژه کتاب شرقیات نشان میدهد که شرق در اندیشه نویسنده رمانتیک فرانسوی جایگاه ویژهای دارد.
او افزود: هوگو بر آن است که افقهای اندیشه انسانی در آثار شاعران مشرقزمین و از جمله سعدی، نشاندهنده عشق و توجه آنان به تعالی انسان است. هوگو به عنوان یکی از بنیانگذاران ادبیات رمانتیسم فرانسه از عناصر زیباییشناسی و اخلاقی شاعران مشرقزمین بهره گرفته است.
در ادامه این نشست، کوروش کمالی سروستانی مدیر مرکز سعدیشناسی ضمن ارائه گزارشی از عملکرد مرکز سعدیشناسی به تحلیل ویژگیهای آثار و اندیشه سعدی پرداخت.
او گفت: فرانسویان از سال 1634 با سخنان دلنشین سعدی به یُمن ترجمه «گلستان» آشنا شدند و به روایت زندهیاد جواد حدیدی در کتاب ارزشمند «از سعدی تا آراگون»، سعدی مورد توجه و اقبال شاعران و نویسندگان و روشنفکران فرانسه قرار گرفت و به پیروی از او داستانها پرداختند؛ به گونهای که بسیاری از روشنفکران تجددطلب فرانسه او را همکیش و هممسلک خود میپنداشتند و از هوگو گرفته تا دیدرو، نه تنها از او متأثر شدند که هر کدام در ستایشش مقالهای نگاشتند.
کمالی سروستانی ادامه داد: برخلاف نسل اول تجددخواهان ایرانی که مقهور لعاب غربی تجدّد بودند و گاه بر سعدی میتاختند، ویکتور هوگو شاعر و نویسنده رمانتیک فرانسوی، فارسی نمیدانست، اما به کمک ژول مول و ارنست فوِئینه ایرانشناسان برجسته فرانسه در 25 سالگی با شاعران مشرقزمین و ایران آشنا و دلباخته اندیشه و نگاه سعدی میشود.
او افزود: هوگو 27 ساله است که دِین خود را به عشق خود به ادبیات ایران و مشرقزمین با انتشار «شرقیات» خود ادا میکند و با بهرهگیری از مضامین سعدی در «گلستان» مینویسد: «همه چیز گذران است، شرق عظمت خود را از دست داده است. غرب نیز به زودی از دست خواهد داد. پس چه باید کرد؟ همان کاری که سعدی شیراز کرده است: باید گلستانی ساخت که "باد خزان را بر ورق او دست تطاول نباشد و گردش زمان، عیش ربیعش را به طیش خریف مبدل نکند"».
مدیر مرکز سعدیشناسی اظهار کرد: آنچه در این میان میتوان به عنوان نمودهای مشترک اندیشگانی سعدی و هوگو برشمرد، انسان و همه آمال و آرزوها و مطلوبهایش است؛ این دو چونان حکیمانی خِردورز و دردآشنا، در آثارشان به بیان آسیبهای جوامع انسانی و راهکارهای آن میپردازند و برآنند تا به قدر همّت خویش در این عرصه، دستاوردهای نوینی را به جامعه بشری ارائه کنند. از این رو شناخت آنها و آثارشان و کشف نقاط مشترک اندیشگانی و ادبی آنها راهی است به سوی نزدیک شدن فرهنگها، چرا که اصولاً ادبیات به مثابه عامل پیونددهنده ملتها عمل میکند و عامل اصلی ارتباط و جریان سیّال فرهنگی است. حفظ آن و پرداختن به آن ضرورتی انکارناپذیر است. بیشک ادبیات هر سرزمین در راستای پیوند و تفاهم فرهنگها، بزرگترین سرمایه فرهنگی و مهمترین عامل حفظ، استمرار و استقلال آن است. امروزه نیز، نقش و جایگاه ادبیات در روابط فرهنگی و جهانی اهمیت فزایندهای یافته است؛ چرا که در برهوت بحرانهای موجود در جهان کنونی، ادبیات و گفتمان ادبی میتواند پلی باشد برای برقراری روابط نیک انسانی میان ملل مختلف.
فرانک لورن استاد ادبیات دانشگاه مان فرانسه نیز ضمن تحلیل تنوع رنگ در آثار هوگو گفت: ادبیات و هنر مشرقزمین سرشار از رنگ است و در آثار هوگو نیز رنگ جایگاه ویژهای دارد.
او افزود: ویکتور هوگو کتابی در مورد نبوغ شاعرانه دارد که در آن به بررسی آثار شکسپیر میپردازد و در بخشی از این کتاب به ادبیات شرق میپردازد و بر آن است که هر کس در درون خود شرقی دارد و باید شرق خودش را پیدا کند.
در این رویداد، حسین بیگ باغبان، استاد دانشگاه و رییس مرکز مطالعات ایرانی آلزاس در استراسبورگ هم در خصوص اومانیسم سعدی گفت: سعدی شاعر و حکیم و معلم اخلاق ایرانیان است. او در شیراز زاده شد، بالید و آثار خود را در همین شهر خَلق کرد.
وی افزود: حکایتهای «گلستان» و «بوستان» نشاندهنده توجه سعدی به انساندوستی و انسانگرایی است. نصیحتالملوکی که شیوه حکمران خوب را نشان میدهد و شخصیتهای تاریخی و اسطورهای، هر یک نمادی از عدالت، بیآزاری، ظلمگریزی و انساندوستی میشوند.
ژان مارک هووس، مدیر مرکز ملی پژوهشهای علمی فرانسه نیز در این همایش ضمن بررسی تأثیر آثار سعدی بر هوگو گفت: برخی از حکایات «گلستان» و «بوستان» سعدی به گونهای مورد توجه هوگو بوده که از آنان به شکلهای مستقیم و غیرمستقیم استفاده کرده است. «شرقیات» هوگو متأثر از ادبیات شرق و شاعران تأثیرگذاری چون سعدی، حافظ و فردوسی است.
این عضو مرکز هوگوشناسی در ادامه افزود: گوته و هوگو هر دو از طریق مترجمان و استادان برجسته شرقشناس با آثار شاعران ایران و مشرقزمین آشنا شدند و هر دو حکمت، اخلاق و گرایشهای انساندوستانه و زیباشناسانه آن را ارج گذاشتند.
در ادامه علیاصغر محمدخانی، معاون فرهنگی شهر کتاب ضمن تبیین دلایل برگزاری همایش «سعدی و ویکتور هوگو» به نکات مشترک بین این دو شاعر و نویسنده بزرگ جهان اشاره کرد.
او گفت: سعدی و هوگو، هر دو مصلح اجتماعی بودند. نگاه سعدی به زندگی اجتماعی و هنجارها و هنجارگریزیهای اخلاقی نگاهی طنزآمیز است و بیشتر خود را در قالب عبارتهای موجز نشان میدهد که هر یک از آنها، با تصویری جاندار، تعارضی را که در رفتارهای فردی و اجتماعی ما هست برملا میکند. اگر چه سعدی متفکر سیاسی به معنای رایج آن نبود اما اهمیت او در تاریخ اندیشه سیاسی ایران بیشتر به اعتبار «گلستان» و رساله نصیحتالملوک» اوست که دیدگاههای خود را درباره اخلاق و سیاست و اجتماع عرضه میکند. ویکتور هوگو نیز در آثار منظوم و منثور خود به اصلاح اجتماع، توجه و نگرشهای خاص اخلاقی دارد. «بینوایان» ویکتور هوگو که بسیاری از مخاطبان ایرانی، هوگو را با این اثر میشناسند، رمانی است که وضعیت جامعه فرانسوی را در قرن نوزدهم تحلیل میکند و در حقیقت حماسهای است از نوعی خاص، حماسه مردم و همچنین هجانامهای است بیشتر خشمآگین تا طنزآمیز، سرشار از سادهدلیها و سخنان احساساتی، ولی همواره پرتوان و بخشنده و نقدی اجتماعی و سیاسی بر فرانسه آن دوران.
محمدخانی ادامه داد: سعدی و هوگو هر دو در شاعری، نویسندگی و نظم و نثر تجربه داشتند و تحول ایجاد کردند؛ هر دو به سبب فصاحت بیان که در عین حال از سادگی برخوردار است و به سبب نبوغ پرثمر و تنوع استعداد شهرت دارند و در ادبیات فارسی و ادبیات فرانسه از این نظر الگو هستند.
او افزود: سعدی و هوگو هر دو این شانس را داشتهاند که در موارد مختلف، آثارشان در زمان خودشان و تاکنون در موارد مختلف و در کشورشان و در سایر مناطق دیگر انعکاس وسیعی به همراه داشته باشد؛ همچنین هر دو از نیرومندترین و متنوعترین استعدادهای ادبی و هنری زمان خود بودند و هر دو در شعر غنایی، شاهکارهایی در زبان خود آفریدند و هر دو به انسان و بازگویی احساسات و تأثرهای گروههای بزرگ انسانها توجه خاص داشتند.
معاون فرهنگی شهر کتاب همچنین درباره ترجمه و انتشار آثار هوگو در ایران گفت: بیشترین ترجمه آثار هوگو به فارسی به «بینوایان» اختصاص دارد که تاکنون 17 مترجم آن را ترجمه کردهاند و بیش از 231 بار منتشر شده است. اثر بعدی «گوژپشت نتردام» با 117 چاپ است که 15 مترجم آن را به فارسی برگرداندهاند. «مردی که میخندد» اثر دیگری است که با ترجمه شش مترجم و با 61 چاپ در جایگاه سوم است. پس از این سه اثر، «اشعار منتخب» و «آخرین روز یک محکوم» هر کدام با هفت چاپ، با فاصله معناداری در جایگاه بعدی قرار میگیرند.
فرانسیس ریشارد، نویسنده و ایرانشناس فرانسوی نیز در سخنرانی در این نشست علمی به بررسی نسخههای خطی آثار سعدی در کتابخانههای فرانسه پرداخت و گفت: تنوع آثار سعدی اعم از «کلیات»، «غزلیات»، «بوستان»، «گلستان» و «قصاید» موجب شده است نسخههای خطی سعدی در کتابخانههای فرانسه بیش از دیگر شاعران ایرانی باشد.
او در ادامه ضمن معرفی برخی از معتبرترین نسخههای خطی سعدی، ابراز امیدواری کرد که در آینده همه این نسخهها به صورت دیجیتال در اختیار پژوهشگران قرار گیرد.
در پایان این نشست علمی لیلی انور، استاد دانشگاه پاریس به بررسی و جمعبندی سخنرانیهای ارائهشده پرداخت و گفت: مقالات ارائهشده در همایش امروز نشان داد که نه تنها کلاسیکهای ادبیات جهان هنوز ماندگار و مورد توجه هستند، بلکه بزرگان ادبیات جهان با افق نگاهی گسترده هماندیشان و همکیشان ادبی و انسانی خود را بازمیشناسند.
او افزود: این همایش نشان داد که گفتوگوهای ادبی، گفتوگوی فرهنگهای ملل مختلف است و راهی روشن برای درک و احترام متقابل.