فعاليت اين معدن، از حدود ارتفاع تقريبي 2400متر آغاز شده و امروز، روي دامنههايي كه شيب آنها به 50درجه ميرسد، به بيش از 3500متر رسيده است.
در بازديد از منطقه ، ايرادهاي اساسي ذيل به چشم ميخورد:
1- فعاليت معدنكاري و جادههاي متعدد و عريض مربوط به آن، درست در دره «چشمهخرسي» يعني در سرچشمه و بستر رودخانه تاش در حال انجام است. با توجه به اينكه منشأ تمامي آب روستاي تاش و بخش مهمي از آورد رودخانه موجن و آبهاي زيرزميني جاري بهسوي بسطام و شاهرود، همين رودخانه است، ترديدي نيست كه اين معدنكاري مخرب، نهتنها در درازمدت بلكه در آينده نزديك، موجب تعميق بحران آب در منطقه خواهد شد.
2- روزانه حدود 3هزار تن سنگ و خاك با رفتوآمد كاميونهاي سنگين (بيش از 100 نوبت) از دامنههايي كه بين 20 تا 50 درجه شيب دارند، برداشت ميشود كه اين عمليات كل دره و يك جبهه از كوه ارزشمند شاهوار را به كانون توليد گردوغبار بدل ساخته است. در نتيجه، بخش وسيعي از مراتع و درختان كهنسال ا رس منطقه نابود شده يا در آستانه مرگ قرار گرفتهاند.
3- عرض بسيار زياد جاده معدن و پيشروي آن تا نزديكي گردنهاي كه به استان گلستان مشرف است، اين ظن را بهوجود ميآورد كه دستهايي در كار است تا از اين منطقه، جادهاي به سوي جنگلهاي سياهمرزكوه، شيرينآباد و ابر احداث شود.
با توجه به موارد بالا، ضروري است:
اسناد ارزيابي زيستمحيطي معدن بوكسيت تاش بررسي شود تا مشخص شود كه حدود تعيينشده براي آن از كجا تا به كجاست و دست اندركاران معدن تا چه اندازه پايبند ضوابط بودهاند.
توجيه اقتصادي برداشت بوكسيت از معدن تاش، با توجه به سوخت فراواني كه براي حمل سنگ معدن به كارخانه آلوميناي جاجرم ( حدود 250كيلومتري تاش) مصرف ميشود، بررسي شود.
مطابق پارهاي مطالعات فني، براي كشوري مانند ايران كه داراي نفت و گاز فراوان است، بهصرفه آن است كه به جاي تبديل بوكسيت به شمش آلومينيوم، آلومينا وارد كند و اين ماده را به آلومينيوم تبديل و صادر يا در صنايع داخلي مصرف كند (كاري كه كشور امارات هم ميكند).
«هزينه فرصت»هاي از دسترفته مانند ارزش آب و خاك و مرتع و امكانات گردشگري منطقه محاسبه شود.