آخرين سرقتي كه اين جوان مرتكب شد، 24ارديبهشت‌ماه رخ داد. مالباخته مردي بود كه مي‌گفت: يك شب همراه خانواده‌ام براي تفريح از خانه خارج شده بوديم كه نيمه‌هاي شب وقتي برگشتيم، متوجه شديم دزد وارد خانه شده و ده‌ها سكه طلا به همراه جواهرات همسرم را كه ميليون‌ها تومان ارزش داشت، سرقت كرده است.
با اين شكايت تيمي از كارآگاهان پايگاه چهارم پليس آگاهي تهران وارد عمل شدند و به بررسي محل سرقت پرداختند. اثاثيه و لوازم داخل خانه دست‌نخورده بود و دزدان طوري وارد شده بودند كه اگر مالباخته خيلي اتفاقي پي به سرقت جواهرات نمي‌برد، راز اين سرقت به اين زودي فاش نمي‌شد. بنابراين فرضيه اينكه سرقت از سوي فردي آشنا رخ داده، قوت گرفت. كارآگاهان در ادامه تحقيقات متوجه شدند كه از ديگر آپارتمان‌هاي اين مجتمع مسكوني نيز سرقت شده است.
در همه اين سرقت‌ها سارق يا سارقان با در اختيار داشتن كليد وارد خانه شده و بي‌آنكه اثاثيه را به هم بريزند دست به سرقت جواهرات زده بودند؛ طوري كه مالباخته‌ها نمي‌دانستند كه سرقت چه روزي رخ داده و زماني پي به ماجرا برده‌اند كه با جاي خالي جواهراتشان روبه‌رو شده بودند.
كارآگاهان در ادامه به سراغ نگهبان مجتمع رفتند اما او فرد غريبه‌اي را در ساختمان نديده بود و اين يعني سرقت از سوي يكي از ساكنان صورت گرفته است. درحالي‌كه بررسي‌ها براي شناسايي سارق ادامه داشت، مأموران متوجه شدند كه تعدادي از سرقت‌ها ناكام بوده است. يكي از ساكنان مجتمع كه دختري جوان بود گفت: شب بود و با دوستم در خانه درس مي‌خوانديم كه متوجه سر و صدايي از پشت در شدم. از چشمي بيرون را نگاه كردم و جواني را ديدم كه در حال امتحان كردن كليدها روي در آپارتمان ما بود. در را باز كردم و مرد جوان كه با ديدن من شوكه شده بود، فرار كرد.
كارآگاهان در ادامه بررسي‌ها متوجه شدند كه سازنده اين ساختمان، پسر 36ساله‌اي به نام مصطفي دارد كه مجرمي سابقه‌دار است. او 2بار به اتهام سرقت از خانه‌ها دستگير و زنداني شده بود. مأموران عكس او را مقابل دختر جوان قرار دادند و او به محض ديدن عكس تأييد كرد كه مصطفي همان كسي بوده كه آن شب قصد داشته وارد آپارتمانشان شود.
با دستگيري مرد جوان و كشف 25دسته كليد از خانه‌اش شكي باقي نماند كه سرقت‌ها از سوي او رخ داده است. مرد جوان در جريان بازجويي‌ها اعتراف كرد كه در زمان تحويل ملك به صاحبخانه‌ها، يك عدد از كليدهاي مربوط به واحدها را براي خود برمي‌داشت يا اينكه اگر كسي كليدش را پشت در جا مي‌گذاشت آن را سرقت مي‌كرد و بعد در فرصتي مناسب و بي‌آنكه كسي متوجه او شود، دست به سرقت مي‌زد.
به گفته سرهنگ افراسيابي، رئيس پايگاه چهارم پليس آگاهي تهران، متهم طلا و جواهرات مسروقه را به يك طلافروش در نارمك مي‌فروخت كه اين مرد دستگير و مدعي شد با توجه به اينكه پدر مصطفي فردي پولدار و ثروتمند بود، هرگز تصور نمي‌كرد طلايي كه پسرش در اختيار دارد مسروقه است.