چندي قبل مردي نزد مأموران پليس پايتخت رفت و گفت 2پسر جوان با تهديد سلاح گرم، خودروي پرايدش را زورگيري كردهاند. او گفت:وقتي مقابل در خانهام از ماشينم پياده شدم 2پسر جوان كه يكي از آنها مسلح بود با تهديد خودروام را زورگيري كردند و گريختند.
يك روز از وقوع اين سرقت مسلحانه گذشته بود كه پرايد مسروقه در حاشيه شهر كشف شد. در جريان بررسيها معلوم شد كه اين خودرو در راه خراب شده و سارقان مجبور شدهاند آن را رها كرده و فرار كنند. با اين حال تحقيقات براي دستگيري سارقان همچنان ادامه داشت تا اينكه مأموران به اطلاعاتي دست يافتند كه نشان ميداد 2جوان كه اهل يكي از استانهاي مركزي كشور هستند در اين سرقت دست دارند. در اين شرايط مأموران در عملياتي ضربتي آنها را دستگير كردند.
متهمان كه هر دو 27ساله هستند در جريان تحقيقات به سرقت مسلحانه پرايد اعتراف كردند. آنها گفتند با اينكه پرايد را دزديديم و ميخواستيم آن را به شهرمان ببريم اما در بين راه خراب شد و ديگر نتوانستيم آن را روشن كنيم و به ناچار خودرو را كنار جاده رها و فرار كرديم. در اين شرايط پرونده با صدور كيفرخواست به دادگاه فرستاده شد.
- در دادگاه
در جلسه رسيدگي به اين پرونده كه صبح ديروز در شعبه هشتم دادگاه كيفري يك استان تهران به رياست قاضي حسين اصغرزاده و با حضور قاضي توكلي و قاضي واعظي برگزار شد، ابتدا ابراهيمي، نماينده دادستان به دفاع از كيفرخواست پرداخت و گفت: همه شواهد و مدارك بهدست آمده ازجمله اعترافات متهمان عليه آنها است و خواستار صدور حكم شايسته هستم.
در ادامه متهم رديف اول درباره آنچه اتفاق افتاده بود گفت: اتهامم را قبول دارم اما باور كنيد اين نخستين مرتبهاي بود كه دست به سرقت زدم. وي ادامه داد: من حدود 15ميليون تومان بدهي داشتم و درآمدي براي پرداخت بدهيام نداشتم. يك روز وقتي با چند نفر از دوستانم صحبت ميكردم آنها گفتند كه از راه سرقت پول خوبي نصيبشان شده است و به من هم پيشنهاد كردند كه دزدي كنم. من هم وسوسه شدم و قبول كردم و تصميم گرفتم بدهيهايم را از طريق سرقت از تهرانيها جبران كنم.
وي در ادامه گفت: ابتدا يك كلت كمري و 10فشنگ به مبلغ 300هزار تومان خريدم. فروشنده گفته بود كه اين كلت فقط صدا ميدهد و خطري ندارد. سپس با همدستم به تهران آمدم. ابتدا ميخواستيم به خانهها دستبرد بزنيم و طلا بدزديم اما چون مورد مناسبي پيدا نشد پرايد را از صاحبش زورگيري كرديم. ميخواستيم ماشين مسروقه را به شهرمان ببريم و بفروشيم اما در بين راه خراب شد و رهايش كرديم.
- قتل پدر در كودكي
بررسي سوابق اين متهم نشان ميداد كه او در 15سالگي مرتكب قتل شده است. وقتي رئيس دادگاه از او در اينباره توضيح خواست، گفت: آن زمان سن زيادي نداشتم. پدرم در خانه يك اسلحه نگهداري ميكرد. يك روز درحاليكه همه اعضاي خانواده حضور داشتند پدرم مشغول تميزكردن سلاحش بود و خشابش را درآورده بود. من هم آن را برداشتم تا بازي كنم اما ناگهان يك گلوله به پدرم اصابت كرد و باعث مرگش شد. وي ادامه داد: آن زمان چون هيچ شاكي نداشتم و از طرفي سنم كم بود، زندان نرفتم اما قتل غيرعمد در سوابقم ثبت شد.در ادامه متهم ديگر نيز اظهارات متهم رديف اول را تأييد كرد و با ختم جلسه قضات وارد شور شدند.