امراي بازمانده از «القاعده در بلاد رافدين» با دعوت از سران تمامي گروههاي جهادي فعال در عراق و همچنين شيوخ عشاير، مجلس شوراي مجاهدين را تشكيل دادند و اين مجلس به فاصله چند روز ضمن اعلام رسمي برپايي دولت اسلامي عراق، ابوعمر بغدادي را بهعنوان امير آن برگزيد.
دولت اسلامي خودخوانده، استانهاي سني عراق (الانبار، كركوك، نينوا، ديالي، صلاحالدين، بابل و واسط) را شامل ميشد. اگرچه اين دولت صرفا روي كاغذ شكل گرفته بود و توان چنداني در ميان نيروهاي القاعده عراق، براي عملي كردن طرح مذكور در آن زمان ديده نميشد، اما منتخب بعدي مجلس شوراي مجاهدين (ابوبكر البغدادي الحسيني القريشي) بخش قابل توجهي از مناطق يادشده را به تصرف درآورد و زمينه را براي اقامه خلافت مورد نظر جريان سلفي بيش از هر وقت ديگري مهيا كرد.
از روزي كه بغدادي در رمضان 2014، اندكي بعد از فتح موصل، خلافت خود را بر فراز منبر مسجد نوري اعلام و مسلمانان جهان را به دارالاسلام خود دعوت كرد، بيش از 3 سال ميگذرد. طي اين مدت، تحولات منطقه بهگونهاي پيش رفت كه اكنون، اخبار مربوط به شكست داعش، هر روز در رسانهها منتشر ميشود و شهرهايي كه 3سال پيش در مقابل حيرت جهانيان بهسادگي توسط داعش سقوط ميكردند، امروز يكي بعد از ديگري، در عراق و سوريه بهدست نيروهاي دولتي آزاد ميشوند اما در اين ميان، نام يك شهر با ساير شهرها متفاوت است؛ موصل.
- رابطه تاريخي جريانات سلفي با شهر موصل
اهميت شهر موصل نزد جريانات جهادي و سلفي، ارتباطي به دستاوردهاي نظامي ابوبكر البغدادي ندارد؛ چراكه موصل از نظر تاريخي، همواره براي اين جريانات مهم بوده و به نوعي مدينه موعود به شمار ميآمد. واژه موصل، به معني محل وصل است؛ همانطور كه اين شهر، بستر همزيستي تاريخي 3 قوم عرب، كرد و ترك در ميان كشورهاي عراق، سوريه و تركيه بوده است.
رشيد رضا، از پدران فكري جريان سلفي، در كتاب الخلافه كه در سال 1922منتشر شده، مينويسد: خلافت بايد در منطقهاي ميان شبهجزيرهالعرب و آناتولي (قسمت آسيايي تركيه) برپا شود.
رشيد رضا بر اين اساس، موصل را پايگاهي مناسب براي احياي خلافت اسلامي بهحساب ميآورد. اين در حالي است كه پيش از طرح نام موصل، مناطق مهم و مشهوري در جهان اسلام، ازجمله حجاز را براي اين مهم، مناسب ندانسته است. تلاش رشيد رضا براي هدايت مجاهدين در دهههاي آينده به سوي سرزميني كه تركيبي از قوميتهاي مختلف را در خود جاي داده، ناظر بر ايده او مبني بر نقش همه اقوام سنيمذهب، در احياي خلافت است. به اين ترتيب، جريانات سلفي و جهادي به موازات انتظار تاريخي براي برپايي مجدد خلافت، همواره نيمنگاهي هم به شهر موصل در قلب خاورميانه داشتهاند.
- البغدادي در موصل؛ تأسيس و سقوط خلافت
اما فاصله آنچه البغدادي در عمل انجام داد، با نظريات رشيدرضا، مانند فاصله زماني اين دو چهره سلفي بسيار زياد بود.
خلافت خودخوانده البغدادي، نهتنها زمينه را براي وحدت اقوام كرد، ترك و عرب فراهم نكرد، بلكه حتي منجر به بروز بزرگترين نزاع در داخل سازمان القاعده شد.
خليفه جوان داعش در شرايط بسيار سختي ميراث زرقاوي را در دست گرفت؛ درحاليكه بسياري از نيروهاي اين سازمان كشته يا زنداني شده بودند و ضعف امنيتي دولت اسلامي به حدي رسيده بود كه ابوعمر البغدادي و ابوحمزه مهاجر، امير و وزير جنگ آن، در يك زمان و در يك خانه به قتل رسيدند.
البغدادي با كمك دستهاي پيدا و ناپيدا، دولت اسلامي عراق را احيا كرد،با دعوت از فرماندهان سابق ارتش بعثي عراق، توان بيسابقهاي به بازوي نظامي آن بخشيد و البته در نزاعي تاريخي با فرمانده القاعده مركزي، ايمن الظواهري و يارانش وارد شد؛ نزاعي كه به اختلاف طيف عراقي و مصري القاعده مشهور شده و فرزند نامبارك جبههالنصره سوريه را به همراه داشت.
اگرچه البغدادي، ميراث زرقاوي را با سرعتي شگفتانگيز توسعه داده و احيا كرد اما از سوي ديگر، تمامي اين ميراث را بهطور يكپارچه در معرض خطر نابودي قرار داد. اكنون نهتنها موصل در كنار بسياري ديگر از شهرهاي داعش سقوط كرده، بلكه حتي مشخص نيست خود البغدادي به قتل رسيده يا هنوز در قيد حيات است. سرنوشت موصل، توسط ابوبكر البغدادي، به ايده اقامه خلافت با قرائتهاي سلفي گره خورد و شكست داعش در موصل، شكست اين ايده و تمامي دستگاه خلافت خودخوانده داعش است. موصل، فصل مهمي در تاريخ جريانات جهادي و سلفي بوده و اكنون، اين فصل به پايان رسيده است.