اين حادثه اواخر سال 95رخ داد. يكي از روزهاي اسفند پارسال بود كه مردي 35ساله به نام اشكان خودروي آزراي خود را مقابل خانه نامزدش در غرب تهران پارك كرد و وارد خانه وي شد. هنوز دقايقي نگذشته بود كه زنگ آيفون به صدا در آمد و مرد ناشناسي به بهانه اينكه آزرا در جاي نامناسبي پارك شده، اشكان را به بيرون از خانه كشيد.
او وقتي سوار ماشينش شد تا آن را جابه جا كند ناگهان چند مرد با قمه به وي حمله كردند و سوار ماشينش شدند. آدم ربايان، طعمه خود را به يكي از استانهاي مركزي بردند و در جادهاي خلوت درحاليكه گلويش را بريده بودند رها كردند. اشكان كه در يك قدمي مرگ بود با يك دست جلوي خونريزي را گرفته و با تكان دادن دست ديگرش از راننده كمبايني كه در آن جاده خلوت عبور ميكرد كمك خواست. راننده كمباين، مرد جوان را به بيمارستان انتقال داد و او به طرز معجزه آسايي زنده ماند. مرد جوان پس از مرخص شدن از بيمارستان از آدمربايان شكايت كرد و تحقيقات در اين خصوص آغاز شد.
چند روز بعد خودروي آزاري شاكي در حاشيه يكي از بزرگراههاي تهران كشف شد. در ادامه كارآگاهان با دستورقاضي سهرابي بازپرس جنايي تهران موفق شدند يكي از متهمان اين پرونده را دستگير كنند. او اما مدعي شد كه در بينراه از همدستانش جدا شده و فقط در آدمربايي نقش داشته است.
وي گفت: سركرده باند با گروگان اختلاف داشت. آنها هرگز يكديگر را نديده بودند اما من شنيده بودم كه اختلاف آنها بر سر يك دختر است. او دستور ربودن و قتل اين مرد را صادر كرده بود و ما هم به دستورش عمل كرديم اما پس از آدمربايي از همدستانم جدا شدم. وقتي شنيدم كه گروگان زنده است، خيلي تعجب كردم.
- پايان فرار 4ماهه
تحقيقات براي دستگيري سركرده باند آدم ربايان و طراح نقشه قتل انتقامجويانه ادامه داشت تا اينكه مخفيگاه وي شناسايي شد و او جمعه شب در عملياتي غافلگيرانه به دام افتاد. متهم به نام مهدي كه 22سال بيشتر ندارد ديروز در دادسراي جنايي تهران حاضر شد اما آدمربايي را انكار كرد و فقط بريدن گلوي مرد جوان را گردن گرفت. در جلسه ديروز شاكي پرونده به قاضي جنايي گفت: من روز حادثه به خانه نامزدم رفته بودم كه آدم ربايان به بهانه جابهجايي ماشين مرا به بيرون كشيدند.
در بين راه مهدي(متهم اصلي) با شخصي تماس گرفت و گفت:« ما توراهيم. قبرش را آماده كن.» آنجا بود كه فهميدم آدمربايان قصد كشتن مرا دارند. وقتي به بياباني رسيديم هرچه با مرد قبركن تماس گرفتند جواب نداد. آنها اصرار داشتند كه بايد 200ميليون تومان پول برايشان آماده كنم.
من هرچه به آنها ميگفتم كه اين مبلغ را نميتوان كارت به كارت كرد زيربار نميرفتند. آنها در نهايت مرا از ماشين به بيرون بردند و در همان بيابان، مهدي با چاقو گلويم را بريد و دوستش طنابي به دور گردنم انداخت و آنقدر فشار داد تا خفهام كند. پس از آن به خيال اينكه جانم را گرفتهاند مرا در همانجا رها كردند. وقتي ميرفتند قبركن با آنها تماس گرفت. صداي مهدي را شنيدم كه به همدستانش ميگفت قبركن هنگام كندن قبر خوابش برده براي همين بهتر است مرا در همانجا رها كنند و بروند.
وي ادامه داد: مهدي و همدستانش سوار ماشينم شدند و فرار كردند. من باورم نميشد زنده بمانم. با خود گفتم اين خونريزي مرا از پا در ميآورد و در آن بيابان كسي نيست كمكم كند. اشهدم را خواندم تا اينكه ساعتي بعد به طرز معجزه آسايي، راننده كمباين رسيد و فرشته نجاتم شد. درواقع خدا او را فرستاد تا من زنده بمانم.
- زهرچشم از رقيب عشقي
در ادامه وقتي نوبت به متهم اصلي پرونده رسيد، وي چنين گفت: من 3، 4سالي ميشد كه با شراره همان دختري كه با شاكي نامزد كرده دوست بودم. مدتي از او خبر نداشتم تا اينكه چند روز قبل از حادثه شراره به من زنگ زد و گفت مرد جواني او را اغفال كرده است. او كسي جز اشكان(شاكي) نبود. شراره از من خواست تا حساب او را برسم و گوشمالياش بدهم. درواقع از من خواست تا از اشكان زهرچشم بگيرم. من هم قبول كردم، روز حادثه به من گفت كه اشكان قرار است به خانهاش برود. من هم با همدستي دوستانم نقشهاي طراحي كرديم تا از او زهرچشم بگيريم.
وي ادامه داد: آن روز اشكان با ميل خودش سوار ماشينش شد و من به او گفتم كه ميخواهم درخصوص شراره با او صحبت كنم. به همراه دوستانم سوار ماشينش شديم تا با هم صحبت كنيم اما در بين راه دعوايمان شد. وقتي درگيري بالا گرفت او چاقويي از جيبش در آورد و مرا زخمي كرد. من هم چون چاقو همراهم بود به او ضربه زدم.
او درحالي چنين ادعايي مطرح كرد كه قاضي جنايي از او پرسيد: اگر قصدتان زهر چشم بود چرا با چاقو گلوي طعمه خود را بريده و در بيابانهاي يكي از استانهاي مركزي رهايش كرديد؟ متهم اما همان گفتههاي قبلي خود را تكرار و تأكيد كرد كه در درگيري به او ضربه زده است. حتي قبول كرد كه پس از رها كردن اشكان، سوار ماشينش شده وبه تهران برگشته است.متهم منكر اتهام باجگيري 200ميليوني و كندن قبر براي رقيب عشقياش شد و با دستور قاضي جنايي در اختيار كارآگاهان قرار گرفت. تحقيقات براي دستگيري همدستان وي ادامه دارد.