«خيبولا» به كارگرداني گيورگي اواشويلي، قصه زندگي زوياد گامساخورديا، رئيسجمهور فقيد گرجستان است كه مدتي كوتاه در رأس قدرت بود و خيلي زود با يك كودتا بركنار شد. با همه اينها، اهميت خيبولا براي ما ايرانيها در نام بازيگري خلاصه ميشود كه به سختي به گروه توليد رسيد و نقش اصلي را ايفا كرد. حرف از حسين محجوب است كه در اين روزهاي گرم تهران، تجربه روزهاي سرد فيلمبرداري در گرجستان را براي ما روايت ميكند.
- آقاي محجوب چقدر بدون سر و صدا؛ در جشنواره كارلوويواري هم كه شركت نكرديد!
راستش ماجرا به 2سال قبل بازميگردد. من براي عقد قرارداد به گرجستان رفتم اما شرايط اوليه را نپذيرفتم و برگشتم. بعد از مدتي كوتاه، دوباره به درخواست كارگردان به پروژه خيبولا پيوستم.
- اين آشنايي با كارگردان چطور اتفاق افتاد؟ ظاهرا خيلي براي انتخاب بازيگر مناسب درگير بوده و با ديدن عكسهاي شما ذوقزده شده است.
راستش عكسهاي من از طريق آقاي نظام كيايي، از صدابرداران درجهيك و قديمي سينما و دوست خوب من، بهدست كارگردان رسيده بود. اين همكاري خيلي عجيب آغاز شد و تا ارديبهشت سال گذشته كه آخرين روز كار من بود، خيلي عجيب ادامه يافت.
- از تجربه كار خارج از ايران بگوييد.
راستش عوامل كار واقعا حرفهاي بودند. تهيهكنندگان آلماني و فرانسوي آنقدر درست كار را پيش بردند كه فيلمي با اين همه صحنههاي سخت خارجي و مناطق كوهستاني در 60 روز كاري و 48جلسه فيلمبرداري به پايان رسيد. اين در حالي است كه ما در نقاط مختلفي از گرجستان فيلمبرداري داشتيم.
- شرايط آب و هوايي و وضعيت زبان برايتان دشوار نبود؟
در گرجستان فصل سرما خيلي ديرتر از ايران تمام ميشود و همين موضوع كار را براي من بسيار دشوار كرده بود. از سوي ديگر، موضوع زبان هم بود و من مجبور شدم همه ديالوگهايم را به زبان گرجي حفظ كنم كه واقعا سخت بود. با اين همه، خوشحالم كه فيلم به پايان رسيد و به گمانم كار بدي هم نشده باشد.
- مگر نسخه نهايي را نديدهايد؟
راستش را بخواهيد نه و به جشنواره چك هم نرسيدم. البته قرار است چند وقت ديگر در جشنواره ارمنستان شركت كنم و همانجا فيلم را هم ميبينم.
تجربه كاركردن با كارگرداني كه جايزه كارلوويواري را هم در كارنامه دارد، چطور بود؟
آقاي اواشويلي، كارگرداني مطرح است و براي انتخاب نقش اين فيلم خيلي وسواس به خرج داده بود. وقتي همديگر را ديديم، به من گفت كه از روي عكسهايم فهميده بيترديد بايد نقش اصلي فيلمش را بازي كنم. البته به گفته خودش چند كار قبلي من را ديده بود و خلاصه ماجرا اينگونه رقم خورد. حالا هم اميدوارم فيلم بدرخشد و اتفاقهايي خوب در راه باشد.