به راستي چه عواملي دست بهدست يكديگر ميدهند كه در فاصله كوتاهي چنين حوادثي رخ دهد؟ آيا ما در جامعه خشني زندگي ميكنيم يا انتشار اخبار در رسانهها چهره جامعه را خشن نمايش ميدهد ؟ دكتر امانالله قرائي مقدم، جامعه شناس در گفتوگويي كوتاه به پرسشهاي همشهري در اينباره پاسخ داد.
- خشونت در جامعه از كجا نشأت ميگيرد؟
خشونت از خشونت زاييده ميشود. به اين معنا كه خشونت از طريق يادگيري حاصل ميشود. وقتي خبرهاي خشونت بار از طريق راديو، تلويزيون و مطبوعات منتشر ميشود به نوعي خشونت پراكني انجام ميشود. در شرايط كنوني وقتي تلويزيون سريالها، اخبار و برنامههاي خشن پخش ميكند ديگر نميتوان آن را دانشگاه فراگير دانست. البته رسانهها تنها بخشي از راههاي متعدد ترويج خشونت هستند. حدود 50سال قبل نمايش فيلمهاي وسترن در ايران رواج داشت.
آن زمان شاهد اين بوديم كه وقتي جوانان از سينما بيرون ميآمدند با يكديگر زد و خورد ميكردند. فيلمهاي اكشن پرخاشگري بهوجود ميآورند. مخاطبان چنين فيلمهايي با اين فيلمها همسانسازي ميكنند و خشونت بهوجود ميآيد. در مطبوعات نيز اين موضوع وجود دارد. وقتي رسانهها به اخبار خشن بال و پر ميدهند به نوعي خشونت پراكني ميكنند. در اين زمينه تئوري به نام تئوري چرخش خشونت وجود دارد كه درباره ترويج خشونت توضيح ميدهد.
- ريشه اين خشونت به كجا بر ميگردد؟
جامعه شناسان معتقدند كه ريشه خشونت از وقتي كه فرد در شكم مادر است ايجاد ميشود. وقتي در دوران بارداري مادر رفتار خشونتباري داشته باشد يا شاهد چنين رفتاري باشد اين خشونت به فرزندش منتقل ميشود. پژوهشها نشان داده مثلا وقتي برخي مادران به فرزندانشان بيشتر و توأم با نوازش شير ميدهند آنها افراد آرامي ميشوند اما مادراني كه كمتر و با پرخاش اين كار را ميكنند فرزندان خشن و ناآرامي را به جامعه تحويل خواهند داد. خشونت از دوران جنيني شروع شده و در ادامه مسير زندگي ادامه مييابد.
- آيا جامعه خشن شده يا اينكه به خاطر انتشار اخبار خشونتبار در رسانهها بهخصوص شبكههاي اجتماعي اينطور بهنظر ميرسد كه جامعه دچار خشونت شده است؟
انتشار اخبار مؤثر است اما ما در جامعه كنوني دچار يك نوع خشونتزدگي هستيم. اين اتفاقات هميشه وجود داشته اما چون بازتاب نداشته نمود پيدا نميكرده است. اما حالا با انتشار لحظه به لحظه چنين اخباري نمود بيشتري پيدا كرده است. از سوي ديگر نبايد فراموش كرد كه رشد معنويات ميتواند از خشونت جلوگيري كند. چرا كه جامعه معنوي ميتواند مشكلات و آسيبها را تحمل كند و كمتر به خشونت رو ميآورد. مثلا در جامعه روستايي كه معنويات بيشتري در آن وجود دارد كمتر شاهد خشونت هستيم اما در شهرهاي بزرگ اين رابطه معكوس است. مردم مذهبي كمتر پرخاشگري ميكنند. جامعه هرچه از معنويات دور شود بيشتر به خشونت نزديك ميشود.
- انتشار اخبار خشونت آميز در شبكههاي اجتماعي تا چه حد ميتواند افرادي كه زمينه ارتكاب بزهكاري در آنها وجود دارد را براي ارتكاب جرم تحريك كند؟
احتمال اين موضوع زياد است. چرا كه زمينه ارتكاب جرم در چنين افرادي وجود دارد و اين اخبار ميتواند آنها را به سوي تكرار جرم سوق دهد. در اين شرايط احتمال ارتكاب بزه از سوي افرادي با زمينه قبلي بيشتر از سايرين است. چرا كه آنها بيشتر تحريك ميشوند.
آيا شبكههاي اجتماعي با بازتاب اخبار خشونت بار ميتوانند افراد را به سوي ارتكاب اعمال خشونت بار سوق دهند؟
شبكههاي اجتماعي بهدليل ويژگيهايي كه دارند به ترويج خشونت سرعت ميبخشند. اين شبكهها معمولا به چنين خبرهايي شاخ و برگ ميدهند و بازار شايعات را داغ ميكنند. با اين حال بايد توجه كرد كه خشونت يك پديده تام است. يعني با جميع علتها ايجاد ميشود. دهها عامل دست بهدست يكديگر ميدهند تا اين پديده بهوجود بيايد.
- در اين شرايط چه بايد كرد ؟
بايد مردم مهربانانه با يكديگر صحبت كنند. برنامههاي تلويزيون پالايش شود. شادي و نشاط در جامعه رواج پيدا كند. رسانهها از بزرگنمايي اخبار خشونت بار خودداري كنند. البته روزنامهها همانطور كه ممكن است در ترويج خشونت مؤثر باشند به همان ميزان نيز آگاهيبخش هستند و ميتوانند با بيان واقعيتها خانوادهها را آگاه كنند و روشهاي درست تربيتي را به خانوادهها آموزش دهند.