با دستور قاضي جنايي شوهر وي كه يك دكتر جراح است بازداشت شده و تحقيقات از او ادامه دارد. مدتي قبل اعضاي خانوادهاي به شعبه هفتم دادسراي جنايي تهران رفتند و گفتند دخترشان به قتل رسيده است. آنها مدعي بودند كه عامل مرگ دخترشان كسي جز داماد خانواده نيست. همين اظهارات كافي بود تا قاضي مرشدلو، دستور تحقيق در اين خصوص را صادر كند. قرباني زن ٣١سالهاي بود كه پرستار بيمارستاني در تهران بوده. او مدتي قبل با يك دكتر جراح ازدواج كرده بود.
خواهر قرباني در اين خصوص گفت: خواهرم و شوهرش چند وقتي ميشد كه با هم اختلاف داشتند. روز حادثه از پدرم شنيدم كه خواهرم باز هم با دامادمان درگير شده است. آنها با صحبتهاي پدرم آشتي كردند اماساعتي از اين ماجرا گذشته بود كه ديدم دامادمان به خواهرم آمپولي تزريق كرد.
او ميگفت كه وضعيت روحي خواهرم خوب نيست و به همين دليل به او آرامبخش تزريق كرده است. پس از آن خواهرم خوابيد و دامادمان به محل كارش رفت. وي ادامه داد: يكي دوبار مادرم به او سر زد كه خواب بود اما بار سوم كه بالاي سرش رفت، ديد كه از دهانش كف بيرون زده است.
فورا با شوهرش تماس گرفتيم، او گفت با اورژانس تماس بگيريم و اورژانس هم خواهرم را به بيمارستان منتقل كرد. اما با اصرار دامادمان و به درخواست او خواهرم را به بيمارستاني ديگر منتقل كرديم. ولي او به كما رفت و 2ماهي در كما بود تا اينكه در نهايت جانش را از دست داد. پس از مرگ خواهرم مدتي درگير مراسم عزاداري شديم اما من از آنجا كه با چشمان خود ديدم دامادمان چيزي به خواهرم تزريق كرد احتمال ميدهم كه قصد قتل او را داشته است.
با اين شكايت، قاضي جنايي دستور تحقيق در اين خصوص و بررسي پرونده پزشكي متوفي را صادر كرد. بررسيهاي اوليه حكايت از آن داشت كه پزشك جوان مدعي شده كه همسرش بر اثر مصرف متادون حالش بد شده است. با ادعاي او آزمايش متادون صورت گرفت اما جواب آن منفي بود. اصرارهاي داماد جوان باعث شد تا بار ديگر آزمايش متادون انجام شود و اينبار نتيجه آزمايش مثبت بود. اين در حالي بود كه پس از انتقال زن جوان به بيمارستان دوم و مرگ او، پزشكي قانوني علت مرگ را باتوجه به پرونده پزشكي وي، عفونت شكمي و عوارض قلبي ناشي از مصرف متادون اعلام كرده و با استناد به گفتههاي شوهر وي، در نهايت جواز دفن صادر شده بود.
باتوجه به مشكوك بودن ماجرا پرونده براي تحقيقات به كميسيون 3نفره پزشكي ارسال شد. در نهايت كميسيون پزشكي اعلام كردند كه علت مرگ نميتواند عفونت ناشي از متادون باشد چرا كه اگر زن جوان متادون مصرف كرده بود بيشك در آزمايش اوليه او نشان داده ميشد. همين مسئله حكايت از آن داشت كه فاطمه بر اثر مسموميت متادون فوت نكرده و آزمايش دوم احتمالا دستكاري شده است.
از سويي تحقيقات نشان ميداد كه مدارك پزشكي زن جوان عوض شده است. اين درحالي بود كه طبق اظهارات خانواده پرستار جوان، شب حادثه همسرش به خانه رفته و آنجا را تميز كرده و مقداري از وسايل فاطمه را با خود برده بود. مداركي كه در تحقيقات بهدست آمد، كافي بود تا قاضي جنايي دستور بازداشت آقاي جراح (شوهرقرباني) را صادر كند. او اما در بازجوييها اصرار داشت كه بيگناه است و همسرش روز حادثه متادون مصرف كرده بود. با وجود اين، مرد جراح در بازداشت بهسر ميبرد تا در تحقيقات معماي مرگ اسرارآميز خانم پرستار آشكار شود.