اين جنايت روز 15بهمنماه سال95 در يكي از مناطق ورامين اتفاق افتاد و در جريان آن جواني 30ساله به نام رامين با يك ضربه چاقو به قتل رسيد. در بررسيهاي اوليه معلوم شد قاتل يكي از دوستان صميمي اوست كه پس از ارتكاب جنايت، سراسيمه به مكاني نامعلوم گريخته است.
تحقيقات حاكي از آن بود كه قاتل و مقتول دوستاني صميمي بودند و پيش از جنايت هيچ مشكلي با يكديگر نداشتند. هيچكس از انگيزه اين جنايت باخبر نبود و كارآگاهان بايد براي پيبردن به پشت پرده اين قتل تا دستگيري قاتل صبر ميكردند. چند روز از اين حادثه ميگذشت تا اينكه مأموران به اطلاعاتي دست يافتند كه نشان ميداد متهم تحت تعقيب قصد دارد از طريق مرز زميني به باكو فرار كند. به همين دليل در كمين او نشستند و توانستند وي را پيش از عبور از مرز به دام بيندازند. او در همان تحقيقات مقدماتي به قتل دوست صميمياش اعتراف كرد و گفت با انگيزه ناموسي دست به قتل زده است. او صحنه جنايت را بازسازي كرد و در نهايت پرونده با صدور كيفرخواست به دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد.
در جلسه محاكمه كه چند روز قبل در شعبه يازدهم به رياست قاضي مجيد متين راسخ برگزار شد، ابتدا اولياي دم مقتول براي قاتل فرزندشان درخواست صدور حكم قصاص كردند. سپس متهم در جايگاه ايستاد و گفت كاري كه كرده بزرگترين اشتباه زندگياش است. او گفت: يك اشتباه باعث شد كه دست به قتل دوستم بزنم. او گفت: 2سال قبل از حادثه ازدواج كردم و با همسرم زندگي خوبي داشتيم اما مدتي بعد فهميدم كه مرد غريبهاي براي همسرم پيامك ميفرستد و مزاحم او ميشود.
من اين موضوع را از طريق بررسي گوشي تلفن همراه همسرم متوجه شده بودم و در اينباره هيچ حرفي به او نزدم. چرا كه ميخواستم خودم اين مشكل را برطرف كنم. متهم ادامه داد: وقتي پيامكهاي مرد مزاحم را ديدم فهميدم نام او رامين است. به همين دليل به يكي از دوستانم كه نام او هم رامين بود مظنون شدم. از اينكه دوستم وارد زندگيام شده خيلي عصباني شدم و بدون اينكه حرفي به همسرم بزنم نقشه قتل دوستم را كشيدم. آن روز سراغ دوستم رفتم و بيمقدمه با چاقويي كه آماده كرده بودم، ضربهاي به او زدم و فرار كردم. قصد داشتم با كمك دوستانم به خارج از كشور فرار كنم اما پيش از فرار دستگير شدم.
متهم درحاليكه اشك ميريخت ادامه داد: بعد از دستگيري بود كه فهميدم فردي كه مزاحم همسرم ميشد، دوست صميميام نبوده و تشابه اسمي من را به اشتباه انداخته بود. به همين دليل از كاري كه كردهام پشيمانم و از اولياي دم ميخواهم كه من را ببخشند. من و رامين دوستان خوبي بوديم و هيچ مشكلي با يكديگر نداشتيم و من بهخاطر يك اشتباه دست به قتل او زدم. روزي كه اسم رامين را در گوشي تلفن همراه همسرم ديدم خيلي عصباني شدم و درباره اين موضوع هيچ تحقيقي نكردم. از اين گذشته من به بيماري اعصاب و روان مبتلا هستم و گاهي نميتوانم خودم را كنترل كنم.براساس اين گزارش قرار است قضات دادگاه بهزودي درباره اين پرونده تصميمگيري كنند.