نيمهشب يكشنبه 18تيرماه افراد ناشناسي كه سلاح سرد همراهشان بود بهخودروي گشت ناظر پيمانكار خدمات شهري شهرداري منطقه6 درخيابان كريمخان هجوم بردند. مهاجمان، 3سرنشين خودرو را مورد ضرب و شتم قرار دادند و لحظاتي بعدگريختند. با حضور ماموران، يكي از شاهدان گفت: مهاجمان پس از ضرب و شتم و زخمي كردن كاركنان شهرداري فرياد زدند كه آنها را اشتباه گرفتهاند و بعد سوار بر 3خودرو فرار كردند.
آن شب 3فرد مجروح به بيمارستان منتقل شدند اما چند ساعت بعد يكي از آنها كه راننده خودرو بود جان خود را از دست داد. با مرگ اين جوان 27ساله، قاضي محسن مديرروستا، كشيك جنايي پايتخت دستور تحقيق براي دستگيري مهاجمان را صادر كرد. كارآگاهان پليس آگاهي تهران با اقدامات ويژه و بازبيني تصاوير دوربينهاي مداربسته محل حادثه موفق شدند متهمان را شناسايي كنند اما همگي از محل زندگيشان گريخته بودند. با اين حال ظهر چهارشنبه گذشته 13متهم كه ميدانستند پليس در تعقيبشان است، پس از 10 روز فرار با مراجعه به اداره پليس خود را معرفي كردند. 7نفر از متهمان ديروز به شعبه ششم دادسراي جنايي تهران منتقل شدند و پيش روي قاضي محسن مديرروستا جزئيات حمله مرگبار را شرح دادند.
يكي از آنها كه مدعي است 3ضربه چاقو به قرباني زده گفت: من و دوستانم از كاركنان شركت خصوصي پيمانكاري هستيم و شغلمان جمع كردن زباله است. چند ساعت پيش از حادثه حوالي ميدان آرژانتين به همراه 2نفر از همكارانم مشغول كار بوديم كه متوجه افرادي شديم كه سوار بر يك خودروي مزدا زباله جمع ميكردند. آنها وقتي ديدند ما هم قصد جمعآوري زباله را داريم، گفتند چرا در محدوده آنها فعاليت داريم؟ بر سر اين موضوع با هم درگير شديم و آنها كتكمان زدند و حتي مجروح شديم. پس از آن با دوستانمان تماس گرفتيم و خواستيم تا با ما همراه شوند. ميخواستيم هرطور شده از آنها انتقام بگيريم.
وي ادامه داد: 10نفر از دوستانمان همراهمان شدند و با 2خودروي وانت پيكان و يك نيسان در خيابانها به جستوجو پرداختيم. ميدانستيم آنها تا صبح مشغول جمعآوري زباله هستند و دقايقي بعد به خيابان كريمخان رسيديم كه مقابل داروخانه 13آبان خودروي گشت وانت مزدا را ديديم. رنگ ماشين درست همانند ماشيني بود كه در ميدان آرژانتين با سرنشينان آن درگير شده بوديم. همين شد كه به سمت آنها حملهور شديم. من چاقو در دست داشتم و دوستانم قمه، چوب، لوله و قفل فرمان. وي ادامه داد: قبول دارم كه با چاقو 3ضربه به راننده زدم اما باور كنيد وقتي به سمت او هجوم بردم، راننده خونآلود بود و نميدانم قبل از من با چهكسي درگير شده بود. بعد از آن بود كه فهميديم آنها را اشتباهي گرفتهايم.
متهم ديگر چنين گفت: من چوب در دست داشتم كه با آن ضربهاي به سرنشين خودرو زدم. حتي خودرو را هم تخريب كردم. با چوب ضربهاي هم به سر راننده زدم اما قبل از آن وي مجروح شده بود.چهارمين متهم گفت: من قمه در دستم بود كه وقتي چراغ گردان ماشين را تخريب كرده و در ماشين را باز كردم چشمم به لباس شهرداري سرنشينان ماشين افتاد و فرياد زدم كه ما آنها را اشتباه گرفتهايم و اينها كاركنان شهرداري هستند. براي همين به سرعت سوار ماشينها شديم و فرار كرديم. متهمان با قرار قانوني در اختيار اداره آگاهي قرار گرفتند و تحقيقات در اين خصوص ادامه دارد.