هر دوي آنها پس از دستگيري براي بررسي سلامت رواني در اختيار پزشكي قانوني قرار گرفته بودند كه گزارش متخصصان اين سازمان نشان داد هر دو متهم از سلامت رواني برخوردار بودند.
حالا اين پرونده با دقت و بهطور ويژه در شعبه چهارم دادسراي جنايي تهران و زيرنظر قاضي آرشسيفي در حال رسيدگي است و قرار است بهزودي با اعلام نتيجه پزشكي قانوني درخصوص علت مرگ بنيتا و همچنين بررسي تمامي زواياي پرونده، كيفرخواست صادر و پرونده به دادگاه ارسال شود. روز گذشته خبرنگار همشهري به گفتوگو با 2متهم پرونده پرداخت و آنها جزئيات تازهاي از اين ماجرا را فاش كردند.
محمد 27ساله و مهدي 36ساله 2متهم پرونده قتل بنيتا هستند. محمد اتهامش قتل عمد و سرقت است و مهدي اتهامش معاونت در سرقت و خودداري از كمك به فردي است كه در معرض خطر جاني بوده است. هردو در حضور قاضي جنايي اتهامات خود را گردن گرفتند.
محمد اما اصرار داشت كه اگر قاضي هم برايش مجازات اعدام درنظر نگيرد، خودش آرزو دارد كه هرچه زودتر اعدام شود؛ چرا كه نهتنها خانواده بنيتا را عزادار كرده بلكه احساسات تمام مردم را جريحهدار كرده است. او ميگويد كه هرگز فكرش را نميكرده دزديدن يك خودروي پرايد آن هم در روز روشن چنين سرنوشتي را برايش رقم بزند.
- تو كه ميدانستي كودك هشتماهه نميتوانسته خودش را از داخل ماشين نجات بدهد، چرا در جايي خلوت رهايش كردي؟
من ماشين را مقابل يك ابزارفروشي در مامازن و در نزديكي خانهمان رها كردم و فكر ميكردم صاحب مغازه ماشين را ميبيند و نجاتش ميدهد.
- اگر بچه آن محلي، خوب ميدانستي كه صاحب ابزارفروشي مدتها بود كه مغازهاش را تعطيل كرده بود؟
من خبر نداشتم.
- وقتي ماشين را رها كردي، ديگر سراغ آن نرفتي تا سري به بچه بزني و ببيني كه آيا كسي او را ديده و نجاتش داده؟
نه. ترسيدم مبادا دوربينها چهرهام را گرفته باشند و چون سابقهدارم گير بيفتم. با خودم ميگفتم قطعا يك نفر ماشين را ديده و حداقل صداي گريه بچه را شنيده است.
- در شرايطي كه شيشههاي ماشين بالا بوده چطور ممكن است كسي صداي گريه بچه را بشنود، چرا حداقل شيشه ماشين را پايين نكشيدي و يا ماشين را در جاي شلوغ رها نكردي كه چنين فاجعه هولناكي رخ ندهد؟
اصلا مغزم كار نميكرد، شيشه زندگيام را نابود كرده است.
- وقتي ماشين را رها كردي، بنيتا زنده بود. حتي لحظهاي دلت به رحم نيامد كه با آن وضعيت رهايش نكني؟
وقتي ماشين را رها كردم بچه خواب بود.
- فاصله زماني سرقت تا رها كردن ماشين چقدر طول كشيد؟
زمان زيادي نبود، نميدانم چند ساعت شد، من پس از سرقت به سمت قيامدشت رفتم و با كمك مهدي (متهم دوم پرونده) و يك نفر از دوستانم ضبط و باند ماشين را برداشتيم. در آن لحظه بچه مدام گريه ميكرد اما من توجهي به گريههايش نكردم. دوستانم هم حرفي نزدند و به سرعت لوازم ماشين را برداشتيم. پس از آن من پشت فرمان نشستم و به سمت مامازن رفتم. وقتي راه افتادم بچه خوابيد و بعد ماشين را رها كردم.
- بعد از آن ماجرا را براي كسي تعريف نكردي؟
نه.
- اخبار را در فضاي مجازي دنبال ميكني؟
بعضي وقتها به تلگرام نگاهي مياندازم.
- خبر گمشدن بنيتا را نديدي؟ چون همان روز اول تمام عكسهاي اين كودك پخش شده بود؟
اگر هم ديدم متوجه نشدم اين همان كودك است. من وقتي شيشه ميكشم ديگر مغزم كار نميكند و چيزي در حافظهام نميماند.
- چند وقت است كه شيشه ميكشي؟
13سال است كه اعتياد دارم. روزي يك گرم شيشه بايد بكشم، وقتي نكشم بههم ميريزم.
- چند وقت بود كه آزاد شده بودي؟
من برج 10 پارسال آزاد شدم و تا قبل از آن 17ماه زندان بودم. اتهامم 130فقره سرقت لوازم داخل خودرو بود اما من فقط 13مورد آن را قبول داشتم و در دادگاه به همين 13تا اعتراف كردم. پس از 17ماه حبس، سند خانه 200ميليون توماني پدرم را وثيقه گذاشتيم و آزاد شدم. پس از آزادي هم سرقت كردم و ميگويند 40تا سرقت ديگر انجام دادهام اما درست نيست. البته من قبول دارم كه حافظهام سرجايش نيست اما خوب ميدانم كه آمار سرقتهايم اينقدر نيست.
- در هر سرقت چقدر پول گيرت ميآمد؟
بين 50 تا 100هزار تومان.
- كاري جز سرقت هم انجام ميدادي؟
شغل اصليام موتورسازي است.
- چند فقره سابقه داري؟
5بار زندان رفتهام. نخستينبار در سال88 به زندان افتادم. جرمهايم مختلف بود مثل سرقت، موادفروشي و...
- متاهلي؟
6،5 ماه پيش با زني 38ساله بر سر مصرف شيشه آشنا شدم و بهصورت موقت ازدواج كرديم اما او از ماجراي بنيتا خبري نداشت.
- اطرافيانت بچه دارند؟
برادرم بچه 9 يا 10ساله دارد! من ميدانم كه اشتباه كردهام و واقعا اگر زمان به عقب برگردد، قطعا بچه را مقابل يك كلانتري و يا حداقل جاي شلوغ رها ميكردم و يا به خانوادهاش برميگرداندم اما افسوس كه نميشود زمان را به عقب برگرداند و من بايد اعدام شوم تا تاوان اين اشتباه بزرگم را بپردازم. با اين جنجالي كه به پا شده زنده نمانم بهتر است. ميدانم همه مرا به شكل هيولا ميبينند، حتي خانوادهام، حتي زندانيان، براي همين دوست دارم هرچه زودتر اعدام شوم.
مهدي متهم رديف دوم پرونده است. او هم اعتياد به شيشه دارد و ميگويد همان شب ماموران كلانتري را در جريان حادثه قرار داده بود.
اگر در سرقت نقشي نداشتي چرا روز سرقت همراه محمد بودي؟
من و محمد بچه يك محله هستيم. روز حادثه سوار پرايد من شديم تا به سمت مشيريه برويم و مواد بخريم. محمد ميگفت دوست موادفروشش در مشيريه زندگي ميكند. در آنجا ناگهان چشممان به خودروي پرايدي افتاد كه روشن بود و كسي داخلش نبود. محمد در يك لحظه تصميم به سرقت گرفت.
پياده شد و به سرعت پشت فرمان نشست. من هم از ترسم فرار كردم. نيم ساعت بعد با او تماس گرفتم تا ببينم كجاست. وقتي فهميدم به پاكدشت رسيده، با او قرار گذاشتم. به محض اينكه محمد رسيد ناگهان ديدم بچهاي داخل ماشين است. محمد ماشين را با بچه داخلش دزديده بود. لحظهاي كه من رسيدم، بچه خوابيده بود.
شايد اگر گريه ميكرد او را برميداشتم و تحويل خانوادهاش ميدادم. آخر خودم يك پسر دوساله و دختر 9ساله دارم. من در سرقت و ربودن كودك نقشي نداشتم. همان لحظه به محمد گفتم كه بچه را تحويل بده، محمد هم تأكيد كرد كه در يك جاي شلوغ و يا مقابل كلانتري رهايش ميكند. همين چند دقيقه او را ديدم و بعد از ماشين پياده شدم. اينكه محمد گفته در سرقت لوازم خودرو با او همدست بودم، دروغ است. قرار شد محمد كودك را تحويل بدهد و بعد من از ماشين پياده شدم و ديگر محمد را تا روز دستگيري نديدم.
- چرا پيگيري نكردي كه ببيني آيا محمد كودك را تحويل داده يا نه؟
من همان شب به كلانتري خاتونآباد رفتم و موضوع را گفتم. چون ميدانستم محمد شيشه زياد ميكشد و حافظه درستي ندارد، براي همين به پليس خبر دادم كه فردي به اسم محمد خودرويي را با يك كودك در مشيريه تهران ربوده است. مأموران هم گفتند پيگيري ميكنيم.
- بعد چه شد؟
بعد از حدود 5روز عكس كودكي را در تلگرام ديدم. ماجرايش را كه خواندم شستم خبردار شد كه محمد هنوز كودك را تحويل نداده است. با خودم گفتم يا كودك را به خانهاش برده و پيش همسرش است و يا آن را فروخته است. براي همين به دوستانم زنگ زدم و موضوع را برايشان تعريف كردم. آنها همان روز كه فكر ميكنم سهشنبه بود با پليس پاكدشت تماس گرفتند و گفتند بچه پيش محمد است كه گويا پس از آن مأموران محمد را دستگير كردند و وقتي من شنيدم بچه را داخل ماشين در گرما رها كرده، شوكه شدم.
- خودت سابقهداري؟
بنگاه دارم اما 3بار به جرم سرقت و حمل مواد به زندان رفتهام.
- مسائل مطرحشده صحت ندارد
حجتالاسلام والمسلمين غلامحسين محسني اژهاي، سخنگوي قوه قضاييه نيز ديروز در نشست خبري خود درباره پرونده بنيتا گفت: توصيه شده كه پرونده با سرعت و توأم با دقت بررسي شود و هرچه سريعتر اين جانيان به مجازات مقرر در قانون برسند. وي بابيان اينكه «مسائلي كه درباره پرونده متهمان مطرح شده، صحت ندارد» گفت: گفته شده بود كه يكي از متهمان 130سابقه سرقت دارد و با يك كفالت آزاد شده و زمان آزادي اين جرم را مرتكب شده كه صحت ندارد.
همچنين گفته شد كه با يك فيش حقوقي آزاد شده كه خلاف است و مطلقا صحت ندارد. آقاي اسماعيلي رئيسكل دادگستري استان تهران گزارش داده كه 130فقره سرقت اين متهم صحت ندارد. يك پرونده سرقت داشته كه دستگير شده است. در اثناي تحقيقات مشخص شده 12فقره سرقت داخل ماشين انجام داده و 14ماه بازداشت بوده است.
بيش از اين مقدار بازپرس يا دادسرا نميتواند متهم را نگه دارد. بعد از 14ماه بازداشت با قرار وثيقه 160ميليون توماني آزاد شده است؛ بنابراين با قرار كفالت آزاد نشده و 130فقره سرقت هم نداشته و در تحقيقات مشخص شده 12فقره سرقت داخل ماشين داشته است كه در اين ارتباط نيز مجموعا به 55ماه حبس و رد مال محكوم شده است كه البته طبق قانون آيين دادرسي جديد اگر كسي داراي محكوميت مختلف باشد، به اشد آن محكوم و حكمش اجرا ميشود و 3سال از اين 55 ماه قابل اجرا بوده است.
محسنياژهاي درباره متهم دوم اين پرونده نيز گفت: نفر دوم نيز با 4گرم شيشه دستگير شده بود. تا زماني كه محكوم شده بود و محكوميت پايان نيافته بود، آزاد نشده و در دادگاه به 2سال حبس، جزاي نقدي و 50ضربه شلاق محكوم شده و ارديبهشت95 محكوميتش تمامشده و پس از پايان محكوميت از زندان آزاد شده است.